الحاج سید محمد واعظ در سال 1314 هجری شمسی در قریه ی جاروکشان بندامیر ولسوالی یکاولنک بامیان در یک خانواده متدین و متنفذ منطقه چشم به جهان گشود. ایشان در دوران کودکی مادر مهربان خود را از دست داد و پدر بزرگوارشان نیز که خود از شخصیت های تاثیرگذار منطقه بود، تربیت فرزندش را به عهده گرفت و و ایشان خواندن و نوشتن را در نزد آخونده محل فرا گرفت. از آنجا که پدر بزرگوارشان در فرزند خود نبوغ و اشتیاق به تحصیل علم و دانش را می دید، ایشان را برای تحصیل علوم دینی وادبیات عرب نزد مرحوم آقای حاجی کپروگ می فرستد پس از ایشان نزد حاجی داوود شاه مرحوم تحصیل علوم دینی را ادامه داد. مرحوم حاج آقای واعظ پس از فرا گیری دروس مقدماتی و ادبیات عرب وقتی دید در منطقه بندامیر تشنگی ایشان رفع نمی گردد، برای ادامه تحصیل عازم مدارس خارج منطقه گردد. ایشان در قدم اول مدرسه شهیدان حاجی آخوند شهیدان را انتخاب نمود و در نزد حاج خادم حسین شهیدان یک سال دانش فرا گرفت و پس از آن در مدت دو سال نزد حاجی آخوند دره علی و حاج سید جواد عارفی کوه بیرون علوم حوزوی آموخت. آوازه مدرسه معروف کوه بیرون بهسود ایشان را وادار نمود که رخت سفر برای ادامه تحصیل ببندد و ایشان در این مدرسه نزد مرحوم حاج آخوند کوه بیرونی در مدت چند سال دروس فقه و اصول را فرا گرفت پس از آن ایشان عازم ورس گردید و نزد شخصیت تاثیر گزار و رهبر جهاد وانقلاب حضرت آیة الله سید علی بهشتی رضوان علیه تلمذ نمود.
از آنجا که ایشان دارای استعداد خدادادی و صدای دلنشین بود، از دوران نوجوانی به سخنرانی و روضه خوانی اشتیاق فراوان داشت و این استعداد ذاتی و مسؤلیت پذیری به نشر معارف و فضایل اهل البیت علیم السلام موجب گردید که ایشان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سخنرانان و معروفترین روضه خوانان مناطق مرکزی شهرت یابد. ایشان نیز با احساس مسؤلیت پذیری در قبال راهنمای و ارشاد جامعه از این استعداد ذاتی به بهترین وجه ممکن استفاده می نمود و در هنگام سخنرانی شان حسینه ها پر از جمعیت می شدند و سخنرانی های ایشان بسیار گرا و جذاب بود.
مردم منطقه شاه انجیر چهار کنت مزار شریف وقت شهرت ایشان را شنیدند، مرحوم حاج واعظ را به عنوان روحانی و ملبغ امور دینی دعوت نمودند و ایشان نیز وقت احساس مسؤلیت نمود که در آن منطقه مردم به یک روحانی نیاز دارند، دعوت آنها را با کمال میل قبول نمودند و ایشان در سالهای 1351 تا 1363 مشغول تبلیغ و ترویج معارف ارزشمند دین اسلام در این منطقه می شود و خدمات ارزشمند دینی ایشان در این منطقه مردم را مجذوب نموده بودند. همواره مردم این دیار از شخصیت ایشان به خوبی و نیکی یاد می نمایند.
در آغاز انقلاب اسلامی افغانستان در مقابل تجاوز ارتش شوروی سابق به کشور عزیز ما افغانستان بعد از آنکه انقلاب مقدس افغانستان از سمت مناطق دره صوف و بلخاب شعله ور شد، ایشان در کنار حاج دین محمد خان چهار کنت و دیگر شخصیتها برجسته آن منطقه، رهبری قیام مسلحانه مردم منطقه چهار کنت را به عهده می گیرد وایشان بعد از اخراج عوامل حکومت مزدور کمونیستی، در تشکیلات رسمی کمیته انقلاب اسلامی چهار کنت به حیث رییس کمیته قضایی مسؤلیت ایفا می نمود.
