سیدحسین موسوی ¬تبریزی در سال ۱۳۲۶ در تبریز به دنیا آمد وی پس از پایان دوره ابتدایی در یازده‌سالگی در سال ۱۳۳۶ به تحصیلات علوم حوزوی روی آورد. او مقدمات را در تبریز خواند، مطول را نزد میرزاآقا باغ‌میشه‌ای، شرح لمعه را نزد سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی و میرزاجعفر اشراقی فرا گرفت و در تعطیلات تابستان به فراگیری دروس دبیرستانی پرداخت.وی در سال ۱۳۳۹ راهی حوزه علمیه قم شد، ولی به دلیل پاره‌ای مشکلات به تبریز بازگشت و با فراهم‌شدن امکان تحصیلش در حوزه قم، دوباره به این شهر سفر کرد و از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۴۴ رسائل را نزد جعفر سبحانی و حسین نوری همدانی، مکاسب را نزد علی مشکینی و کفایة الاصول را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی آموخت. وی خارج اصول را نزد سیدمحمد محقق داماد و خارج فقه را نزد مرتضی حائری یزدی آغاز کرد و در سال ۱۳۴۵ به نجف رفت و به مدت دو سال در درس فقه امام‌خمینی و درس اصول سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد. وی در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۵ از درس حائری بهره برد. وی حدود دو سال‌ونیم نیز از درس خارج مکاسب محرمه جواد تبریزی و سه سال از درس خارج فقه سیدمحمدرضا گلپایگانی و مدتی نیز از خارج فقه و اصول سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی بهره برد؛ چنان‌که دو سال در درس خارج فقه علی‌اکبر مشکینی و حسین نوری شرکت کرد. وی از سال ۱۳۴۷ به بعد، هم‌زمان با تحصیل دروس خارج حوزه، به‌تدریج به تدریس دروس مغنی، شرح لمعه، اصول فقه، مکاسب، رسائل و کفایة الاصول برای طلاب حوزه علمیه قم پرداخته‌است.

دانلود متن کتاب این درس

مؤلف کتاب شریف المکاسب شيخ الفقهاء و المجتهدين، شيخ اعظم مرتضی بن محمد امین تستری نجفی انصاری ( م ۱۲۸۱ ق) می باشد. این کتاب از مهمترین کتابهای فقهی شیعه در باب معاملات محسوب می شود و از زمان تألیف تا کنون متن درسی حوزه های علمی شیعه قرار گرفته است، مؤلف بطور استدلالی به مباحث معاملات نظر دوخته و به ذکر و تحلیل کلمات فقهای پیشین توجه عمیقی داشته است و وجوه مختلف یک مسئله فقهی را با تردیدهای ویژه خود، ترسیم می نماید مؤلف در این کتاب به سه مبحث مهم پرداخته است: مکاسب محرمه، بیع، خیارات و پایان کتاب به برخی رساله های متفرقه اختصاص یافته است که عناوین آنها عبارتنداز: تقیه، عدالت، قضا از میت، مواسعه و مضایقه، ارث، قاعده من ملک شیئا ملک الاقرار به، نفی ضرر، رضاع، مجرد عقد بر زن موجب تحریم او بر پدر و پسر عقد کننده می گردد. از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، ساختار منطقى و نظام تعليمى به منظور تدريس حوزه‌هاى علميه مى‌باشد. اگر چه بسيارى از مباحث بيع و خيارات و حتى مكاسب محرمه در كتب پيشينيان مورد توجه بوده است اما اين نظم و ترتيب قبلا وجود نداشته است. از ديگر خصوصيات كتاب، تأمل محققانه و موشكافانه در روايات و فقه الحدیث آنان است كه نشان از ذهن نقاد و دقيق مؤلف و مطالعه و تحقيقات وسيع وى دارد. از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، احترام فوق العادۀ وى به فقهاى عظام است. از ديگر ويژگى‌ها نقد آراى بزرگان، گريز از حجاب معاصرت (شيخ اعظم توجه فراوانى به معاصران خود همچون صاحب جواهر دارد و از آنان به احترام ياد مى‌كند و به نقد نظر آنان مى‌پردازد)، حريت در تتبع و طرح نظرات اهل تسنن و بررسى آنان مى‌باشد. يكى از اساسى‌ترين و مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب مكاسب كه كمتر به آن پرداخته شده است، نحوه ورود و خروج در مباحث فقهى است. شيخ انصارى( قده) در كتاب المكاسب بيش از شروع هر مسأله به تأسيس اصل اوليه و قاعدۀ كلى مى‌پردازد تا در موارد شك و ابهام از آن اصل استفاده كند. اين اصل را گاه از عمومات آيات و روايات و گاه از اصول عملیه استفاده مى‌كند. پس از آن شيخ اعظم- كه در كتاب‌هاى خود بسيار از علامه حلی متأثر است- بيشترين تلاش خود را صرف دقت در طرح مسأله مى‌كند. در آغاز طرح هر مسأله اولين چيزى كه براى او مهم است، توجه به نحوۀ طرح آن مسأله در كلمات فقها و قدماست. در نقل قول فقها معمولا از قديم‌ترين فقيهانى كه آراء آنان در دست بوده شروع مى‌كند و به ترتيب تاريخ صدور و طرح آن مسأله را نقل مى‌كند. در نتيجه نقل اين اقوال هم از ابتكارات آنان آگاه مى‌شود و هم از وجود اجماع يا شهرت قدماء يا متأخران در مسأله آگاهى مى‌يابد. براى بيان نظريات عامه نيز به كتاب تذكرۀ علامه حلى توجه داشته و از طريق آنان به نظريات آنان اشاره دارد. كتاب المكاسب دایرة المعارف نظريات فقهى جديد و مملو از ابتكارات شيخ انصارى( قده) مى‌باشد. به صورت مختصر به آنها اشاره می شود: وى در باب معاطاة در حالى كه آن را بيع محسوب مى‌نمايد اما آن را بيع غير لازم دانسته و نظريۀ اباحه جميع تصرفات را رد مى‌نمايد. از ديگر مباحث ابتكارى وى طرح و بررسى بيع فضولى و طرح نظريات كشف و نقل حقيقى و حكمى در مفهوم اجازه است كه در كمتر كتاب فقهى اين گونه جمع‌آورى شده است. وى در باب عدالت ، بسيار واقع بينانه و بدور از افراط و تفريط عدالت را معنى كرده است و آن را حالت نفسانى كه موجب تقوا و مروت مى‌گردد دانسته است. شيخ اعظم در موارد زيادى سیره متشرعه را حجت نمى‌داند و اين سيره را از كم توجهى مردم لاابالى و بى‌توجه بر احكام خداوند دانسته و در صورتى احتجاج فقها به اين سيره را صحيح مى‌داند كه مردم كاملا مقيد بوده و دقيقا به مقررات اسلامی عمل كنند.

دانلود متن شروح این درس

صوت درس