حدیثی از امام حسن (ع) خواندم که یک روز که وی به تعدادی از شاگردان در مسجد درس می داد شخص اجنبی وارد شد و امام برخواست تا به وی خوش آمد بگوید. آیا این حدیث معتبر و صحیح است؟ آیا پیامبر و امامان، سنتی برای خوش آمد گویی شاگردان و افراد ناشناس دارند؟
پاسخ اجمالی
در این روایت معتبر آمده: «حَبابَه والبِیّه»، برای تشخیص امامت، سنگریزه ای به صورتِ مُهر کرده از امام علی (ع) داشت. تا این که در زمان امامت امام حسن مجتبی (ع) وقتی نزد آن حضرت آمد، زمانى بود که امام حسن (ع) در مسند امیر المؤمنین علی (ع) نشسته و مردم از او سؤال می کردند. آن حضرت فرمود: اى حبابه والبیه! حبابه گفت: بله، مولاى من؛ امام (ع) فرمود: «آنچه همراه دارى بیاور»، حَبابه آن سنگریزه را به امام (ع) برای مُهر امامت تقدیم کرد. سپس در زمان امامت امام حسین (ع) که آن حضرت در مسجد رسول خدا (ص) بود، حَبابه در مسجد حضور یافت، و امام حسین (ع) او را نزد خود خواند و خوش آمد گفت و سپس حبابه آن سنگ را برای مُهر امامت به آن حضرت تقدیم کرد.
درباره رفتار پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) با شاگردان و افراد ناشناس روایات و شواهد زیادی – هم در سخنان و هم در سیره عملی – در دست است که الگویی کامل برای اخلاق اجتماعی خواهد بود؛ مانند این که، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «نرمی و خوشخوئى کنید نسبت به کسى که (علم و دانش) به او یاد می دهید و براى کسى که از او یاد می گیرید».
همچنین وقتی ابان بن تغلب خدمت امام صادق (ع) رسید، همین که نگاه امام (ع) به او افتاد، دستور داد که بالشی برای او بیاورند و با او مصافحه کردند و او را در آغوش گرفته و خوشامد گفتند.
پاسخ تفصیلی
پاسخ در چند بخش زیر تنظیم شده است:
الف. متن و سند حدیث
در منابع حدیثی، این روایت نقل شده و بنا بر تحقیق، معتبر است. در آن آمده: «حَبابَه والبِیّه» [۱] برای تشخیص امامت سنگریزه ای به صورتِ مُهر کرده از امام علی (ع) داشت که آن حضرت برای تشخیص امامتِ پس از خود به حَبابه داده بود که هر کس مُدّعى امامت شد و توانست مانند این سنگ را مُهر کند، او امامی است که باید از او اطاعت کند. تا این که در زمان امامت امام حسن مجتبی (ع) وقتی نزد آن حضرت آمد، زمانى بود که آن حضرت در مسند امیر المؤمنین علی (ع) نشسته و مردم از او سؤال می کردند. آن حضرت فرمود: اى حبابه والبیه! حبابه گفت: بله، مولاى من؛ امام حسن (ع) فرمود: «آنچه همراه دارى بیاور»، حبابه آن سنگریزه را به امام (ع) برای مُهر امامت تقدیم کرد. سپس در زمان امامت امام حسین (ع) که آن حضرت در مسجد رسول خدا (ص) بود، و وقتی حَبابه در مسجد حضور یافت، امام حسین (ع) او را نزد خود خواند و خوش آمد گفت و سپس به او فرمود: «دلیل آنچه تو مى خواهى موجود است، نشانه امامت را مى خواهى؟ حبابه گفت: آرى، اى آقاى من! سپس امام حسین (ع) فرمود: «آنچه با خود دارى بیاور» و حبابه آن سنگ را برای مهر امامت به آن حضرت تقدیم کرد. [۲]
ب. رفتار پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) با شاگردان و افراد ناشناس
درباره رفتار و فروتنی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) با شاگردان و افراد ناشناس، روایات و شواهد زیادی – هم در سخنان و هم در سیره عملی – در دست است که الگویی کامل برای اخلاق اجتماعی خواهد بود. مجلس درس و موعظه پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، مجلس علم و وقار و زینت بخش اهل علم بود. مردم نزد آنان جمع می شدند و علم گسترده و حدیث راستین را مى آموختند. هر چند در زمان امامت برخی از امامان (ع) مانند امام حسن مجتبى (ع) و امام حسین (ع) که مصادف با سلطه زورگویانه معاویه و یزید بود، اوضاع و احوال بر آنان بسیار تنگ شد، و جریانهاى روز اجازه نداد تا آنها مانند امام باقر (ع) و امام صادق (ع) مجلس درس و بحث و خطابه به صورت گسترده تشکیل دهند. از این رو، تنها گروهى از خواص با آنان رفت و آمد داشته و گاهى مسائلى در احکام از آن حضرات می پرسیدند که، روایات محدود آن بزرگواران در منابع حدیثی موجود است.