پس از انسجام جبهات مردمی به رهبری علمای سمت شمال افغانستان و شکل گیری احزاب سیاسی، ایشان با همکاری برخی دیگر از شخصیتهای آن منطقه، جبهه نظامی و سیاسی به نام جبهه آزادی بخش سمت شمال را تاسیس نمود . ایشان در این تشکیلات نظامی و سیاسی یکی از شخصیت های تاثیر گذار بود و جزء اعضای رهبری آن به حساب می آمد.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد واعظ آن مجاهد بزرگ برای هماهنگی و انسجام بهتر جبهات شمال با جبهات مناطق مرکزی به رهبری حضرت آیۀ الله بهشتی عازم آن دیار شد و ایشان به عنوان نماینده تام الاختیار جبهه شمال برای گفتگو با شورای انقلاب اتفاق اسلامی افغانستان انتخاب گردید. ایشان با شناخت عمیق که از رهبری شورای اتفاق داشت، رابطه بسیار خوب میان جبهه شمال و جبهه مرکزی ایجاد نمود. هماهنگی و انسجام دو جبهه منجر به آزادی مناطق بیشتر گردید.
متاسفانه در آن هنگام جنگهای داخلی در مناطق چهار کنت و شولگره میان برخی از جبهات جهادی اتفاق افتاد. ایشان احساس مسؤلیت نمود که این نزاعهای داخلی را حل و فصل نمایند و عازم سمت شمال می گردد ایشان برای سازش و قطع جنگ داخلی تلاش طاقت فرسا می نماید اما این تلاش ها به ثمر نمی شیند و ایشان از ایجاد سازش و صلح میان طرفهای درگیر ناامید می گردد سپس به این علت که نا خواسته خودش درگیر جنگ داخلی نشود و دستشان به خون ناحق آغشته نگردد، آن منطقه را ترک می کند و عازم سرزمین اصلی خود یعنی بندامیر می گردد. ورود ایشان در منطقه بامیان نیز با اختلافات درونی احزاب و درگیری های داخلی میان آنها همزمان می شود.
از این جهت ایشان از احزا ب و گروه ها و مسؤلیتهای سیاسی کنارگیری می کند و زندگی خود را وقف خدمت به مردم و ترویج معارف اسلامی و خدمات ارزنده ی دینی می نماید.
ایشان از هیچ سعی و تلاش برای احیای فرهنگ اسلامی و بیداری جامعه در این منطقه دریغ نمی ورزید حتی در فصل زمستان که برخی اوقات درجه ی سرد آن به 25 درجه زیر صفر می رسد. وقتی خبر درگذشت شخصی را به ایشان می رساند، خودش را به هر وسیله ای برای انجام نماز میت و کفن و دفن می رساند
با آغاز حکومت منتخب اسلامی افغانستان، ایشان بحیث عضو شورای علمای سراسری افغانستان از ولایت بامیان انتخاب شد و در این نقش ایفای وظیفه می نمود و نیز به مدت دو سال مسولیت مشاور امور دینی وزارت معارف در ولایت بامیان را به عهده داشت.
ویژگی های شخصیتی مرحوم سید محمد واعظ
حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد واعظ دارای ویژگی های شخصیتی کم نظیر بود .این صفات نیکو چنان نیروی جاذبه در ایشان ایجاد نموده بود که مردم خواسته و ناخواسته به طرف ایشان جذب می شدند و ایشان در میان مردم از محبوبیت فوق العاده برخوردار بوده است.
ایشان در عین حال که یک سخنران توانا و روضه خوان شهیر، شخصیت تاثیرگذار و با نفوذ بود، اسوه اخلاق و تقوی بود از این رو ایشان متعهد به نماز شب بوده است طوریکه نماز شب ایشان به صورت عمد ترک نمی شد و در نمازهای نیمه شب با تضرح، راز و نیاز با پروردگارش در حال که اشک از چشمانشان جاری بود، یک حالت روحانی خاص برای ایشان ایجاد می گردد.
