در کتاب تربیت از دیدگاه معصومین (ع) و قرآن کریم، احادیث و روایاتی از پیامبر (ص) و ائمه معصوم در خصوص تربیت جمعآوری شده تا زمینه آشنایی دانشجویان درس روانشناسی، رشد و همچنین سایر خوانندگان این اثر با نحوه تربیت کودکان و نوجوانان از منظر پیامبر اسلام (ص) و دیگر معصومین فراهم گردد.
اسلام کاملترین دین وحی شده و آسمانی است که از انتخاب همسر، لقاح، انعقاد نطفه، مراقبتهای دوران بارداری، تولد تا مرگ، آموزهها، قواعد و راهنماییهای جامعی را به انسان ارائه داده است. برای تمام گرایشها و برنامههای ژنتیک رفتاری انسان نقشه راه وجود دارد. در مکتب اسلام، انسان حیران و سرگردان و فاقد الگوی و راهنما نیست. قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، سیره و سنت پیامبر اعظم (ص)، معصومین، فطرت و عقل انسان حیات دنیوی را راهبری مینماید و دنیا و آخرت را به هم پیوند میدهند.
انسان به دلیل برخورداری از کرتکس که زیربنای عصبی-زیستی ظرفیتهای ویژه انسان همانند اراده، زبان، تعقل و تفکر و یادگیری و… است. در تمام سنین حتی در دوران پیری هم تغییرپذیر، آموزشپذیر و توبهپذیر است. ولی یادگیریها و باورها و عادات دوران کودکی و نوجوانی بنیادی به دشواری هم حذف شدنی نیستند.
علم روانشناسی اطلاعاتی درباره جهانبینی، ارزشها، اعتقادات و دیگر مقولههای دینی و فلسفی ارائه نمیدهد و اساسا این مقولهها جزء موضوع و روش تحقیق این علم نیستند. اما در توصیف زیر ساختهای عصبی-زیستی، افکار، احساسات و رفتار و مکانیزم یادگیری، پردازش اطلاعات، الگوهای ارتباط عاطفی-اجتماعی، انگیزهها، عادات، آسیبهای روانی، روشها و فنون تشخیص و درمان مشکلات و اختلالات روانشناختی و روانی- زیستی پژوهش و نظریهپردازی راهکار ارائه میدهد. از این دادهها به چه نحوی و با چه جهانبینیای استفاده شود رابطه با جهانبینی و دینی دارد که روانشناسی به آن اعتقاد دارد.
در بخشی از کتاب تربیت از دیدگاه معصومین (ع) و قرآن کریم میخوانیم:
نقل است که روزی پیامبرخدا (ص) با یارانش نشسته بودند که حسن (ع) و حسین (ع) در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفته و از سر و دوش ایشان بالا میرفتند، رسول خدا (ص) گاهی سرشان را برای آنان پایین میآورد و گاهی آنان را میگرفت و میبوسید در این حال یکی از همنشینان ایشان که با شگفتی به این رفتار نگاه میکرد به رسول خدا (ص) گفت: «ای پیامبر خدا (ص) به یاد ندارم، هیچ گاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم». پیامبر خدا (ص) چنان از گفته آن مرد برآشفت که رنگش برگشت، پس به آن مرد فرمود: «اگر خداوند مهربانی را از قلب تو گرفته من با تو چه کنم؟ کسی که به کودکان ما مهر نورزد و بزرگان ما را گرامی ندارد از ما نیست.»