پرسش:

گلوبالیسم چیست؟ چه کسانی در دنیا به دنبالش هستند که آن را اجرا کنند؟ و مخالفان‌شان چه کسانی را شامل می‌گردد؟

پاسخ:

پرسش از «چه کسانی» صحیح نیست، بلکه باید پرسید: «چه جریان‌هایی – چه گروه‌هایی یا کدام جناح‌ها موافق یا مخالفند؟»

گلوبالیسم (Globalism ) در لغت به معنای «جهانی شدن» می‌باشد و در اصل یک «اصطلاح سیاسی» برای نوعی اندیشه، باور و هدف [ایدئولوژی سیاسی] وضع شده است.

بدیهی است که مقصود از «جهانی شدن»، حکومت واحد جهانی می‌باشد؛ یعنی یک امر کاملاً سیاسی و حکومتی.

ریشۀ اندیشه جهانی شدن

اگر چه غربی‌ها عادت دارند تا اندیشه‌های برتر را بربایند و با افزودن «ایسم» در پسوند آن، به نام خود ثبت کنند و مکتبی به راه بیندازند، اما هیچ تردیدی وجود ندارد که «جهانی شدن» و استقرار «حکومت واحد جهانی»، ریشه در اندیشه‌ها، آموزه‌ها و باورهای دینی دارد، به ویژه در اسلام عزیز که آخرین دین خدا می‌باشد.

در اندیشۀ اسلامی، مردم همه باید واحد و متحد باشند – حکومت باید إلهی باشد و خلیفة الله، حجّت الله و ولیّ الله باید حاکم ‌باشد – منابع طبیعی و امکانات باید برای همگان باشد و در سایۀ چنین حکومتی است که تمامی اختلافات و تبعیض‌های ظالمانه [مانند برتری نژادی و …]، کنار زده می‌شوند و تقوای الهی ملاک ارزش‌ها قرار می‌گیرد:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (الحجرات، 13)

– ای مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره‏‌ها و قبيله‏‌ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، به درستی که گرامی‌ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است.

در قرآن مجید، آیات متعددی به ضرورت جهانی شدن حکومت و نیز تحقق این هدف، تصریح دارد، مانند:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (الصف، 9)

– او كسی است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (النّور، 55)

– خداوند به كسانی كه از شما ايمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‏‌اند وعده می‏دهد كه آنها را قطعا خليفه روی زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را خلافت روی زمين بخشيد. و دين و آئينی را كه برای آنها پسنديده پا بر جا و ريشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل می‏كند، آنچنانكه تنها مرا می‏پرستند و چيزی را برای من شريك نخواهند ساخت. و كسانی كه بعد از آن كافر شوند فاسقند.

انتظار

تمامی قدرت‌های جهانی، منتظرند تا به حکومت جهانی برسند، اما تمامی پیروان ادیان الهی، منتظر یک منجی إلهی می‌باشند که بیاید و مردمان را نجات دهد و در این میان، مسلمانان می‌دانند که ظهور و قیام حضرت امام مهدی علیه السلام و استقرار حکومت واحد جهانی، به رهبری امام معصوم، وعدۀ خداوند سبحان است که حتماً محقق خواهد شد، و در این میان، شیعیان نسبت به ایشان، شناخت، معرفت، محبّت و مودت دارند و برای تعجیل در ظهور ایشان دعا و عمل می‌نمایند.

تفاوت و اختلاف در حاکمیت است

بنابراین، همگان در جهان، نه تنها طرفدار حکومت واحد جهانی می‌باشند، بلکه در انتظار تحقق آن به سر می‌برند؛ اما تفاوت در رهبری و حاکمیت است؛ چنان که فرعون، وجود إله و رب را رد و تکذیب نمی‌نمود، بلکه می‌گفت: «إله و بزرگترین ربّ شما، منم»!

