دینداری و حفظ ایمان در هر جامعه‌ای با چالش‌ها و آسیب‌های ویژه‌ای برخاسته از شرایط آن جامعه همراه است و شناسایی و برطرف کردن این آسیب‌ها دغدغه‌ی دینداران و فرهیختگان دینی هر جامعه است. جامعه‌ی امروز افغانستان همچون هر جامعه دینی چالش‌ها و آسیب‌هایی در امر دینداری فراروی شهروندان و افراد جامعه خویش دارد. گفتگویی که می‌خوانید مصاحبه خبرپزاری شفقنا با حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد ذبیح افشاگر- استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر علوم اسلامی، علوم قرآن و تربیتی- در موضوع «آسیب شناسی دینداری در جامعه امروز افغانستان». این مصاحبه نزدیک به ده سال پیش انجام شده و اکنون بازنشر می‌شود.

س- آسیب شناسی دینداری در جامعه امروز افغانستان را در چه مواردی می بینید؟

جامعه امروزی افغانستان با همه فراز و نشیب هایی که داشته است و مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و به طور کل مسائلی که در همه عرصه ها دامنگیرش بوده، همچنان یک جامعه دینی و پایبند به ارزش هاست و رگه های گرایش به امور دینی در اقشار و افراد مختلف جامعه افغانستان دیده می شود؛ اما با توجه به تحولاتی که در سال های اخیر شاهد بودیم و هستیم، احساس می شود مباحث دینی و گرایشات ارزشی تحت تأثیر برخی آسیب ها قرار می گیرد.
یکی از این موارد، بسترِ بازی است که در جامعه افغانستان وجود دارد یعنی ما می توانیم ادعا کنیم آزادی مخصوصاً در بحث بیان آراء و افکار در حد بالایی وجود دارد و هرکسی ایده، طرح و مسئله خود را آزادانه بیان می کند؛ سیاست فعلی کشور نیز طوری است که با این آزادی بیان مخالفت و ممانعتی صورت نمی گیرد. وجود از این نظر که عده ای بخواهند ارزش ها و اندیشه های دینی را ترویج کنند، چنین فضایی دارای جنبه مثبت است، اما از سویی دیگر این آزادی جنبه منفی هم داشته است. عده ای هم بر اساس همین آزادی بیان توانسته اند آراء و نظریات غیراخلاقی و ضد دینی را در جامعه گسترش دهند و در مواردی دینداری مردم را تضعیف کنند که متأسفانه باید گفت: در این زمینه تا حد زیادی هم موفق شده اند، یعنی با برنامه ریزی هایی که صورت گرفته و آزادی ای که برای آنها فراهم شده است، موفقیت هایی در این زمینه داشته اند.
یکی از مهمترین جهاتی که آنها وارد شده اند، عرصه ی رسانه هاست. کانال های تلویزیونی و رادیویی خصوصی در افغانستان بسیارند و این امکان برای اشخاص فراهم شده است که بتوانند شبکه های تلویزیونی و رادیویی مختلفی را به راحتی راه اندازی نمایند و تلاش شده است که از این ابزار یعنی رسانه ها برای مطرح ساختن ایده ها و نظریات غیراخلاقی و ضددینی استفاده کنند.
برای نمونه برخی شبکه های تلویزیونی افغانستان متأسفانه همه تلاش و کوششان ترویج مسائل غیراخلاقی است، یعنی به گونه ای برنامه هایشان را چیده اند که تمام وقت فساد و بی بندباری را ترویج نمایند. یا در بعضی شبکه ها تلاش می شود که باورهای دینی زیر سئوال برود، شبهه افگنی هایی کرده و با رونق این شبهات سعی دارند مسائل دینی را کم رنگ نمایند.
همچنین برخی شبکه های دیگر اقدام به پخش فیلم ها و برنامه های جذاب خارجی طولانی مدت(بعضاً یک یا دو سال پخش برنامه ادامه می یابد) می پردازند و طی این زمان طولانی یک جهت خاصی از ارزش ها مد نظر و مورد توجه قرار می گیرد و به تدریج درباره هدف مذکور موفق می شوند، سریال هایی که اغلب آنها چندین قسمت اند و به گونه ای به تصویر کشیده شده اند که شخص اگر یک بار آن را مشاهده نماید، حالت اعتیاد داشته و همواره آن سریال را دنبال می کند و ناخودآگاه جنبه منفی این برنامه ها به اشخاص القا می شود؛ و نمونه های فراوان دیگری که وجود دارد. بنابر این یکی از آسیب های دینداری در افغانستان استفاده از رسانه ها در جهت ترویج ارزش ها و ایده های غیراخلاقی و غیر دینی است.