اکنون، درباره شیوه رفتار معصومین (ع) با دیگران از جمله شاگردان و مهمانان و افراد ناشناس، و نیز سفارش آنان به این شیوه، به چند نمونه از روایات بسنده می شود:
- پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
«نرمی و خوشخوئى کنید نسبت به کسى که (علم و دانش) به او یاد می دهید و براى کسى که از او یاد می گیرید». [۳]
«از اخلاق پیامبران و صدّیقین، خوشرویى به هنگام دیدار و دست دادن به هنگام ملاقات است». [۴]
- « ابان بن محمد» از «ابان بن تغلب» نقل کرده که وقتی ابان بن تغلب خدمت امام صادق (ع) رسید، همین که نگاه امام (ع) به او افتاد، دستور داد که بالشی برای او بیاورند و با او مصافحه کردند و او را در آغوش گرفته و خوشامد گفتند. [۵]
- یکى از فقهاى شیعه در بحث با فردى ناصبى او را با حجّت و دلیل خود مجاب ساخت. پس، روزى آن فقیه شیعى بر حضرت امام هادى (ع) وارد شد و نزد آن حضرت جمعی از علویان و بنى هاشم گرد آمده بودند، امام (ع) آن فقیه شیعى را پیوسته احترام نمود. این عمل بر اشراف حاضر در مجلس گران آمد، علویّان هیچ نگفتند، ولى شخصی از بنی هاشم رو به حضرت کرده گفت: اى زاده رسول خدا! این گونه فردى عامى را بر سادات بنى هاشم از اولاد أبو طالب و هاشم ترجیح مى دهى؟! حضرت فرمود: مبادا مشمول افرادى شوید که خداوند در باره آنها فرموده: «آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (آسمانى) داشتند، به سوى کتاب الهى دعوت شدند تا در میان آنها داورى کند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى) روى مى گردانند، در حالى که (از قبول حق) اعراض دارند؟»، [۶] آیا به حکم قرآن تن مى دهید؟ گفتند: آرى. فرمود: مگر خداوند نمى فرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که به شما گفته شود: مجلس را وسعت بخشید (و به تازه واردها جا دهید)، وسعت بخشید، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى بخشد و هنگامى که گفته شود: برخیزید، پس برخیزید؛ اگر چنین کنید، خداوند کسانى را که ایمان آورده اند و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مى بخشد و خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است!»، و براى دانشمند مؤمن جز رفعت و بلندی بر مؤمن غیر عالم رضایت نداده، همچنان که براى مؤمن جز رفعت و بلندی بر غیر مؤمن رضایت نداده است… پس چگونه منکر این رفعت [و احترام] من نسبت به این مرد، که خدا او را بالا برده، شدهاید؟…». [۷]
- «سلمى» کنیز امام باقر (ع) گفت: هر یک از برادران [دینی] آن حضرت که به خانه آن جناب مى آمدند، آنها را با غذاى خوب پذیرائى می کرد و لباس هاى عالى به ایشان می داد و پول نیز می بخشید، و می فرمود: نیکى و ارزش دنیا کمک به برادران و دوستان است. [۸]
- امام حسن عسکری (ع) می فرماید: روزی دو نفر از انسان های مؤمن به صورت مهمان به خانه امیر مؤمنان علی (ع) وارد شدند، امام (ع) برخاست، احترام کرد و آن دو را در بالای مجلس نشاند، و خود در مقابل آنان نشست، و چون وقت خوردن غذا بود، پس از لحظاتی دستور داد تا غذایی برای آنان آماده سازند، غذا آماده شد، سفره را گسترانیدند، و مشغول خوردن غذا شدند، چون به پایان رسید، قنبر خادم امام علی (ع) با ظرف آب، تشت و حوله ای در دست آمد تا آب به روی دست مهمانان امام (ع) بریزد و آنان دست هایشان را بشویند، و خشک کنند، امّا ناگهان امام علی (ع) از جای برخاست و ظرف آب را از قنبر گرفت تا خودش به روی دست مهمان بریزد. مهمان که این گونه رفتار متواضعانه را از امام مشاهده کرد، خود را به روی زمین به خاک انداخته و گفت: مولای من، خدا مرا ببیند و شما آب به دست من بریزید، هرگز! امّا امام (ع) دوباره با کمال فروتنی فرمود : بنشین و دستانت را بشوی، چرا که خدا تو را می بیند و برادر دینی ات که با تو فرقی ندارد… پس آن شخص نشست و امام (ع)، آب را با کمال فروتنی به رو دستان و می ریخت و او دستانش را می شست…»، سپس امام حسن عسکری (ع) فرمود: «هر کس در این کارها پیرو علی (ع) باشد، او شیعه واقعی خواهد بود». [۹]
برای آگاهی بیشتر از سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نمایه های زیر را مطالعه کنید:
- «سیره اخلاقی امام سجاد (ع)»، سؤال ۲۳۰۳ (سایت: ۲۴۱۱).
- «منابع اصلی تاریخ و سیره ائمه»، سؤال ۳۶۳۹ (سایت: ۳۹۰۰).
- «زندگی نامه و شخصیت امام حسن (ع)»، سؤال ۱۹۰۷ (سایت: ۳۹۸۱).
[۱] . « حبابه والبیه»، چندین امام معصوم (ع) را درک کرده است و توثیق شده است. ر.ک: حلّی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص ۹۸، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ق؛ حائری مازندرانی، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال فی احوال الرجال، ج ۷، ص ۴۶۱ و ۴۶۲، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۶ق؛ نراقی، میرزا ابوالقاسم بن محمد، شعب المقال فی درجات الرجال، محقق و مصحح: احمدی، محسن، ص ۲۵۴، کنگره بزرگداشت نراقی (ره)، قم، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
[۲] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۶ و ۳۴۷، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۳] . شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، محقق و مصحح: مختاری، رضا، ص ۱۹۳، مکتب الإعلام الإسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۴] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورّام، ج ۱، ص ۲۹، مکتبه فقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
[۵] . نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی، ص ۱۱، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.
[۶] . آل عمران، ۲۳.
[۷] . طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج ۲، ص ۴۵۴ و ۴۵۵، نشر مرتضى، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
[۸] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۹۰ و ۲۹۱، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۹] . همان، ج ۷۲، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.