اتفاقاتی که در زندگی پیش میآیند دلائل و علل متعددی مانند امتحان، ترفیع درجه و…دارند. عالَمی كه ما در آن زندگی میكنیم، عالمی مادی است كه آفریننده آن، ساختارش را بر اساس نظام علیت و معلولیت بنیان نهاده است؛ یعنی هر چیز بر اساس علتهای معین و شناخته شده یا ناشناخته تحقق مییابد. محال است معلولی بدون علت پدید آید؛ آتش میسوزاند، آب سرد میكند و…
بر این اساس بسیاری از اتفاقات وارده در زندگی،بر اثر عملكرد انسان، تحت تأثیر عوامل مختلفی است كه در برخی موارد نقش مثبتی در زندگی داشته و در برخی موارد نقشی منفی دارند؛ در واقع اینگونه مسائل مربوط به عملكرد خود انسان است و نمیتوان به نوعی آن را به خدا نسبت داده و در نتیجه امتحان یا عذاب دانست. گرچه این اتفاقات، خود به نوعی میتواند جنبه امتحان پیدا کند.
مثلاً فرزندی كه با بیاحتیاطی جان خود را از دست داده است، گرچه عامل اصلی بیاحتیاطی خود وی است. اما در عین حال، نوعی امتحان برای والدین او نیز محسوب میشود یا كسی كه بر اثر عملكرد بد خود چشمش را از دست داده و…گرچه مقصر اصلی خودش است. اما در عین حال صبر بر این اتفاق خود نوعی امتحان برای او است.
اتفاقاتی مانند سیل و یا زلزله و…نیز به همین شكل است. یعنی در بسیاری از موارد انسان نقش مهم در وقوع آنها دارد. در متون دینی همواره بر این نكته تأكید شده است كه گناه انسان در وقوع بلاها و حوادثی مانند زلزله، خشکسالی، گرانی،… تأثیر دارد و عذابهایی را در پی دارد.
بر این اساس نوع اتفاقات وارده در زندگی انسان بر اساس عملكرد خود انسان است كه مانند آنچه بیان شد میتواند به عنوان ثانوی جنبه امتحان نیز داشته باشد.
البته در برخی موارد نادر خداوند به جهت امتحان بنده و در نتیجه ترفیع درجه و… اتفاقاتی را برای زندگی وی مقرر میكند، اما تشخیص آنكه این مورد خاص، برای فلان بنده, عذاب است یا امتحان، از دائره علم ما خارج بوده و به صورت قطعی نمیتوان در این مورد اظهار نظر كرد.
بنابراین در مجموع، وقوع بلاها و حوادث، دلائل و علل متعددی دارد كه برخی برای انسان شناخته شده و برخی ناشناخته است. قرآن نیز در موارد متعدد از انسان تعبیر به “«چنین مپندارید»، «چنان میاندیشید» «این گونه گمان نبرید و… ” میآورد و تمام این موارد نشان دهنده نارسایی و غیر واقعی بودن، داوریهای ما در مورد اینگونه حوادث میباشد و به تعبیر قرآن چه بسا امری برایمان خیر بوده، اما شر لحاظ میكنیم یا برعكس”عَسی أَنْ تَكْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَكُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون”؛(۱) بسا چیزها كه شما از آن كراهت دارید در حالی كه خیرتان در آن است و چه بسا چیزها كه دوست میدارید در حالی كه شر شما در آن است و خدا خیر و شر شما را میداند و خود شما نمیدانید. ”
در نتیجه امكان شناخت اینكه اتفاقات زندگی ناشی از اعمال انسان بوده یا به نوعی آزمایش خداوند و حكمت او باشد، از دائره علم انسان خارج است؛ علاوه بر اینکه مطابق آنچه بیان شد، در بسیاری موارد ممكن است چند عامل در كنار هم سبب اتفاق خاصی در زندگی شود. یعنی اتفاق پیش آمده، به سبب انجام كاری از خود فرد باشد و خدا نیز بواسطه همان اتفاق، شخص را با حكمت و مصلحت خویش آزمایش و امتحان کند.
پی نوشت:
۱. بقره (۲) آیه ۲۱۶.