س- در مبحث رسانه ها به عنوان یکی از آسیب های دینداری، بیشتر تمرکز داشتید بر روی رسانه های دیداری و شنیداری، وضعیت رسانه های مکتوب مانند مجلات و نشریات در این باره چگونه است؟ آیا نمونه هایی از رسانه های چاپی وجود دارد که به دینداری جامعه آسیب وارد نماید؟

بله، کما بیش این مسئله در نشریات و مجلات هم وجود دارد؛ اما با توجه به اینکه تعداد مخاطبین آنها محدود هستند و هنوز جایگاه لازم را به دست نیاورده و مخاطبان زیادی نتوانسته اند جذب کنند، نقش پررنگی در این باره ندارند، اما در عین حال در حد همان مخاطبان محدودشان هم برنامه ها و تأثیراتی دارند. بسیاری اوقات برخی مجلات و نشریه ها تلاش می کنند که به بهانه چالش ها و بحث های سیاسی، مسائل دینی و مذهبی را زیر سئوال برده و از این طریق به آنها آسیب برسانند؛ اما همان طور که عرض کردم به دلیل محدودیت مخاطبان و نرسیدن رسانه های مکتوب به جایگاه اساسی در جامعه افغانستان، خطر بزرگ رسانه های دیداری و شنیداری(تلویزیون و رادیو) را نمی توان در آنها مشاهده کرد.

س- اشاره داشتید که مسئله آزادی بیان در افغانستان فرصت مناسبی است برای جامعه دینی و دینداران در جهت ترویج عقاید دینی و مذهبی. مسئله بی توجهی به “تبلیغ” و عدم استفاده از این فرصت چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟

همان طور که عرض کردم بستر مناسبی برای طرح آراء و عقاید گوناگون در افغانستان امروز وجود دارد؛ اما در این عرصه متأسفانه از دو جهت تلاش و کار لازم از سوی کسانی که دغدغه مسائل دینی دارند و می خواهند جامعه را به طرف ارزش های مطلوب دینی سوق دهند، صورت نمی گیرد: اول، به دلیل نداشتن برنامه ای خاص است، یعنی اطلاعات لازم و این که چه کاری باید انجام شود، در برخی از دوستان وجود ندارد. دوم، به دلیل عدم وجود امکانات؛ یعنی بسیاری از علاقمندان به امور دینی برای انجام کارهای مد نظر خود امکانات و منابع مالی لازم را در اختیار ندارند.
هرچند اندک رسانه هایی وجود دارند که به تبلیغ و ترویج مسائل دینی می پردازند، اما در برابر حجم عظیم جبهه مخالف نتوانسته اند کار چندانی از پیش ببرند؛ اما اگر همین رسانه ها توجه و تمرکز ویژه ای داشته و پلان ها و برنامه های جذاب در راستای تبلیغ مسائل دینی داشته باشند، یقیناً موفق خواهند شد.
به نظر بنده در این عرصه چنین مسائلی وجود دارد: از یک طرف، نیروی کافی و برنامه مشخص و از طرفی حمایت های مالی لازم برای انجام کارهای مد نظر افراد وجود ندارند.

س- جدای از بحث عوامل بیرونی مانند رسانه ها، عوامل درونی مانند مباحث تربیتی درون خانوادگی چه تأثیراتی در به وجود آمدن آسیب های دینداری در جامعه افغانستان دارند؟