امریکا و متحدانش در نظام سلطه، حکومت واحد جهانی را به رهبری امریکا می‌خواهند – چین نیز خواستار حکومت واحد جهانی، به رهبری خودش می‌باشد، با این تفاوت که امریکایی‌ها، سرنوشت شوروی را تجربه نکردند و همچنان بر قدرت نظامی، اطلاعاتی و رسانه‌ای تکیه دارند و از اقتصاد نیز فقط به عنوان یک حربه جهت تحریم مخالفان استفاده می‌کنند، اما چینی‌ها می‌گویند: «لزومی ندارد که همگان از فرهنگ چین پیروی کنند -به زبان چینی حرف بزنند و …، بلکه قدرت اقتصادی، حاکمیت سیاسی می‌آورد.

مسلمانان نیز هیچ کدام را قبول ندارند و هر دو را به مثابۀ استعمار و استثمار می‌دانند و می‌گویند: «رهبر حکومت جهانی، باید منصوب و فرستادۀ خداوند سبحان، یعنی ولیّ الله و امام معصوم باشد».

موافقان و مخالفان

موافقان و مخالفان، در اندیشه‌ها، مکاتب و ملّیت‌های گوناگون، بسیار متفاوتند.

برخی از مخالفان غربی می‌گویند: «حکومت واحد جهانی، سبب می‌شود تا مرزها برداشته شود – ملّیت‌ها و فرهنگ‌ها از بین بروند – ثروت‌ها بی‌دلیل توزیع شوند و …؛ حال آن که «حکومت واحد جهانی، هیچ منافاتی با استقلال کشورها با مرزهای معین، ملّیت‌ها و فرهنگ‌ها ندارد.

انتقاد این گروه، از عملکرد امریکا، انگلیس و فرانسه نشأت می‌گیرد که همیشه سعی کردند تا استقلال کشورها را از بین ببرند – خاک کشورها را تجزیه کنند و به ایالت‌ها تقسیم کنند – زبان انگلیسی یا فرانسه را جایگزین تمامی زبان‌ها نمایند و فرهنگ خود را به طرق گوناگون، بر جهانیان تحمیل و تزریق کنند!

موافقان «حکومت واحد جهانی به رهبری امریکا» نیز فراماسون، صهیونیسم بین الملل، متحدان اروپایی و نوکران غربی، شرقی و عربی می‌باشند، یعنی «حاکمان وقت»، نه مردم.

چپ و راست

دسته‌بندی‌ها گروهی مانند «چپ و راست – اصولگرا و اصطلاح طلب و …» همه ریشه در فرهنگ و رویکردهای سیاسی در غرب -به ویژه پس از رنساس و انقلاب فرانسه- دارند.

چپی‌ها، برای راستی‌ها، نام‌هایی گذاشتند تا آنها را تخریب کنند، مانند: «راست افراطی، راست بنیادگرا، راست هویت‌طلب، راست قوم‌گرا، راست اولتراناسیونالیست، راست شبه‌فاشیست» و راستی‌ها نیز برای چپی‌ها، نام‌هایی گذاشتند، چون: «تندرو، زیاده‌خواه، سلطه طلب، جنگ طلب، بی‌هویت و …»، اما مهم این است که هیچ‌کدام از این دو گروه، با این نام‌ها مخالفت جدی ندارند.

حزب دموکرات امریکا، نه تنها ناراحت نیست که رقیب آنها را «خَر» می‌نامد، بلکه تصویر خَر را نماد حزب خودشان کرده‌اند، چنان که جمهوریخواهان نیز نه تنها ناراحت نیستند که رقیب آنان را «فیل» نام گذاشته است، بلکه تصویرش را نماد حزب خود کرده‌اند.

اما هر دو، در مقولۀ «حکومت واحد جهانی – Globalism‌» وجه مشترکی دارند که همان سلطۀ امریکا بر جهان و جهانیان می‌باشد؛ اگر چه قدرت و ثروت، دست به دست شود.

●- بنابراین، مسلمانان، چه از بُعد نظری و چه عملی، اولین و جدی‌ترین طرفداران «حکومت واحد جهانی – Globalism‌» می‌باشند، اما نه به رهبری شیطان بزرگ یا هر قدرت طاغوتی دیگری، بلکه به رهبری امام معصوم، حضرت مهدی علیه السلام.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=24652

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب