این کتاب, مجموعه بیانات و نوشته هاى امام خمینى – رضوان الله علیه – درباره وحدت اسلامى است که از کتاب هاى چهل حدیث, صحیفه نور, کشف الاسرار, مناسک حج, ولایت فقیه و وصیت نامه سیاسى – الهى, استخراج و تنظیم شده است. اثر مذکور شامل شش فصل است: 1. ماهیت وحدت; 2. ضرورت وحدت; 3. روش هاى ایجاد وحدت; 4. آثار و نتایج وحدت; 5. وجوه مختلف وحدت; 6. فقدان وحدت (علل و نتایج تفرقه).
در فصل اول, این مسإله آشکار مى گردد که وحدت چیست, بر چه پایه و مبنایى قرار دارد, و محور آن کدام است. امام خمینى به روشنى بیان مى دارد که یکى از مقاصد بزرگ شرایع و انبیاى عظام ـ سلام الله علیهم ـ و عامل مهم ((در تشکیل مدینه فاضله)) و ((جلوگیرى از تعدیات ظالمانه ارباب تعدى)), ((توحید کلمه و توحید عقیده)) است. امام با اشاره به تاریخ صدر اسلام و این که پیامبر اکرم(ص) در بین مسلمانان ((عقد اخوت)) برقرار کرد و آنان بر اساس آیه ((انما المومنون اخوه))(حجرات (49) آیه 10) با یکدیگر برادر شدند و نیز با اشاره به روایاتى مثل ((تواصلوا و تباروا و تراحموا و کونوا اخوه إبرارا کما إمرکم الله عز و جل))(اصول کافى, ج2, ص 175) چنین استنباط مى کند:
مسلمین مإمورند به دوستى و مواصلت و نیکویى به یکدیگر و مودت و اخوت, و معلوم است آنچه موجب ازدیاد این معانى شود, محبوب و مرغوب است و آنچه این عقد مواصلت و اخوت را بگسلد و تفرقه در بین جمعیت اندازد, مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ اوست.
حضرت امام وحدت را ((عامل قدرت)) و تفرقه را موجب ((سستى پایه دیانت)) تلقى کرده و هشدار مى دهد که تفرقه موجود در بین کشورهاى مسلمان, ((یا از خیانت سران ممالک اسلامى و یا از جهل و بى اطلاعى آنان)) است. آن گاه با اشاره به آیه شریفه ((انما إعظکم بواحده إن تقوموا لله مثنى و فرادى))(نسإ (4) آیه 46) توضیح مى دهد که وحدت بدون ((مبادى روحى و الهى)) دوام ندارد و اگر قیام متکى بر خدا باشد, دوام خواهد داشت, زیرا ((پشتوانه اش دایم)) است. امام خمینى با عنایت به آیه ((واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا))(آل عمران (3) آیه 103) به بررسى ماهیت وحدت مطلوب مى پردازد و چنین نظر مى دهد:
در این آیه, فقط امر به اجتماع نیست. تمام دستورهاى مردم عادى و رژیم هاى غیر الهى این است که همه با هم باشید و دستور به اجتماع است; لکن دستور خدا ((و اعتصموا بحبل الله)) است… . امر این است که همه با هم اعتصام به حبل الله بکنید. راه, راه حق باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبیا نیامده اند که مردم را در امور با هم مجتمع کنند, انبیا آمده اند که همه را در راه حق مجتمع کنند, یعنى این راهى… که از طبیعت شروع مى شود تا ماورإ الطبیعه و…
خدا فرموده وحدت داشته باشید[ .ما] براى او وحدت داریم و این وحدت که براى خداست, هر کیدى در مقابلش خنثى است, براى این که این کید, کید با خداست, این دشمنى با خداست.
در فصل دوم کتاب, لزوم و ضرورت وحدت بر اساس حکم عقل, شرع و مصلحت بیان مى شود. در این باره امام خمینى(ره) معتقد است:
عقل سیاسى اقتضا مى کند که امروز با آن اشخاصى که در رویه هم حتى با ما مخالفت دارند, لکن در اصل مقصد با ما موافقند, با ملت موافقند و مسیرشان, مسیر ملت است, عقل سیاسى اقتضا مى کند که ما امروز دست از تمام این اختلافات برداریم تا این مملکت را آرام کنیم و این مقصد اصلى که ما داریم و آن این که اسلام در این مملکت پیاده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقیقى خودش در این جا پیاده بشود موفق بشویم, ان شإ الله.
در نظر امام خمینى, اختلاف ((مال شیطان)) است و ((در رحمان اختلاف نیست)) و اگر مردم براى اسلام و حق خدمت کنند, در این صورت, اختلاف پیدا نخواهد شد, و بر اساس همین ((عقل سیاسى)) است که امام (ره) مى فرماید:
شما مى بینید که تمام سعى منافقین و مفسدین خارج و داخل بر این است که بین مردم شکاف ایجاد نمایند و این خود, بهترین دلیل است که ما باید وحدتمان را حفظ کنیم. این پیروزى عظیم و بزرگى که رزمندگان ما به دست آورده اند و[ مزدوران] وابسته به قدرت هاى بزرگ را از سرزمین خودمان بیرون کردند, از حفظ وحدت است.
