فضایل امام حسین(ع) از منظر معصومین(ع)
حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی موسوی (پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
اشاره
یکی از بهترین راههای شناخت امام حسین(ع)، بررسی سخنان حضرات معصومین(ع) درباره ایشان میباشد؛ زیرا همانگونه که پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمود:
«مَا عَرَفَكَ يَا عَلِيُّ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا؛۱ ای علی! جز خدا و من، کسی تو را آنچنان که باید بشناسد، نمیشناسد»، در خصوص امام حسین(ع) نیز چنین است و تنها معصومان(ع) هستند که منزلت واقعی آن حضرت را میشناسند.
فضایل و مقامات حضرت را میتوان به دو دسته: فضیلتهای مشترک و اختصاصی تقسیم کرد؛ یعنی برخی روایات، فضایل امام حسین(ع) و برخی دیگر، فضایل اهل بیت(ع) را بیان میکند. در این نوشتار، از هر دو دسته روایات استفاده میکنیم.
۱. امامت و رهبری
عالیترین و بالاترین مقامی که پیامبر اکرم(ص) و تمام اهل بیت(ع) بر آن تصریح کردهاند، مقام امامت و ولایت است. از جمله پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا أُمَّتِي بَعْدَ أَبِيهِمَا وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛۲ حسن و حسین، امامان امت من بعد از پدرشان، و سید و سرور جوانان اهل بهشتاند».
امام رضا(ع) در تعریف حقیقت امامت چنین میفرماید:
«إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْرًا وَ أَعْظَمُ شَأْنًا وَ أَعْلَى مَكَانًا وَ أَمْنَعُ جَانِبًا وَ أَبْعَدُ غَوْرًا مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَامًا بِاخْتِيَارِهِمْ؛۳ همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش شریفتر و عمقش بیشتر از آن است که مردم با عقل خود به آن رسند یا با آرایشان آن را دریابند و یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند».
امام، انسان کاملی است که اقتدای به او، مایه رسیدن به کمال است. خدای سبحان، ابراهیم خلیل را به مقام امامت رساند، تا دیگران در عقیده، اخلاق و کارشان به او اقتدا کنند. معنای هدایت ملکوتی امام نسبت به عقاید و اخلاق و اعمال مردم، این است که عقیده، اخلاق و اعمال امام، پیشاپیش شئون اعتقادی و اخلاقی و عملی مردم قرار دارد و آنها را در صعود به سوی خدا رهبری میکند. قلب مطهر امام، آشیانه اراده حق است و اراده خدا، امری ملکوتی است و امامت، چهره دیگری از اراده خدا است؛ یعنی امام، جلوه اراده حق است۴.
۲. حجت الهی
مقام دیگری که برای امام حسین(ع) میباشد، حجت خدا بر خلق بودن است۵. امیر مؤمنان(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است که حضرت فرمود:
«أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ؛۶ من، علی، فاطمه، حسن، حسین و نه فرزند حسین(ع)، حجتهای خدا بر خلق او هستیم».
حجت، از ریشه «حجّ» به معنای دلیل و برهان است۷. بنابراین، حجة الله به معنای برهان و دلیلی است که از جانب خداوند نصب شده است.
۳. گنجینه علم الهی
فضیلت و مقام دیگر ایشان، گنجینه علم الهی بودن است. در کلام امیر مؤمنان(ع) گنجینه علم الهی بودن اهل بیت(ع) به این صورت آمده است:
«هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَلَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ»۸.
و در زیارت ایشان چنین خطاب میکنیم:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْبَةَ عِلْمِ اللَّهِ؛۹ سلام بر تو ای گنجینه علم خدا»!
ائمه(ع) که دارای همه نشئات وجودی هستند، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه، یعنی مرحله تامّ که حقیقت امامت آنها است، به عنایت الهی بر همه عوالم هستی مسلط هستند و از احاطه علمی آنان چیزی مخفی نمیماند و تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، در معرض دید ایشان است و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد.
البته وقتی به مرحله ماده و عالم طبیعت میرسند، مانند دیگران هستند؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم کنونی آنها خارج باشد. تفاوتشان با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بیپایان راهی ندارند؛ اما امامان معصوم(ع) که کلیددار آن خزانه بیپایاناند، هر چه را که بخواهند، میتوانند بدانند۱۰. از این رو، در روایات آمده است:
«إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلِّمَ؛۱۱ وقتی امام بخواهد چیزی را بداند، میداند».
