پرسش:
اسم اعظم چیست و آیا ما میتوانیم بشناسیم؟ میگویند: «کسی که اسم اعظم را بداند، هر کاری میتواند انجام دهد!»
پاسخ:
«اسم» یعنی: نشانه و «اعظم» یعنی: بزرگترین؛ لذا «اسم اعظم» یعنی بزرگترین نشانه.
هر چه در عالَم هستی پدید آمده یا بیاید، «اسم الله» است، چرا که هر مخلوقی، به جمیع جهاتش نشانۀ خالق است – خالقی جز او نیست و هر چه هست مخلوق اوست.
شناخت ذات هیچ موجودی ممکن نیست و هر چیزی یا هر کسی، با نشانههایش (اسمهایش) شناخته میشود؛ البته مقصود از «اسم»، الفاظ نمیباشند، بلکه این الفاظ برای مفاهیمی وضع شدهاند و این مفاهیم نیز نشانۀ حقیقت وجودی آنها میباشند.
به عنوان مثال، در معرفی خود میگویید: «من انسانم، مرد یا زن هستم، مسلمانم، ایرانی هستم، فرزندم، پدر یا مادرم، دوست و رفیق هستم، کارگر، خانهدار یا مدیرم و …؛ اینها همه اسم هستند و هر کدام معنا و مفهومی دارند و نشانۀ حقایقی میباشند؛ اما هیچ کدام ذات شما نیستند؛ ذات شما، روح شما، نه مذکر است و نه مؤنث – نه پدر یا مادر است، نه فرزند – نه ایرانی است و نه خارجی.
- -خداوند متعال، واجب الوجود است، یعنی هستی و کمال محض است و اوصافش همه کمالیه هستند و هیچ حدّی هم به او راه ندارد. وقتی میگوییم: «خداوند متعال، سبحان، علیم، حکیم، قادر، قوی، سمیع، بصیر، جمیل، جواد، کریم و … میباشد، یعنی این صفات کمالیه، عین ذات اویند و هیچ حدّی هم ندارند.
- -به غیر از خداوند سبحان، هر چه هست، ممکن الوجود است، یعنی مخلوق و پدیده است، نبوده و بعداً پدید آمده است و دیگری به آنها هستی بخشیده است.
- -از آنجا که عالَم خلقت، تجلّی حق تعالی میباشد، اوصاف الهی، در تمامی مخلوقاتش تجلّی یافته است، خواه یک سنگ جامد باشد، یا یک گیاه، یا حیوان و فرشته یا انسان که همگی مظهر و تجلی یا همان اسم و نشانههای اویند.
تمامی این موجودات، ادراک دارند، چنان که فرمود: «هر چه در زمین و آسمان هست، خدا را تسبیح میکنند»
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» (الإسراء، 44)
– آسمانهای هفتگانه و زمين و كسانی كه در آنها هستند همه تسبيح او میگويند، و هر موجودی تسبيح و حمد او میگويد، ولی شما تسبيح آنها را نمیفهميد او حليم و آمرزنده است.
و فرمود: این پرندگان، به تسبیح و نماز خود علم دارند:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (النّور، 41)
– آيا نديدی كه برای خدا تسبيح میكنند تمام آنان كه در آسمانها و زمينند و همچنين پرندگان به هنگامی كه بر فراز آسمان بال گستردهاند، هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را میداند، و خداوند به آنچه انجام میدهند عالم است.
اسم اعظم
با توجه به معنای اسم، معلوم شد که هر چه هست، اسم الله است و هستی که همان کمالات میباشد، در تمامی موجودات تجلی یافته است و تمامی موجودات از اوصاف الهی برخوردارند، منتهی هر موجودی به تناسب ظرفیت وجودی خودش.
به عنوان مثال: انسان علم دارد – حیوانات نیز علم دارند – حشرات نیز علم دارند و حتی جامدات نیز علم دارند، چنان که فرمود تسبیح میکنند؛ اما هر کدام به تناسب مرتبه و ظرفیت وجودی خودشان.
*- بنابراین، تجلی هستی یا همان کمالات وجودی، در هر موجودی بیشتر و کاملتر باشد، او نشانه یا همان اسم کاملتر میباشد؛ لذا «اسم اعظم»، کاملترین مخلوق خدا میباشد، یعنی انسان کامل، نه هر بشری که چه بسا در حیات جمادی، یا نباتی یا حیواتی متوقف مانده باشد.
*- کاملترین مخلوق خداوند سبحان، اشرف و احبّ مخلوقات، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله میباشند که نور وجود ایشان، همان خلق اول است که بدون واسطه خلق شده است و سایر مخلوقات، به واسطۀ نور وجود ایشان خلق شدهاند. لذا اسم اعظمِ اعظم، شخص ایشان است و پس از ایشان، اهل بیت علیهم السلام، اسم اعظم میباشند؛ چنان که در قرآن کریم فرمود:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
– و نامهاى نيكو [اسماء کمالیه]، به خدا اختصاص دارد؛ پس او را با آنها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مىگرايند رها كنيد زودا كه به [سزاى] آنچه انجام مىدادند كيفر خواهند يافت.
و حضرت امام صادق علیه السلام در ذیل این آیه فرمودند:
«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا» (الکافي، جلد۱، صفحه۱۴۳)
– سوگند به خدا، ما همان اسمهای نیکو (کمالیه) هستيم كه خداوند عملى را از بندگان نمىپذيرد مگر با معرفت ما (شناخت، باور و پیروی از ما).
وقتی در دعاها [مانند دعای سمات]، میگوییم: «اَللّهُمَّ اِنی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الاَعْظَمِ، اَلْاَعَزِّ الْاَجَلِّ الْاَکْرَمِ»؛ خداوند منّان را به حضرات محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین قسم میدهیم.
انجام هر کاری با اسم اعظم
هیچ مخلوقی نمیتواند بر هر چه دلش خواست مالک شود، تسلط یابد و هر کاری که دلش خواست به انجام رساند، حتی اسم اعظم نیز نمیتواند، چه رسد به دیگران؛ چرا که هیچ کدام خالق، مالک و ربّ نیستند و همه مخلوق و تحت ربوبیّت و حکومت او میباشند. به پیامبرش صلوات الله علیه و آله فرمود: «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ – تو بر آنان تسلطی نداری» (الغاشیة، 22)؛ و نیز فرمود:
«إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (القصص، 56)
– تو نمیتوانی هر كسی را كه دوست داری هدايت كنی، ولی خداوند هر كس را بخواهد هدايت میكند، و او از هدايت يافتگان آگاهتر است.
اما، میدانیم آن که ولایت دارد، قدرت دارد و ولایت نیز از آن خداوند سبحان است، اما جریان دارد و بیشترین تجلی و ظهورش در عالَم خلقت، در ولایت اهل عصمت علیهم السلام میباشد.
امکان شناخت
بدیهی است که ما همگی میتوانیم اسماء الله و اسم اعظم را بشناسیم و اگر نتوانیم بشناسیم یا نشناسیم که خدا را هم نمیتوانیم بشناسیم، چرا که او با اسمهایش شناخته میشود.
اما مقصود، شناخت شناسنامهای به حد اسمها، القاب و کنیههای آنان نمیباشد، اگر چه همین مقدار هم به شرط ایمان، قدرت ولایی میدهد؛ بلکه مقصود شناخت هر چه بیشتر مراتب وجود، جایگاه و مقام آنان در پیشگاه خداوند سبحان است؛ لذا هر که «ولایی»تر باشد، و به آنان نزدیکتر و با آنان مرتبطتر باشد، از قدرت و سلطۀ بیشتری برخوردار میگردد و البته او دیگر مطیع هوای نفس نمیشود، بلکه همان را میخواهد که خداوند متعال از او میخواهد.