حضرت امام (ره) بیان مى کند که اسلام و قرآن ما را به وحدت دعوت کرده و فرموده است: ((و اعتصموا بحبل الله و لاتفرقوا)) (آل عمران (3) آیه 103); بنابراین ((تخلف از این دستور الهى جرم است, گناه است, ما همه باید با هم باشیم… همه باید معتصم به حبل الله باشند, با اعتصام به حبل الله پیشرفت کردیم و خواهیم کرد)) و اسلام ((بانى عقد اخوت)) است و بنابراین ((همه باید با هم باشند. این یک تکلیف الهى ـ شرعى است, به عهده ما و به عهده همه ملت)). امام خمینى با اشاره به سیره امیرالمومنین حضرت على(ع) مى افزاید:
حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ در بسیارى از امورى که برایش خیلى سخت بود, دندان روى جگر مى گذاشت و موافقت مى کرد براى مصالح کلى, براى مصالح اسلام. ما اگر تبعیت از او داریم, باید این طور باشیم… .
آن گاه امام خمینى وظیفه عالمان دین را یادآورى کرده و مى گوید:
باید ما بدانیم که همه مکلف هستیم, علماى اسلام مکلفند در صف جلو, وظیفه آنها زیادتر از دیگران است, وظیفه آنها هدایت جامعه است. الآن ما احتیاج داریم به این که جامعه را هدایت کنیم, از این تفرقه اى که مى خواهند بین جامعه بیندازند جلوگیرى کنیم و این به عهده علما در درجه اول است که مردم را آگاه کنند… .
ایشان وحدت را به علت حفظ ((مصالح اهم)) واجب مى داند و اختلاف را ((گناهى نابخشودنى)) مى شمارد. در نظر او, تنها با وحدت است که گرفتارىها رفع مى شود و مى توان به باز سازى و سازندگى پرداخت و در نتیجه توصیه مى کند:
براى بر پایى احکام اسلام عزیز, دست اتحاد به یکدیگر داده, محکم و استوار تا پیروزى اسلام حرکت کنیم.
در فصل سوم کتاب, براى ایجاد وحدت, چند روش و راهکار ذکر مى گردد که عبارتند از: 1. خداخواهى; 2. عدم طرح مسأل اختلاف انگیز; 3. برگزارى مراسم و شعایر مذهبى; 4. امداد الهى; 5. تشکیلات مناسب; 6. توجه به هدف واحد; 7.استفاده از قیام و انقلاب اسلامى.
حضرت امام خمینى با تإکید بر لزوم ((وحدت مذهبى)) معتقد است:
وحدت مذهبى است که این اجتماع عظیم و فشرده را ایجاد مى کند. اگر علاقه به استقلال ایران دارید, وحدت مذهبى داشته باشید.
((اتکال به خدا)), در نظر ایشان, عامل وحدت و وحدت نیز رمز پیروزى است. ((قدرت اسلام)) درگرو وحدت است و اسلام, عامل وحدت ملت مى باشد. براى حفظ وحدت, باید به ((معنویت)) و ((انگیزه الهى)) توجه کرد و نیز ((اتحاد)) باید ((رحمانى)) باشد. روزه و ضیافه الله نیز یکى از عوامل وحدت است و نباید غفلت کرد که وحدت, ((امداد غیبى)) است و ((این وحدت کلمه اى که در تمام اقشار ایران پیدا شد, معجزه بود, کسى نمى تواند این را ایجاد کند, این معجزه بود, این امر الهى بود, این وحى الهى بود نه کار بشر…)) و ((خدا با جماعت است; یدالله مع الجماعه)) و ((وقتى اعتصام به حبل خدا بکنید, خداوند با شماست)). از سویى دیگر, ((مجالس مذهبى)) مایه حفظ وحدت بوده و ((نماز جمعه)), مردم را از ((توطئه هاى دشمنان اسلام و مملکت)) آگاه مى کند و به ((اتحاد و وحدت کلمه)) دعوت مى کند.
حضرت امام (ره) هشدار مى دهد:
دشمنان اسلام با تمام قوا سعى در ایجاد تفرقه و اختلاف میان جوامع اسلامى دارند و به هر وسیله که شده, مى کوشند تا با درگیرى میان مسلمانان, زمینه را براى تسلط کامل و مجدد خود بر همه کشورهاى اسلامى و چپاول و غارت گرى خود مساعد سازند و به همین جهت, لازم است از هر گونه عمل تفرقه انگیز خوددارى کنند که این یک وظیفه شرعى و الهى است.
