آیاتی از قرآن نشانگر آن است که خداوند دوزخ را تا اندازهای که ظرفیت دارد پر میکند! آیا از این آیات میتوان برداشت کرد که تعداد دوزخیان بسیار بیشتر از بهشتیان است؟
پرسش
آیا از آیه 179 سوره اعراف میتوان برداشت نمود که تعداد جهنمیان بیشتر از بهشتیان است؟
پاسخ اجمالی
در پاسخ به این پرسش ابتدا به یک مثال توجه فرمایید:
اگر مدیر مدرسهای بگوید که اتاقکی در نظر گرفتیم و تا آنجا که ظرفیت دارد، دانشآموزان غیر منضبط را به آنجا میفرستیم؛ اما دانشآموزان منضبط میتوانند در هر کجای مدرسه رفت و آمد کنند، آیا از این اخطار میتوان برداشت کرد که تعداد افراد بیانضباط مدرسه بیش از دانشآموزان منضبط است؟! طبیعی است که خیر!
با این مقدمه باید گفت؛ از قرآن و روایات نمیتوان چیزی را یافت که با استفاده از آنها نتیجهی قطعی گرفت که بهشتیان بیشترند یا دوزخیان؛ اما با توجه به ملاکها و معیارهایی که در این زمینه وجود دارد، از برخی آیات و روایات میتوان استفاده نمود که در نهایت کفهی ترازو به نفع بهشتیان است. در اینجا به برخی از این آیات و روایات اشاره میکنیم:
با توجه به آیه 12 سوره انعام که میفرماید:
«… کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ…»؛ (خداوند، رحمت بر بندگان را بر خود واجب شمرده است)، و با توجه به اینکه رحمت خداوند بر غضب و انتقامش پیشی گرفته: «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»،[1] میتوان نتیجه گرفت که تعداد بهشتیان بر جهنمیان باید بیشتر باشد.
قرآن کریم در مورد وسعت و گستردگی بهشت فرمود، وسعت آن به گستردگی آسمان و زمین است:
«… وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ…»[2] و «… وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ».[3] این گستردگی اقتضا دارد که تعداد بهشتیان بیش از جهنمیان باشد.[4] در حالی که در مورد جهنّم چنین تعبیری را به کار نبرده است و شاید دوزخ در برابر بهشت، تنها حفره کوچکی باشد در برابر کهکشانها!
از سوی دیگر قرآن کریم معیاری را که برای اهل بهشت بیان کرده میفرماید: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَسادا»؛[5] از این آیه نیز میتوان استفاده کرد که اکثر مردم اهل برتری جویی و زیادهخواهی و فساد در زمین نیستند و تعداد افراد با این دو ویژگی، در مقایسه با کل جمعیت در هر دوره و زمان بسیار کم است.
معیاری دیگری که از آن برتری تعداد بهشتیان بر جهنمیان استفاده میشود، این است که بسیاری از کسانی که به دلیل برخی از گناهان وارد جهنم میشوند، پس از مقداری تحمل عذاب و پاک شدن از گناه، به بهشت بازگردانده خواهند شد، ضمن اینکه بسیاری از گناهکاران در این دنیا موفق به توبه شده و سرانجام اهل بهشت خواهند شد. و توبه واقعی عنوان را عوض کرده و سیئه را به حسنه تبدیل میکند.
علاوه بر اینها، «کثیر» در آیه «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس…»،[6] لزوما به معنای تعداد زیاد دوزخیان در برابر تعداد بهشتیان نیست؛ بلکه معنایش آن است که به هر حال، تعداد زیادی از انسانها دوزخی هستند، مانند این آیه که میفرماید: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ …»؛[7] یعنى چه بسیار پیامبرانی که به همراه تعداد زیادی از خداپرستان به جهاد پرداختند. مشخص است که از این آیه نمیتوان برداشت کرد که تعداد جنگجویان خداپرست بیش از تعداد لشگر دشمن بود!
بر این اساس، به ظاهر اگر قرینه در کلام نباشد، لفظ کثیر دلالت ندارد که مقابل آن قلیل است؛ بلکه کثرت در خود موصوف است، بدون آنکه طرف مقابل در نظر گرفته شود.[8]
با توجه به آنچه گفته شد، از آیات قرآن کریم و روایات برمیآید که در نهایت تعداد بهشتیان از تعداد جهنمیان بیشتر است؛ زیرا همانگونه که گفته شد، گروه زیادی از گناهکاران بعد از تحمل عذاب متناسب با گناهانشان، به بهشت منتقل میشوند، و در نهایت تعداد بهشتیان بیشتر خواهد بود. و ممکن است تنها منافقین و کفار محارب و متعصب برای همیشه در جهنم باقی بمانند و بسیاری از گناهکاران بعد از مدتی تحمل عذاب در جهنم، مشمول عفو و رحمت خدای مهربان قرار میگیرند و به بهشت منتقل میشوند.
چنانکه از روایت زیر برمیآید:
میگویند: روزی پیامبر اسلام(ص در مسیر خود به خانمی برخورد کرد که نان میپخت و کودکی در کنارش نشسته بود. پیامبر را به او معرفی کردند و او از حضرتشان پرسید: از شما نقل میکنند که خدای سبحان نسبت به بنده خویش از مادر نسبت به فرزندش مهربانتر است! آیا همین طور است؟!
پیامبر(ص) فرمود: آری! چنین است!
آن زن گفت: هیچ مادری فرزندش را در این تنور نمیاندازد تا بسوزد!
اشک از دیده پیامبر(ص) جاری شد و فرمود: خدای متعال تنها کسی را با آتش جهنم عذاب میکند، که (با داشتن علم) خدا را یکتا نداند.[9]
امام علی(ع) نیز در فرازی از دعای کمیل به این حقیقت اشاره میکند:
«فَبِالْیَقِینِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِیبِ جَاحِدِیکَ، وَقَضَیْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِیکَ ، لَجَعَلْتَ النَّارَ کُلَّهَا بَرْداً وَسَلاَماً، وَمَا کَانَ لأحَد فِیهَا مَقَرّاً وَلاَ مُقَاماً».
یقین دارم که اگر حکم قطعیات بر این قرار نگرفته بود که انکار کنندگانت را عذاب کرده، و معاندان را تا ابد در دوزخ نگهداری، تمام دوزخ را خنک و آرام قرار میدادی و هیچ فردی را در آن ساکن نمیکردی!
این فراز از دعای کمیل ناظر به آن است که عذاب برای افرادی است که با وجود علم و یقین، خدا را از سر لجبازی و عناد انکار میکنند. بر این اساس میتوان دریافت که تعداد دوزخیان بسیار کمتر از ساکنان بهشت خواهد بود.
[1]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 442، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[2]. آل عمران، 133.
[3]. حدید، 21.
[4]. ر. ک: «عظمت بهشت به وسعت آسمانها و زمین».
[5]. قصص، 83.
[6]. اعراف، 179.
[7]. آل عمران، 146.
[8]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 91، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[9]. ر. ک: «خدای مهربانتر از مادر».