اسلام پرشتابترین دین در حال گسترش در اروپا است و جمعیت مسلمانان این قاره اکنون به بیش از ۵۵ میلیون نفر میرسد. با این حال، رشد جمعیتی و فرهنگی مسلمانان با صعود جریانهای راستگرا و اسلامستیز همزمان شده است؛ پدیدهای که پرسشهای جدی درباره آینده حضور مسلمانان در اروپا و نقش آنها در ساختارهای سیاسی و اجتماعی برمیانگیزد.
خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: اسلام پرشتابترین دین در حال رشد در اروپا است. برآوردها نشان میدهد که شمار مسلمانان در اروپا حدود ۵۵ میلیون نفر است. اگر روسیه از این آمار کنار گذاشته شود، جمعیت مسلمانان در دیگر کشورهای قاره بین ۲۶ تا ۳۰ میلیون نفر، معادل حدود ۶ درصد از کل جمعیت اروپا برآورد میشود.
بخش بزرگی از این جمعیت، شهروندان اروپایی با ریشههای مهاجرتی هستند و بین یک تا یکونیم میلیون اروپایی سفیدپوست نیز در دهههای اخیر به اسلام گرویدهاند.
کارشناسان معتقدند آمار واقعی بیش از آن چیزی است که دولتها اعلام میکنند؛ زیرا برخی کشورهای اروپایی به دلایل سیاسی یا روششناسی آماری، از ثبت هویت دینی در سرشماریها خودداری میکنند.
اسلام اکنون دومین دین بزرگ اروپا است و در کشورهایی چون اتریش، اسپانیا و یونان به رسمیت شناخته شده است. در آلمان و بریتانیا، نام «محمد» طی سالهای اخیر در صدر فهرست نامهای نوزادان قرار گرفته و در هلند نیز در سال ۲۰۲۲ رتبه دوم را داشته است.
جمعیت مسلمانان؛ امید جمعیتی برای قاره پیر
افزایش نرخ تولد در میان خانوادههای مسلمان سهم قابل توجهی در جبران کاهش زاد و ولد در اروپا دارد. در حالی که نرخ باروری متوسط قاره کمتر از ۲.۱ فرزند برای هر زن است (حداقل میزان لازم برای حفظ جمعیت)، کشورهای اروپایی با میانگینهایی چون ۱.۱۸ در ایتالیا، ۱.۳۵ در آلمان و ۱.۶۶ در فرانسه با بحران جمعیتی روبهرو هستند.
در چنین شرایطی، مهاجرت و زاد و ولد مسلمانان نقشی حیاتی در پایداری نیروی کار و نظام رفاهی اروپا ایفا میکند.
اسلامهراسی و نیاز اقتصادی
رشد جمعیت مسلمانان همزمان شده با صعود احزاب راست افراطی و گسترش گفتمان ضد مهاجرتی و اسلام ستیزی در اروپا. این دو روند متضاد، آینده مسلمانان در اروپا را در معرض دو سناریو متفاوت قرار دادهاند:
سناریوی بدبینانه: تشدید نفوذ راست افراطی، تضعیف دموکراسی و افزایش فشارهای قانونی و اجتماعی علیه مسلمانان تا حدی که برخی ناظران آن را با «محاکم تفتیش عقاید» دوران اندلس مقایسه میکنند.
سناریوی خوشبینانه: تداوم حضور و رشد مسلمانان در ساختار اجتماعی و سیاسی، به پشتوانه نیاز شدید اروپا به نیروی کار جوان و مهاجرت نخبگان از کشورهای اسلامی.
واقعیت اما شاید ترکیبی از هر دو باشد؛ محدودیتها در برخی کشورها (بهویژه فرانسه) و در عین حال پذیرش مهاجران در کشورهای دیگر (مانند ایتالیا و آلمان).
غیبت مسلمانان از سیاست
با وجود حضور میلیونها مسلمان در اروپا، نقش آنان در ساختارهای تصمیمسازی بسیار محدود است.
در بریتانیا، از میان ۶۵۰ نماینده پارلمان تنها حدود ۲۰ نفر مسلمان هستند، در حالی که مسلمانان ۶.۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
در پارلمان اروپا نیز، نسبت نمایندگان مسلمان از کل ۷۲۰ عضو، کمتر از یک درصد برآورد میشود.
مساجد؛ پایگاههای غایب از سیاست
مساجد که کانون همفکری و انسجام مسلمانان هستند، در بیشتر کشورهای اروپایی از سیاست فاصله گرفتهاند.
نماز جمعه فرصتی است که هر هفته میلیونها مسلمان را گرد هم میآورد، اما محتوای بیشتر خطبهها به موضوعات سنتی و اخلاقی محدود میشود. در بسیاری از مساجد بهویژه در جوامع جنوب آسیایی خطبهها تنها به زبان عربی ایراد میشود، در حالی که بیشتر نمازگزاران زبان را درک نمیکنند.
نتیجه آن، فاصلهای عمیق میان دین و واقعیت اجتماعی مسلمانان در اروپا است.
نخبهگان مسلمان و ضعف ارتباط با منابع قدرت
فعالان و سیاستمداران مسلمان اغلب فعالیتهای خود را بهصورت مقطعی و مناسبتمحور انجام میدهند؛ بدون پشتوانه مالی، نهادی یا رسانهای پایدار.
در بسیاری از کشورها، فقدان ارتباط میان نخبگان مسلمان و سرمایهداران، و نیز با چهرههای تأثیرگذار در رسانه و فرهنگ، موجب شده است مسلمانان از ساختار تصمیمسازی دور بمانند.
راهکارها و افق آینده
برای ساخت آیندهای باثباتتر و پرنفوذتر، نخبگان مسلمان اروپا برای تقویت جایگاه خود و حضور موثر در اروپا به چند اقدام کلیدی نیاز دارند؛ شناخت دقیق قوانین و ساختار سیاسی کشورهای اروپایی برای فعالیت در چارچوب قانون، ایجاد نهادهای مالی و وقفی برای حمایت از مشارکت سیاسی و رسانهای، تأسیس مراکز پژوهش و اندیشهورزی در حوزه سیاست، حقوق و رسانه برای تقویت گفتوگو با افکار عمومی، ارتباط مستمر میان مساجد و فعالان اجتماعی برای تشویق مسلمانان به مشارکت مدنی و انتخاباتی، گفتوگو و تعامل با احزاب موجود بهجای تشکیل احزاب جداگانه با هدف حضور مسلمانان در فهرستهای انتخاباتی رسمی از جمله این اقدامات است.
اسلام در اروپا دیگر پدیدهای مهاجر نیست، بلکه واقعیتی اجتماعی و تمدنی است. اما آینده این حضور، نه به ارقام جمعیتی بلکه به آگاهی، مشارکت و سازمانیافتگی مسلمانان بستگی دارد. اگر مساجد و نخبگان مسلمان به جای غیبت و انزوا، مسیر تعامل، آموزش و فعالیت مدنی را انتخاب کنند، میتوانند از اقلیت خاموش به نیرویی تأثیرگذار در ساختارهای اجتماعی و سیاسی اروپا تبدیل شوند.













