پرسش:
از دیرباز هیچ استدلال عقلی، برای ثواب خواندن نماز، قرآن کریم و صلوات نیافتم. آیا من مقابل خدا بایستم و کلماتی که او خودش نازل نموده را بگویم، مرا مستحق پاداش مینماید؟!
پاسخ:
آیا هیچ استدلال عقلی، برای خودداری از بندگی خالصانه و عبادت او آنگونه که خودش فرموده و اطاعت از پروردگار عالم یافتهاید؟! همین که کسی او را بشناسد و به او ایمان آورد، برترین استدلال عقلی برای عبادت و اطاعت اوست؛ و البته که چگونگی بندگی، عبادت، دعا و مناجات را باید خودش بیاموزد.
آیا برای فلاح و رسیدن به پاداش، راهکاری جز آن چه خودش تبیین نموده و فرموده، وجود دارد؟! اینها همه استدلالهای عقلی میباشند.
●- این که برای شما از دیرباز پرسشهایی در موضوعات گوناگون مطرح بوده، بسیار طبیعی و البته خوب و لازم است. پرسشهای متفاوت، دربارۀ هر موضوعی که آدمی در آن تفکر نماید، مطرح میشوند و انسان تا زنده است و عقلش سالم است، پرسش دارد. به قول مرحوم آیت الله علامه جعفری، «حیات معقول، یعنی انسان عاقل سؤال دارد، پس کسی که سؤال ندارد، عقل ندارد» (نقل به مضمون). اما مهم این است که هر کسی چقدر برای یافتن پاسخهای صحیح به پرسشهای اساسیاش تلاش مینماید؟
فرض نمایید که در مورد نماز، تلاوت قرآن مجید و ثواب آنها، پرسشهایی برای شما پیش آمده، حالا چقدر مطالعه نمودهاید که اصلاً نماز چیست یا ثواب یعنی چه؟ آیا خداوند متعال از ما خواسته که رو به قبله بایستیم، حرکاتی انجام دهیم و الفاظی را در فضا منتشر نماییم، و سپس به آن پاداش میدهد؟!
*- پاداش یا مکافات هر عملی، در خودش هست و در قیامت حقیقت آن آشکار میگردد.
نماز – اگر چه در فارسی به این عبادتی که انجام آن در پنج نوبت واجب است «نماز» گفته میشود، اما «نماز»، یعنی نیایش و یک واژۀ عام میباشد و به نیایش بُت یا هر چیزی دیگری نیز اطلاق میشود.
در ادبیات قرآنی، این عبادت «صلاة» نام دارد که معنای وسیع و گویایی دارد.
«صلاة» و صلوات و صِله … همه از ریشه «صلّ» و به معنای صدا کردن و وصل شدن میباشند. چنان که در توصیف مؤمنان، بدون اشاره به هیچ امر خاصی، فرمود:
«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرّعد، 21)
– و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش (وصل شدنش) فرمان داده مىپيوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بيم دارند.
و در مورد کفار، ظالمان و ناقضان عهد فرمود:
«وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (همان، 25)
– و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مىگسلند و در زمين فساد مىكنند، بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست.
و در مورد اهل جهنم فرمود:
«جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ» (ابراهیم علیه السلام، 29)
– [دَارَ الْبَوَارِ – که در آیۀ پیشین آمده، همان] دوزخی است که به آن وارد (وصل) میشوند.
بنابراین، نماز [صلاة]، وصل شدن به رحمت بیکران خداوند سبحان میباشد و بدیهی است که چگونگی این ارتباط و اتصال در اوج کمال و عظمت را باید خودش تعلیم دهد.
حکمت نماز همین است که سبب یاد خدا میشود – از بدی و منکرات نهی میکند – معراج مؤمن است – عالیترین سطح و وجه گفتگوی عبد با معبود و محبّ با محبوب است که خودش تعلیم نموده است.
صلوات – چون کلمۀ جایگزینی برای صلوات وجود ندارد [مگر آن که شرح دهند]، آن را به «درود فرستادن» ترجمه نمودهاند؛ اما آیا خداوند متعال و فرشتگان او دائم بر پیامبر اکرم درود میفرستند و مثلاً خداوند سبحان به خودش «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد» میگوید که فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»؟!
صلواتی که در لفظ گفته میشود نیز یک دعای مستجاب است؛ آیا خداوند سبحان نزد خودش دعا مینماید و به خودش اللّهُمَّ میگوید؟!
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»، یعنی حق تعالی و فرشتگانش به امر او، تمام رحمت الهی را به ایشان متصل نمودهاند، چنان که فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ – و ما تو را جز رحمتی برای عالمیان نفرستادیم» (الأنبیاء، 107) و رحمت یعنی وجودبخشی – سپس به بندگان مؤمنش فرمود که شما نیز برای اتصال به رحمت واسعۀ الهی، به ایشان متصل شوید و پس از این اتصال، به ایشان سلام دهید و البته تسلیم امر او باشد که امر من است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (الأحزاب، 56)
البته از ایشان پرسیدند که در لفظ چگونه بر شما صلوات بفرستیم و برای شما دعا نماییم؟ فرمودند: بگویید: «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» و فرمودند این دعایی مستجاب میباشد و … .
قرآن مجید – نام «قرآن»، یعنی «کتاب خواندنی»؛ یعنی کلام خداست که نازل شده تا بخوانید و رشد یابید و به کمالات برسید.
اگر چه طبق فرمودۀ حق تعالی، باید در آیات تأمل، تفکر و تعقل نمود، ایمان آورد، درس و عبرت گرفت و اگر احکام فردی یا اجتماعی بود، به اجرا درآورد، اما تا کسی آیات را نخواند که نمیتواند پیام خداوند سبحان را دریافت نماید، بفهمد و چراغ راه زندگیاش قرار دهد!
قرآن کریم، کتاب خداشناسی، معادشناسی، جهانشناسی و جهانبینی، انسانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق و رفتار شناسی، دوست و دشمن شناسی، تاریخ انبیا و اقوام برای درس و عبرت، و البته احکام الهی میباشد.
بنابراین، قرآن حکیم، برای خواندن، فهمیدن و عمل نمودن نازل شده است؛ لذا صِرف خواندنش موضوعیت دارد و مقدم است – قرآن مجید نور است، کلام الله، خودش حکیم است «يس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» و حکمت میآموزد؛ ولی نه تنها سبب هدایت هر خوانندهای نمیشود؛ بلکه فقط متقیان را [کسانی که مترصد نگهداری خود میباشند و البته با تقوا میخوانند] هدایت مینماید: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ – اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است» (البقره، 2) و متقابلاً ظالم و آن کسی را که با قرآن مجید، برخورد ظالمانه دارد؛ یعنی برای رد، تکذیب و دشمنی میخواند، گمراهتر میکند:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (الإسراء، 82)
– و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد.
از اینرو فرمود: هنگام قرائت قرآن مجید، از شرّ شیاطین جنّ و انس، به خدا پناه ببرید:
«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» (النّحل، 98)
– پس چون قرآن مىخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه بر.
ثواب – باید در معنای «ثواب» که به فارسی پاداش گفتهاند نیز باید بیشتر دقت نماییم.
«ثواب دارد» یعنی چه؟! آیا یعنی در بهشت قصر، حور، چشمهسار یا خوردنی و آشامیدنی بیشتری میدهند؟! و حال آن که برای اهل بهشت، هر چه بخواهند هست و نیازی نیست که کسی برای بیشترش تلاش نماید! «لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ – در آنجا برای آنها هر چه بخواهند هست» (الفرقان، 16).
«نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ» (فصلت، 32)
– ما در دنیا و آخرت [سرپرستان، یاران و دوستداران] شماییم و برای شما در آن (بهشت ابد) هر چه بخواهید، همه مهیّاست.
«ثواب دارد»، یعنی در رشد، کمال و قُرب، مراتب و درجات تو را بالا میبرد و بالتبع جایگاهت در بهشت خدا، متفاوت میشود:
«وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» (الأنعام، 123)
– و برای همه (از دو دستۀ جنّ و انس) درجات (و مراتبی) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت غافل از اعمالی كه انجام میدهند نيست.
«هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ» (آل عمران، 163)
– [هر يك از] ايشان را نزد خداوند درجاتى است و خدا به آنچه مىكنند بيناست.
●- بنابراین، بندگی خالصانه، نماز، تلاوت قرآن مجید، روزه، جهاد، انفاق، صدقه، صلۀ ارحام، هر عمل صالحی و عبادت حق تعالی و اطاعت از او «ثواب دارد»، یعنی: درجات تو را از زندگی نباتی و حیوانی بالاتر میبرد؛ به زندگی انسان وارد مینماید؛ در حیات انسانی نیز مراتب و درجات تو را ارتقا میبخشد و مقرّبتر مینماید، تا جایی که هنگام مرگ و مفارقت از این دنیا، به تو میفرماید:
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي» (الفجر، 27 تا 30)
– تو ای روح آرام يافته (به اطمینان رسیده) * به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است * و در سلك بندگان [خالص] من داخل شو * و بهشت من وارد شو.
دقت شود که «جَنَّتِي – بهشت من»، با سایر جنّات (بهشتها)، طبقات و درجاتشان متفاوت است و جایگاه عالیترین مقربان میباشد.