در این باره، گم شدن شتر پیامبر(ص) نمونه خوبی است. روزی شتر پیامبر اکرم(ص) هنگام عزیمت به تبوک گم شد و هیچکس نمیدانست کجاست. برخی منافقان از ماجرا استفاده سوء کردند و این زمزمه را سردادند که او چگونه پیامبری است که ادعای اخبار از آسمان را دارد، اما جای شتر گمشده خود را نمیداند. پیامبر(ص) با شنیدن این جمله فرمود:
«من چیزی جز آنچه خدا به من میآموزد، نمیدانم. اکنون خدا مرا راهنمایی کرده که شتر من در این صحرا در فلان دره است و زمام آن به درختی پیچیده و از رفتن بازمانده است. بروید، آزادش کنید و بیاورید»۱۲.
کــه ای روشــنروان پیــر خردمنـد
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند
چــرا در چــاه کنعــانش ندیــدی؟
زمصـرش بـوی پیـراهن شـنیدی
دَمـی پیـدا و دیگـر دَم نهـان اسـت
بگفت: احوال ما برق جهان است
گهــی تـا پشــت پــای خــود نبیــنم
گهــی بـر طــارم اعلــی نشــینم
سـر دســت از دو عــالم برفشـاندی
اگر درویش در حـالی بمانـدی۱۳
از این مقام و ویژگی میتوان دانست که امام(ع) از شهادت خود و بسیاری از حوادث و وقایع کربلا آگاهی داشت. علاوه بر این، بر اساس روایات گوناگون از سوی پیامبر اکرم(ص)، امیر مؤمنان(ع) و امام حسن(ع)، آن حضرت از شهادت خود و برخی حوادث با خبر بود.
۴. وارث انبیای الهی
یکی دیگر از ویژگیهای ایشان، وارث انبیای الهی بودن است. در زیارت امام حسین(ع) آمده است:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ؛۱۴ سلام بر تو ای وارث آدم، برگزیده خدا، و سلام بر تو ای وارث نوح، نبی خدا».
امام حسین(ع) وارث برگزیدگی آدم(ع)، «صفوت» و نبوت نوح(ع)، «خلت» و دوستی ابراهیم(ع)، «کلیم» بودن موسی(ع)، «روحالله» بودن عیسی(ع)، «حبیبالله» بودن پیامبر اکرم(ص) و «امیر مؤمنان» بودن علی(ع) بود. بدین ترتیب، مجموع کمالات انبیا و اولیای الهی در امام حسین(ع) جمع شده است؛ «آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری»۱۵. البته باید توجه داشت که امام حسین(ع) از ویژگیهای ممتاز پیامبران برخوردار بود؛ ولی دارای مقام شامخ نبوت تشریعی نبود۱۶.
شیخ مفید(ره) به نقل از زینب، دختر ابورافع میگوید: فاطمه(س) با دو فرزندش، حسن و حسین(ع)، هنگام بیماری پیامبر(ص) نزد ایشان آمد و گفت: ای پیامبر خدا! این دو، فرزندان شما هستند. چیزی برای آنها به ارث بگذار. پیامبر(ص) فرمود:
«برای حسن، شیوه و شرافتم و برای حسین، سخاوت و شجاعتم را به ارث نهادم»۱۷.
۵. برترین جوانان بهشت
یکی دیگر از فضیلتهایی که برای ایشان شمردهاند، سرور جوانان بهشت بودن است. در جوامع روایی اهل سنت و شیعه روایات مختلفی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که میفرماید:
«الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛۱۸ حسن و حسین، دو سرور جوانان بهشتیاند».
البته در این روایات، امام حسین(ع) را یکی از دو سرور جوانان بهشت شمردهاند. در دنیا هم این گونه است؛ چنانکه پیامبر(ص) فرمود:
«خَيْرُ رِجَالِكُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ خَيْرُ شَبَابِكُمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ خَيْرُ نِسَائِكُمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ؛۱۹ بهترین مردان شما، علی بن ابیطالب و بهترین جوانان شما، حسن و حسین و بهترین زنان شما، فاطمه دختر محمد است».