مرحوم واعظ در حلم و برد باری و حوصله مندی چنان شکیبای از خود به جا گذاشته که زبان زد عام گردیده است به تعبیر هم دوران کودکی و هم مباحث دوره طلبگی ایشان حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای مجاهد، چهره ایشان همواره با لبخند مهربانانه چنان شاداب و نیکو نمایان می بود که در حالت ناراحتی نیز شادابی از چهره یشان ناپدید نمی گردد.
با اینکه ایشان یکی از پرنفوذ ترین شخصیت های اجتماعی بود و همیشه در متن تحولات منطقه قرار می گرفت ، در عین حال بسیار زندگی ساده و بدون تشریفات داشت. از این رو با اینکه فرصتهای ثروت اندوزی فراوان برایش فراهم بود اما ایشان هیچگاه پول و دارای مادی ذخیره نکرد.
خدمات ارزشمند مرحوم سید محمد واعظ
ایشان در عمر 82 ساله خود خدمات ارزشمند دینی برای مردم و جامعه انجام داده است.
یکی از خدمات ارزنده ایشان حل و فصل منازعات خانوادگی و درگیری های اجتماعی بوده است که چه بسا در این درگیرها جان انسانهای بی گناه به خطر می افتاد. ایشان از آنجا که دارایی اخلاق نیکو و قوه جاذبه فوق العاده داشت، در عین حال در حل منازعات از مهارت خاص برخوردار بود. مردم نیز با توجه به اخلاق نیکو و شخصیت کم نظیر ایشان اعتماد ویژه به مرحوم واعظ داشتند و طرفهای درگیر بجای مراجعه به نهادهای حکومتی، اختلافات خود را نزد ایشان حل و فصل می نمودند و جالب آنکه اکثر مواقع هر دو طرف به فیصله و اصلاح ایشان اظهار رضایت می نمودند و درگیری خاتمه پیدا می نمود. بسیار مواقع نیز اتفاق می افتاد که نهادهای حکومتی برای حل و فصل منازعات، طرفین را به مراجعه به مرحوم واعظ سفارش می نمود و در برخی اختلافات عمیق و ریشه ای نهادهای حکومتی ایشان را به عنوان مصلح انتخاب می نمود. ایشان واقعا به معنای کلیمه یک شخصیت مصلح و خیر خواه بود و در عین حال شخصیت ایشان از تعصبات قومی، حزبی و سیاسی پاک و طاهر بود این ویژگی باعث مقبولیت ایشان درمیان مردم و جامعه می گردد.
یکی دیگر از خدمات ارزشمند ایشان در جامعه، تربیت فرزندان عالم ، دانشمند، روشنفکر، دلسوز و خدمتگزار به مردم هست. از جمله فرزندان ایشان، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای بلاغی است که یک شخصیت تاثیرگزار و با نفوذ در منطقه می باشد و همواره در احیای فرهنگ اسلامی و بیداری جوانان جامعه تلاشهای طاقت فرسا انجام می دهد.
مرحوم واعظ با محبت خاص که به خانواده اهل بیت علیهم السلام و معارف اسلامی داشت، فرزندان خود را برای تحصیل علوم دینی به حوزات علمیه پاکستان و قم می قرستد و فرزندانشان نیز در این راه تلاش های فراوان نمودند و خودشان را به علوم دینی و معارف اسلامی آراسته کردند. از این رو می توا ن گفت یکی از بهترین خدمات ارزنده ایشان تربیت فرزندان عالم و با شخصیت برای جامعه است.
یکی دیگر از خدمات ارزشمند ایشان تاسیس مسجد جامع امیر المومنین می باشد. ایشان از آنجا که به تاسیس مراکز فرهنگی و دینی شوق فراوان داشت، حویلی نشیمند خود را وقف مسجد می کند وبا
تلاش خود و همکاری مردم متدین مسجد جامع امیر المومنین را احداث می کند که این مسجد در منطقه بندامیر در نوع خود نخستین مسجد جامع می باشد.
سر انجام ایشان پس از 82 سال عمر با خیر و برکت در اثر سکته مغزی در روز سه شنبه 7\ 9\ 1396 هجری خورشیدی دیده از جهان فروبست و روح شان به لقاء الله پیوست.
خداوند ایشان را قرین مغفرت و رحمت بی پایانش بگرداند
روحش شاد و یادش گرامی باد.