در سالهای اخیر تحولات ساختار اقتصاد جهانی سبب وابستگی هرچه بیشتر اقتصادها و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر گردیده است. نتایج مطالعات اخیر نشانگر کمرنگ شدن مرز میان کشورها، افزایش مبادلات بینالمللی و فعالیتهای مشترک و فرامنطقهای کشورها میباشد. در واقع، انگیزة کسب منافع بیشتر، محرک گسترش و تعمیق همکاری میان کشورها است. همکاریهای اقتصادی میتواند سبب افزایش مبادلات تجاری، صرفههای مقیاس، انتقال تکنولوژی و در نتیجه بهبود رفاه اقتصادی و افزایش رشد گردد. این اثرات از طریق مجاورت و مرز مشترک نیز حاصل میگردد. استدلالهای نظری اخیر نشان میدهند که در نظام اقتصادی جدید، وضعیت و جهت حرکت اقتصاد هر کشور علاوه بر اینکه تحت تأثیر شرایط داخلی آن کشور میباشد، از موقعیت و جهت حرکت کشورهای دیگر نیز تأثیر میپذیرد. در بررسی ارتباط میان شرایط داخلی و جهت حرکت اقتصاد کشورها، بحث همگرایی اقتصادی مطرح میشود که رابطة میان نرخ رشد و وضعیت اولیة درآمد سرانة آنها را مورد بررسی قرار میدهد. استفاده از تکنیکهای اقتصادسنجی فضایی، امکان بررسی اثرات سرریز ناشی از مجاورت را در قالب روابط تجاری و همکاریهای منطقهای در این مدل فراهم میآورد و بنابراین میتوان نتایج واقعیتر و قابل اعتمادتری را بهدست آورد. در این مطالعه، همگرایی اقتصادی میان کشورهای اسلامی، با تأکید بر نقش کشورهای حوزة خلیجفارس بررسی میگردد و برای این منظور از روشهای اقتصادسنجی فضایی استفاده میشود. نتایج مطالعه نشان میدهد که وابستگی فضایی مثبت میان نرخ رشد کشورهای اسلامی وجود دارد. بنابراین، با توجه به اثرات سرریز مثبت منطقهای، رشد کشورهای هر منطقه از جمله کشورهای واقع در حوزة خلیج فارس میتواند اثرات مثبتی را بر رشد کشورهای مجاور داشته باشد و یک چرخة رشد اقتصادی مثبت ایجاد نماید.