این روایت از امام حسین(ع) به عنوان سرور امت یاد میکند. در حقیقت، این گونه روایات، مکمل احادیثی است که از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به عنوان جوانان اهل بهشت یاد میکنند.
۶. محبوب اهل آسمان و زمین
فضیلت دیگر ایشان، آن است که محبوبترین بنده خدا در نزد آسمانیان و زیور آسمانها و زمین میباشد. امام رضا(ع) در حدیثی از پدرانش از پیامبر(ص) نقل میکند که ایشان فرمود:
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى أَحَبِّ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَى أَهْلِ السَّمَاءِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى الْحُسَيْنِ؛۲۰ هر کس دوست دارد به کسی بنگرد که محبوبترین زمینیان نزد آسمانیان است، به حسین بنگرد».
در روایتی دیگر از امام رضا(ع) به نقل از امام حسین(ع) آمده است:
«قَالَ دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ مَرْحَبًا بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ؛۲۱ حسین بن علی(ع) فرمود: خدمت پیامبر خدا رسیدم؛ در حالی که ابی بن کعب نزد ایشان بود. پیامبر خدا به من فرمود: آفرین باد بر تو ای زینت آسمانها و زمینها».
و در روایتی دیگر، حسن و حسین(ع)، زینت ستونهای عرش و بهشت دانسته شدهاند:
«إِذَا اسْتَقَرَّ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ قَالَتِ الْجَنَّةُ يَا رَبِّ أَلَيْسَ قَدْ وَعَدْتَنِي أَنْ تُزَيِّنَنِي بِرُكْنَيْنِ مِنْ أَرْكَانِكَ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَلَى قَدْ زَيَّنْتُكَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ؛۲۲ پیامبر خدا(ص) فرمود: هنگامی که بهشتیان در بهشت جای میگیرند، بهشت میگوید: پروردگارا! به من وعده دادهای که مرا با دو ستون از ستونهایت بیارایی؟ خداوند فرمود: بله، تو را به حسن و حسین آراستم».
۷. محبوبترین بنده خدا
مقام و فضیلت دیگری که برای امام حسین(ع) بیان شده است، محبت و دوستی است که میتوان آن را به چند دسته تقسیم کرد.
الف) محبوبترین خلق نزد خداوند:
امام صادق(ع) فرمود:
«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسًا وَ عِنْدَهُ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَقَالَ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ بَشِيرًا مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ خَلْقٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنَّا؛۲۳ روزی پیامبر خدا نشسته بود و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نزدش بودند و پیامبر(ص) فرمود: سوگند به آن که مرا بشارتدهنده بر انگیخت، بر روی زمین هیچ کس نزد خدا محبوبتر و گرامیتر از ما نیست».
ب) محبوبترین افراد نزد پیامبر اکرم(ص):
از انس بن مالک از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«أَحَبُّ أَهْلِي إِلَيَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ؛۲۴ محبوبترین خانوادهام در نزد من، حسن و حسین هستند».
در برخی دیگر از روایات آمده است که پیامبر اکرم(ص) ایشان را دو دسته گل خود و دو امانت در نزد امت دانسته است. حضرت آن دو را در آغوش خود میگرفت و به خود میچسبانید و میبویید و میبوسید و در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، سفارش او را به فاطمه(س) میکرد و میگفت: گریه او مرا آزار میدهد و میفرمود: خدایا! من این دو را دوست دارم. تو نیز آن دو را دوست داشته باش۲۵.
ج) وجوب محبت و دوستی ایشان:
شناخت، محبت و اطاعت از اهل بیت(ع)، بر همه مسلمانان واجب است. این امور، نشان از مقام و جایگاه ایشان در نزد خداوند متعال و تأثیر آنها در سعادت و هدایت انسانها دارد؛ بهویژه محبت و مودت به این خاندان، به عنوان اجر و پاداش رسالت پیامبر معرفی شده است. جابر از پیامبر(ص) روایت کرده که حضرت فرمود:
«إِنَّ الْجَنَّةَ تَشْتَاقُ إِلَى أَرْبَعَةٍ مِنْ أَهْلِي قَدْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ وَ أَمَرَنِي بِحُبِّهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْمَهْدِيُّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمُ؛۲۶ بهشت، مشتاق چهار نفر از اهل بیت من میباشد. خدا ایشان را دوست دارد و مرا نیز به دوستی ایشان، فرمان داده است: علی بن ابیطالب، حسن، حسین و مهدی(ع)».
شیعه و اهل سنت، سخن پیامبر اکرم(ص) را در تفسیر آیه مودت چنین نقل کردهاند:
«به نقل از ابیامامه باهلی، پیامبر اکرم(ص) فرمود: خداوند انبیا را از درختهاى متفاوت آفرید؛ اما من و علی را از یک درخت آفرید. من، ریشه آنم و علی، شاخه و حسن و حسین، میوههای آن و پیروان ما، برگهاى آن هستند. هر کس به شاخهای از شاخههای آن درآویزد، نجات مىیابد و هر کس کج برود، سقوط میکند. اگر بندهای خدا را میان صفا و مروه هزاران سال عبادت کند، به گونهای که همچون مشکى خالى شود، اما محبت ما را درک نکند، خداوند او را به صورت در آتش میاندازد. آنگاه این آیه را تلاوت کرد:
«بگو من برای این )رسالت(، از شما مزدی نمیخواهم؛ جز دوستی با خویشاوندانم»۲۷.
برخی از بزرگان، حکمت درخواست مودت اهل بیت(ع) از سوی پیامبر(ص) را این چنین بیان کردهاند:
وقتی میفرماید تنها مودت اهل بیت(ع) را طلب میکنم، یعنی تلاش من، فقط برای این نبود که باری از دوش خود بردارم، بلکه برای این بود که این بار را به مقصد برسانم و اگر مودت اهل بیت(ع) نباشد، رسالت من ناتمام است و به مقصد نخواهد رسید و مردم بهرهای از رسالت نمیبرند۲۸!
د) پاداش دوستی و فرجام دشمنی با ایشان:
فضیلت دیگر ایشان، این است که دوستی ایشان، دوستی خدا و پیامبر شمرده شده است و رهاورد آن، ورود به بهشت و بهرهمندی از نعمتهای الهی است. همچنین دشمنی با ایشان، دشمنی با خدا و پیامبر او است که سبب دشمنی خداوند و پیامبرش میگردد و در پی آن نیز ورود به جهنم و عذاب الهی خواهد بود. این فضیلت را شیعه و اهل سنت در روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل کردهاند:
«به نقل از سلمان فارسی از پیامبر خدا(ص): حسن و حسین، پسران من هستند. هر کس آن دو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر کس مرا دوست بدارد، خداوند دوستش میدارد و هر که را خدا دوست بدارد، به بهشتش درمیآورد؛ اما هر کس با آن دو دشمنی کند، با من دشمنی کرده و هر کس با من دشمنی کند، خداوند دشمنش میدارد و هر کس را خدا دشمن بدارد، به دوزخش درمیآورد»۲۹.
۸. سرور شهیدان
یکی از برجستهترین ویژگیهای امام حسین(ع)، این است که سرور شهیدان در دنیا و آخرت است. در حدیث قدسی آمده است:
«أَمَا إِنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ؛۳۰ بدانید که او سرور شهیدان از اولین و آخرین در دنیا و آخرت است».
همچنین امام صادق(ع) میفرماید:
«مَا مِنْ شَهِيدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ لَوْ أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ حَيٌّ حَتَّى يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ مَعَهُ؛۳۱ هیچ شهیدی نیست، مگر اینکه دوست دارد که همراه حسین(ع) باشد و با او وارد بهشت شود».
و در روایتی دیگر از پیامبر(ص) نقل شده است:
«أَكْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَةِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَةِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَةً؛۳۲ حسین را با شهادت گرامى داشتم و پایان کارش را به سعادت رساندم. او برترین شهیدان است و بالاترین درجه آنان را دارد».
از این روایات، چند نکته استفاده میشود؛ نخست اینکه امام حسین(ع) با نثار خون در راه خدا، به مقام شهادت نایل شده است. دیگر آنکه مقام و درجه او، بالاترین درجه شهدا و سرور شهیدان از ازل تا ابد است. همچنین دانسته میشود که پیامبر(ص) از شهادت او باخبر بوده و آن را نیز بازگو کرده است.
۹. استمرار نسل امامت
یکی دیگر از ویژگیهای امام حسین(ع)، این است که بیشتر امامان اهل بیت(ع) از نسل اویند. این ویژگی، در احادیث مورد تأکید قرار گرفته که یکی از آنها را ذکر میکنیم:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنَ الْحُسَيْنِ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ وَلَدِهِ يَنْفُونَ عَنِ التَّنْزِيلِ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْمُضِلِّينَ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ؛۳۳ خداوند از فرزندان حسین، اوصیایی را برگزید که از قرآن، تحریف غالیان و نسبت نادرست باطلگرایان و تأویل گمراهان را دور میکنند. نهمین آنان، قائم آنها است».
۱۰. تربتِ با برکت
از دیگر ویژگی امام حسین(ع)، برکات تربت پاک او است. چنانکه از امام صادق(ع) روایت شده است:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَوَّضَ الْحُسَيْنَ مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ؛۳۴ خداوند در عوض کشته شدن حسین(ع)، امامت را در ذریه او، و شفا را در تربت او، و اجابت دعا را در نزد قبر او قرار داد».
یکی از ویژگیها و برکات تربت امام حسین(ع)، شفا بودن تربت ایشان برای هر دردی است. از این رو، گرچه خوردن خاک در اسلام جایز نیست، فقهای امامیه اتفاق نظر دارند که خوردن تربت امام حسین(ع) به اندازه یک نخود برای استشفا جایز است و حتی به گفته برخی فقها، احادیث در این باره در حدّ تواتر است۳۵.
ایمنی از هر ترسی، چند برابر شدن ثواب سجده، برتری تسبیح گفتن با تربت حسینی، تشویق به برداشتن کام کودک با تربت و نیز همراه کردن تربت با مرده۳۶، از دیگر آثار و برکاتی است که برای تربت امام حسین(ع) بیان شده است.
۱۱. زیارتِ با برکت
اگرچه زیارت پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) برکات فراوانی برای زائر دارد، ولی در مورد زیارت هیچ یک از اهل بیت(ع) به اندازه زیارت امام حسین(ع) تأکید نشده و ثواب و برکاتی که برای زیارت امام حسین(ع) ذکر شده، برای هیچ یک از آنان مطرح نگردیده است. بیتردید، تأکید و تشویق احادیث اسلامی در مورد زیارت امام حسین(ع)، به دلیل آثار مثبت آن در سازندگی معنوی و بالندگی جامعه اسلامی است که در طول تاریخ نیز مورد پذیرش و استقبال مسلمانان، بهویژه شیعیان قرار گرفته است. در ذیل، به برخی از برکات زیارت امام حسین(ع) اشاره میکنیم.
در روایات، زیارت سید الشهداء با فضیلتترین عمل و همانند زیارت خدا و پیامبر او توصیف شده است؛ بلکه زیارت ایشان بر هر مؤمنِ به امامت اهل بیت(ع) لازم دانسته شده و کسی که توانایی زیارت دارد، ولی از آن خودداری نماید، حقی از حقوق خدا و پیامبر را ترک کرده و مورد عاق اهل بیت(ع) قرار گرفته و از خیر و برکات فراوانی محروم شده و از ایمان و عمرش کاسته میگردد.
در برابر، فرشتگان الهی برای زائر او احترام ویژه مینهند. زائر حسینی، از دعای فرشتگان و اهل بیت(ع) برخودار گشته و خداوند متعال گناهان او را میبخشد. عمرش طولانی گردیده و روزیاش فراوان و غمش زایل، قلبش شاد و گناهانش به عمل صالح و بدبختیاش به خوشبختی تبدیل میشود و پیامبر خدا شفیع او گردیده و خود نیز اجازه شفاعت مییابد و با امام حسین(ع) محشور شده و در بهشت همنشین اهل بیت(ع) خواهد بود. در نهایت باید گفت: فضایل و برکات زیارت امام حسین(ع)، غیر قابل شمارش است۳۷.
به حُسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
تو را در این سـخن، انکـار کـار مـا نرسـد
اگرچه حُسنفروشـان بـه جلـوه آمـدهانـد
کسی به حُسن و ملاحت، به یار ما نرسد.۳۸
پینوشتها
۱. دیلمی، حسن، إرشاد القلوب إلى الصواب، بیجا: شریف رضی، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۲۰۹.
۲. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق، ج ۱، ص ۲۱۰، ح ۱.
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامية، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۱۹۹، ح ۱.