در فصل چهارم, آثار و نتایج وحدت ذکر شده است. امام خمینى, وحدت را باعث ((شکست چپاول گران)), ((پیروزى ملت)), ((سرنگونى طاغوت)), ((اخراج شاه)), ((پیروزى خون بر شمشیر)), ((کندن ریشه ظلم و استبداد)), ((غلبه بر قدرت هاى شیطانى)), ((لرزاندن پشت ابر قدرت ها)), ((دفن توطئه ها)), ((شکستن سلطنت)), ((نفى قدرت هاى غول آسا)), ((عنایت خدا)), ((هر گونه پیشرفت)), ((افزایش مقاومت)), ((رشد)) و ((عزت)) و ((رمز بقاى نظام)) مى داند.
بنیان گذار بزرگ انقلاب اسلامى – رضوان الله علیه – وحدت را سبب ((آسیب ناپذیرى)), ((مصونیت از آسیب خارجى)), ((سلامت ملت)), ((پایدارى حکومت مردمى)) و ((شکست دشمن)) بر شمرده و مى فرماید:
امروز تبلیغات علیه من و شما نیست, تبلیغات علیه اسلام است. اگر ما با اسلام کار نداشتیم, کسى با ما بد نبود. امروز آمریکا و شوروى را که آنقدر در دنیا فساد مى کنند, کسى محکوم نمى کند, ولى تمام محکومیت ها مال ماست. در دنیا, تنها ایران است که مورد سوال است, ولى اگر ما وحدت خودمان را حفظ کنیم و هم صدا و هم جهت باشیم, از هیچ چیز نباید بترسیم. مهم این است که با هم خوب باشیم و تصمیم داشته باشیم که مستقل و آزاد حرکت کنیم و مطمئن باشید که مى توانید. ترس آن موقعى است که روسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند که به حمد الله امروز, هم مردم در صحنه هستند و هم همه دست اندرکاران با هم خوب هستند.
فصل پنجم درباره وجوه مختلف وحدت: 1. وحدت مسلمانان; 2. وحدت شیعه و سنى; 3. وحدت ملى; 4. وحدت روحانیون; 5. وحدت حوزه و دانشگاه; 6. وحدت روحانیون با اقشار دیگر; 7. وحدت نیروهاى مسلح; 8. وحدت نیروهاى مسلح با مردم; 9. وحدت دولت و مردم; 10. وحدت دولت و مجلس; 11. وحدت دانشجویان; 12. وحدت انجمن هاى اسلامى است. امام خمینى, ((برنامه اسلام)) را ((وحدت کلمه مسلمین)) مى داند و معتقد است که پیغمبر اسلام مى خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند. مى خواست تمام ربع مسکون را در تحت کلمه توحید قرار بدهد و ((مسلمین به حکم اسلام باید ید واحده باشند که بتوانند دست اجانب و مستعمرین را از دخالت در کشور خود قطع کنند)).
امام خمینى – رضوان الله علیه – ((روحانى و دانشگاهى)) را ((مربى جامعه)) مى داند و ((پیروزى)) را ((حاصل اجتماع روحانى و دانشگاهى)) مى شمارد و نیز ((اتحاد روحانیون و دانشگاهیان)) را باعث خنثى شدن ((توطئه ها)) ذکر کرده و هشدار مى دهد که ((برنامه دشمن)), ((جدایى بین روحانى و دانشگاهى)) است و ((رشد واقعى)) با ((وحدت دو قطب متفکر (روحانیان و دانشگاهیان))) حاصل مى گردد; بنابر این تصریح مى کند:
امروز تکلیف آن است که همه قشرهاى ملت, خصوصا دو قشر معظم (روحانیان و دانشگاهیان) که مغز متفکر ملت هستند, دست به دست هم داده و علیه قدرت هاى شیطانى و مستکبرین کوشش نموده و در صف واحد, نهضت اسلامى را جلو رانده و استقلال و آزادى را چون جان عزیز خود نگهبانى کنید.
در فصل آخر (ششم) بیان مى گردد که علل تفرقه, ((توطئه شیاطین)) و ((هواهاى نفسانى)) و ((گروه گرایى)) و ((جزئى نگرى)) است و ((تفرقه)) را باعث ((ذلت مسلمین)), ((شکست)), ((سلب عنایت خدا)), ((آسیب به کشور)) و ((باز گشت به رژیم فاسد گذشته)) و ((استفاده دشمن)) مى داند. امام – رضوان الله علیه – تإکید دارد که ((اگر خداى نخواسته ما با هم اختلاف کنیم و ((واعتصموا بحبل الله)) را فراموش کنیم… عنایت خدا کنار مى رود…)) و ((باید وحدت کلمه داشته باشیم, خداى تبارک و تعالى تإیید مى کند و کارها انجام مى گیرد)).