مقتلخوانی سنت فراموش شدهای است که این سالها دوباره رونق گرفته و افراد به دنبال اصل ماجرای عاشورا به خواندن کتابهای مقتل روی آوردهاند. در این میان، مقاتل فارسی به واسطه زبان مشترک، بیشتر و بیشتر خوانندگان را به خود جذب میکنند.
«کتاب آه» اثری از یاسین حجازی که در سال 1388 و در 580 صفحه توسط انتشارات جام طهور منتشر شده، بازخوانی و ویرایش مقتل «نفس المهموم» است.
مقتل «نفس المهموم» تألیف شیخ عباس قمی است و شامل وقایع پس از بیعت مردم با یزید بن معاویه تا پس از واقعه عاشورا و بازگشت اهل بیت به مدینه است.
حجازی در «کتاب آه» از دل یک مقتل، یک اثر روایی جذاب بیرون کشیده و مخاطب را با متن ماجرای عاشورای 61 هجری روبرو میکند.
کتاب آ] گرچه تعداد صفحات زیادی دارد، اما سریع پیش میرود و با کوتاهنویسی وقایع، اتفاقات معطل نمیماند و این یکی از ویژگیهای کتاب است.
در بخشی از کتاب آه اینگونه میخوانیم:
صدای زنان به شیون بلند شد . حسین روی بگردانید. طفلی از آن خویش را شنید از تشنگی میگرید. شیرخوار بود، نامش عبدالله. او را بگرفت و گفت: ای مردم! اگر بر من رحم نمیکنید، بر این طفل ترحم کنید. حرمله ابن کاهل اسدی تیری بیفکند که در گلوی طفل آمد و او را ذبح کرد.
حسین بگریست و میگفت: خدایا! حکم کن میان ما و این مردمی که ما را خوانند تا یاری کنند، آنگاه ما را کشتند.
دو دست زیر گلوی او گرفت و چون پر شد، به آسمان پاشید و گفت: چون چشم خدا میبیند، آن چه بر من آمد سهل باشد و خون او بر زمین ریخت و گفت: ای پروردگار! اگر نصرت را از آسمان بر ما بستهای، پس بهتر از آن نصیب ما کن و از این ستمکاران انتقام ما را بگیر.
حصین ابن تمیم، تیری افکند که در لب او جای گرفت و خون از دو لبش روان گشت. از اسب به زیر آمد و با غلاف شمشیر قبری کند و طفل را به خون بیاغشت و دفن کرد.






