چکیده
«قرض» مفهومی اقتصادی است که بارها در قرآن کریم از آن یاد شده و به صورت ویژه مورد سفارش قرار گرفته است. بر همین اساس در طول تاریخ جهان اسلام، مفسران قرآن کریم و نیز فقیهانِ مسلمان بحثهای فراوانی پیرامون این مفهوم کلیدی مطرح نمودهاند. با این حال، این عالمان تلاش چندانی جهت ارائه تصویری واضح از قرض در عصر نزول با تکیه بر شواهد تاریخی نکردهاند. از همین روی، این نوشتار میکوشد برای تبیین دقیقتر این مفهوم و چرایی اهمیت آن، از دستاوردهای علم انسانشناسی اقتصادی در حوزه «دهش» (مبادله هدیهای) استفاده کند. بر این اساس، «قرض» مبادلهای هدیهای است که مبتنیبر مراحل سهگانهی «دادن اموال»، «دریافت کردن آنها» و سپس «جبران نمودن»، در پی ایجاد یا تثبیت روابط اجتماعی بین مُقرض (قرضدهنده) و مُقترض (قرضگیرنده) است. قرآن کریم با داشتن نگاه ابزاری به اموال و داراییهای جابجاشده در «قرض» که باعث ایجاد وضعیت دو سویهی رفت و برگشتی بین مقرض و مقترض میشود، خواهان گسترش همکاریهای جمعی و تقویت همبستگیهای بینافردی در جامعه اسلامی است.
کلیدواژگان
کارکردهای قرض، قرآن کریم، همبستگی اجتماعی، مبادله هدیه ای، انسان شناسی اقتصادی