۴. جوادی آملی، عبدالله، سیره پیامبران در قرآن، قم: نشر اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش، ج ۱، ص ۳۵۱.
۵. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، بیجا: انتشارات معبود، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ص ۱۵۱: «السَّلَامُ عَلَيْکَ یَا حُجَةَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ».
۶. شیخ صدوق، امالی، بیروت: اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق، ص ۱۳۲.
۷. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، قم: دار الهجرة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ص ۱۲۱، ذیل واژه «حج».
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، بیجا: دار الاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، خطبه ۲.
۹. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، پیشین، ص ۱۷۳.
۱۰. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم: نشر اسراء، چاپ هفتم، ۱۳۸۹ش، ج ۱، ص ۱۷۱.
۱۱. کلینی، الکافی، پیشین، ج ۱، ص ۲۵۸.
۱۲. ابن هشام، حمیری، السیرة النبویة، قاهره: مکتبة محمد علی صبیح وأولاده، ۱۳۸۳ق، ج ۴، ص ۹۵.
۱۳. سعدی، مصلح الدین، گلستان، تهران: انتشارات، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش، باب دوم (در اخلاق درویشان)، حکایت ۱۰.
۱۴. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، پیشین، ص ۱۵۹.
۱۵. دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، تهران: بینا، چاپ پنجم، ۱۳۶۰ش، ج ۱، ص ۴۹.
۱۶. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، پیشین، ج ۲، ص ۹۵.
۱۷. شیخ مفید، ارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۱.
۱۸. ترمذی، ابوعیسی محمد، سنن ترمذی، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج ۵، ص ۶۵۱، ح ۳۷۷۴؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت: دار صادر، بیتا: ج ۴، ص ۵، ح ۱۶۶۹؛ شیخ صدوق، امالی، قم: انتشارات کتابخانه اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش، ص ۱۱۲، ح ۹۰.
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: مؤسسة وفاء، ۱۴۰۴ق، ج ۳۸، ص ۹.
۲۰. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، قم: انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق، ج ۴، ص ۷۳.
۲۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق، ج ۱، ص ۵۹، ح ۲۹.
۲۲. ابن حیون، محمد بن نعمان، شرح الاخبار، قم: جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج ۳، ص ۱۱۲.
۲۳. شیخ صدوق، معانی الاخبار، قم: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسين، ۱۳۳۸ش، ص ۵۵، ح ۳.
۲۴. متقی هندی، کنز العمال، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق، ج ۱۲، ص ۱۱۱، ح ۳۴۲۱۵.
۲۵. ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین(ع)، قم: دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۹ش، ج ۲، ص ۷۰-۵۱.
۲۶. علامه حلی، کشف الیقین، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق، ص ۳۴۵، ح ۴۰۱.
۲۷. شیخ صدوق، کمال الدین، پیشین، ص ۳۴۵؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، بیروت: دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج ۴۲، ص ۸۴، ح ۱۲.
۲۸. جوادی آملی، عبدالله، سیره رسول(ص) در قرآن، قم: نشر اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۵ش، ص ۳۴۰.
۲۹. شیخ طبرسی، اعلام الورى، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق، ج ۱، ص ۴۳۲؛ متقی هندی، کنز العمال، پیشین، ج ۱۲، ص ۱۲۱.
۳۰. ابن قولویه، کامل الزیارات، بیجا: مؤسسة نشر الفقاهة، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص ۱۴۷، ح ۱۷۹.
۳۱. همان، ص۲۲۰، ح ۳۲۲.
۳۲. کلینی، الکافی، پیشین، ج ۱، ص ۵۲۷، ح ۳.
۳۳. شیخ صدوق، کمال الدین، پیشین، ج ۱، ص ۲۸۱، ح ۳۲.
۳۴. شیخ طوسی، الامالی، قم: دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص ۳۱۷.
۳۵. محقق نراقی، مستند الشیعه، قم: مؤسسة آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص ۱۱۲.
۳۶. ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین(ع)، پیشین، ج ۱۲، ص ۴۵۱-۴۴۲.
۳۷. ر.ک: همان، ج ۱۱، ص ۷، فصل ۳.
۳۸. حافظ شیرازی، دیوان حافظ، قم: نگاران قلم، چاپ اول، ۱۳۸۹ش، ص ۱۸۱، غزل ۱۵۱.