در این زمینه یکی از آسیب هایی که در جامعه افغانستان دیده می شود این است که بعضی از مسائل به عنوان مسائل سنتی وجود دارد که در عین حالی که باعث شناخت صحیح از مباحث و ارزش های دینی می شود، می تواند به عنوان یک مانع هم مطرح شود. یعنی باورهای غلط موجود در جامعه را می توانیم یک آسیب تلقی کنیم. این باورهای غلط را نیز به دین نسبت می دهند؛ یعنی خرافات و سنت هایی را که ریشه های دینی ندارند، به عنوان مسائل دینی مطرح می کنند. وقتی جوانان و نوجوانان و قشر تحصیل کرده ما با این پدیده مواجه می شوند و والدین و نزدیکانشان به عنوان افراد دین مدار مسائلی را که هیچ گونه پشتوانه عقلانی ندارند را به خورد آنها می دهند، به تبع جوانان و نوجوانان از مسائل دینی زده می شوند.
در زمینه خانوادگی ما نمی توانیم مسائل موجود در خانواده را جدای از مسائل جامعه و رسانه ها و غیره ببینیم یعنی هرکدام از اینها تأثیرات تنگاتنگی روی یکدیگر دارند؛ برنامه هایی که از رسانه ها پخش می شوند به معیارهای تربیتی خانواده ها تبدیل می شوند و به مرور زمان هرچه در رسانه ها گفته می شود در خانواده ها نیز اجرا می شود.
در عین حال یکی از مسائل مهم موجود در خانواده ها عدم اطلاع لازم از مسائل تربیتی است؛ مشاهده می شود که خانواده ها از مسائل تربتی و شیوه های تربیتی صحیح آگاهی کمی دارند. این ضعف بیشتر به دلیل موجود نبودن یک برنامه مشخص از سوی مجموعه ای خاص و انتقال نیافتن آن به خانواده هاست؛ به عبارتی دیگر می توانیم بگوییم که از لحاظ مسائل تربیتی به خصوص تربیت فرزندان یک فقر شدیدی در خانواده ها وجود دارد و باعث می شود که فرزندان وقتی وارد محیط می شوند، بیشترین تأثیرات را از محیط دریافت کنند. به عبارتی دیگر، محیط به آنها جهت می دهد. برای مثال: در محیط دانشگاه ها اختلاط پسران و دختران بسیار می تواند برای جوانان آسیب زا باشد، شخصی که در محیط خانواده ای قرار داشته که مقید به مسائل دینی و مذهبی بوده وقتی وارد دانشگاه شده و با ارتباطات خاص آنجا مواجه می شود، چنان در او اثر می گذارد که در کمترین مدت مثلا از لحاظ ظاهری تغییر کرده و پیرو آن افکارش نیز به سمتی خاص می رود که ناشی از جو حاکم بر آن محیط است.

س- جامعه افغانستان در مرحله گذار فرهنگی است، از سویی نیازهای دینی جامعه افغانستان نسبت به سال های قبل متفاوت است. در این وضعیت عالمان دینی و دانش آموختگان دیندار چه وظیفه ای برای پاسخگویی به نیازهای امروز جامعه و کاهش آسیب های دینداری دارند؟

مهمترین وظیفه بحث شناخت است. یعنی علما و متدینین و کسانی که دغدغه مسائل دینی دارند باید هم خودشان نسبت به مسائل دینی شناخت لازم را پیدا کنند، چنانکه باید درباره مسائل مطرح شده ی غرب و موضوعات متقابل مسائل دینی نیز آگاهی داشته باشند. اگر این شناخت حاصل شده و در مرحله بعد به درستی به اطرافیان و نسل های بعدی منتقل شود، مسلماً بسیاری از آسیب ها دامنگیر جامعه نخواهد شد.
نکته بعدی افزایش نظارت جمعی در جامعه می باشد؛ همه باید در قبال مسائلی که به عنوان ضد اخلاق، ضد ارزش و منکرات در جامعه مطرح اند، مسئول باشند و در برابر چنین مسائلی موضع گرفته و ابراز تنفر نمایند و در این راستا یکی از کلیدی ترین ابزاری که می تواند استفاده شود، احیای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه افغانستان است؛ مخصوصاً علما، متدینین و فرهیختگان در این رابطه نقشی پررنگ ایفا نمایند.
علمای ما باید عالم و آگاه به زمان و مکان خودشان باشند و در مسائل مختلف عنصر زمان و مکان را در نظر بگیرند و تلاش کنند در مسائلی که ضرورت دارد وارد شوند و رسالت واقعی خود را انجام دهند. این طور نباشد که در مسائل ضروری خود را کنار کشیده و تنها در موارد کم اهمیت تر دخالت داشته باشند.
مطلب دیگر باز هم بر می گردد به رسانه ها؛ رسانه هایی که قصد دارند در مسیر مسائل دینی حرکت کنند باید زیرکانه و با برنامه هایی مشخص و جذاب به جامعه کمک کنند تا از این موقعیت حساس و سرنوشت ساز به سلامت عبور کند.
/پایان/

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=17796

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب