تا ریخت خون مرد به دامان کربلا،
ســـجاده شـــد زمین بیابان کربلا
بر مسلمین طلیعهی نو باز شد ز حق
در رهگذار تشـــــنهی میدان کربلا
خون پیمبر است که گلگونه کرده است
خاک ســـــیاه و خــــــار مغیلان کربلا
الگوی زندگی ست برای مقاومت
طرح قیام آل مســــــلمان کربلا
دست یزیدیان چه تواند کند به خلق
خــون امام ماســت، نگهبان کربلا
آنک حضور شمر که بر باد می شود
در پیشگاهِ ســــیّد و ســـــلطان کربلا
تاریخ را علامت فجر شکفتن است
هنگامهی قیامت و طوفان کربلا
پا در رکاب باد چه می بندی ای رفیق
پر باز کن به دولت ایمــــان کربلا
آزادگی ست آنچه که تسجیل می شود
بر برگ برگِ دفتر و دیوان کربلا