پرسش:
مفهوم الم (الف، لام، میم) در قرآن کریم چیست؟ اگر مفهوم ندارد پس چرا در قرآن آمده است؟ اگر مفهومی میان خدا و پیامبر است چرا در قرآن برای عموم بیان شده است؟
پاسخ:
تمامی علوم، برای عموم میباشد، چنان که طبیعیت در منظر همگان قرار دارد، اما همگان به تمامی علوم دست نمییابند.
1- حرف به حرف قرآن مجید، کلام الله است و البته که خداوند سبحان، علیم و حکیم، کلام نامفهومی را نازل ننموده است.
2- اگر حرفی یا کلامی، برای ما نامفهوم بود، دلیل نمیشود که برای همگان نامفهوم باشد؛ لذا اهلش [پیامبر اکرم و به تعلیم ایشان اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین]، پیام را دریافت میدارند.
3- معنای «قرآن مجید برای عموم نازل شده»، این نیست که هیچ پیام خصوصی یا رمزگذاری شده، برای برای عدهای خاص نداشته باشد. آنها نیز افرادی از عموم میباشند.
4- در همین آیاتی که معنا و مفهوم آن برای همگان روشن است، گاه مخاطب فقط پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشند؛ اما عموم از نزول این آیه و مفهوم آن آگاه میشوند و بهره میبرند، مانند:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ – و ما تو را جز برای رحمت جهانيان نفرستاديم» (الأنبیاء، 107)
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائدة، 67)
– اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ …» (الأنفال، 65)
– ای پيامبر! مومنان را تحريك به جنگ (با دشمن) كن … .
5- در همین قرآنی که برای همگان نازل شده و آیاتی که معنا و مفهوم آن برای همگان روشن است، گاه مخاطب فقط بندگان مؤمن میباشند، مانند آیاتی که با «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» شروع میشود.
6- در همین قرآنی که برای همگان نازل شده و آیاتی که معنا و مفهوم آن برای همگان روشن است، حقایق و بطنهایی وجود دارد که اگر از سوی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله بیان نمیشد، هیچ کسی چنین درکی از آنها نمینمود؛ مانند آن که در سورۀ حمد، دعا میکنیم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ – ما را به راه راست هدایت فرما» (الحمد، 6)، اما راه راست برای ما فقط یک مفهوم است و عینیت و ظهور خارجی ندارد، تا آن که ایشان فرمودند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ.» (خطبه غدیر خم)
– صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.
رمز و راز حروف
امروزه اذهان عمومی، با رمز نگاری و کُدگذاری و حروف مقطع، بیش از هر زمان دیگری آشنا میباشند؛ به ویژه در علوم و نامگذاری روی صنایع یا سازمانها؛ مانند: بیماریهای HIV – MS – یا سازماها و گروهکهایی چون: CIA – SISI (داعش) – یا FATF و هزاران حروف مقطع دیگر که هر کدام نشانه برای اسمی طولانی میباشند که معنای خاص خود را دارند؛ مانند GNP که مخفف «Gross national product» و به معنای «تولید ناخاص ملّی» میباشد، یا WTO که مخفف «World Trade Organization» که به معنای «سازمان تجارت جهانی» میباشد و … .
گاه یک مقام سیاسی، جملهای میگوید که در اخبار به اطلاع همگان میرسد و یک برداشت عمومی از آن میشود؛ اما برای عدهای خاص، پیام سرّی دارد؛ مانند این که رئیس جمهور کشورمان، آقای پزشکیان در نشست با رسانههای امریکایی بگوید:
●- «ما آمادهایم تمام سلاحهایمان را کنار بگذاریم به شرطی که اسراییل هم کنار بگذارد. ما سر کسی نمیخواهیم کلاه بگذاریم و حق هیچکس را نمیخواهیم ضایع کنیم – ما نمیخواهیم بجنگیم، میخواهیم با همه آشتی کنیم»!
بدیهی است که برداشت عموم، برداشت اصحاب رسانه و برداشت سیاستمداران و حکام و دولتها [اعم از دوست و دشمن]، از این پیام متفاوت میباشد.
حروف مقطع
یکی از جنبۀ عمومی حروف مقطع در قرآن مجید آن است که همگان مورد آزمایش قرار میگیرند که آیا چون دانستند، قرآن کریم، وحی مُنزل و کلام الله است، تمام آن را میپذیرند، یا چون و چرا میکنند که فلان حرف یا کلمه، چرا نازل شد؟!
جنبۀ خصوصی حروف مقطع؛ حقایق و علومی است که خداوند سبحان آن را در حروف مقطع پنهان نموده و برای اهلش روشن میگرداند که آنها نیز برخی و مقداری را برای دیگران بیان میدارند و البته باز هم فقط اهلش دریافت و درک مینمایند، و بخش اعظم آن همچنان به عنوان سرّ و راز (علوم اختصاصی)، نزد حجج الهی میماند.
*- امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، فرمودند: «اَنَا الحَوامیم»، یعنی: «حاء میم (حم)های قرآن مجید منم»! و قابل توجه آن که در هر هفت سورهای که با «حم» شروع شده، آیه بعد دربارۀ کتاب خداست، مانند: «حم * تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» (الأحقاف، 1 و 2)
*- سفیانبنسعید ثوری گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «ای فرزند رسول خدا! معنای آیه: طه چیست»؟ ایشان فرمود:
«وَ أَمَّا طه فَاسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعْنَاهُ یَا طَالِبَ الْحَقِّ الْهَادِیَ إِلَیْهِ» (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۶۴)
– طه اسمی از اسامی پیامبر است، و معنایش این است که ای طلبکنندۀ حق و هدایتگر بهسوی او.
امام صادق علیه السلام، به محمد بن مسلم ثقفی فرمودند:
«إِذَا أَتَیْتَ مَشْهَدَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فقل السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طه وَ یس» (بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۷۵)
– زمانیکه به محلّ شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) رسیدی بگو: سلام برتو ای طه (طاها) و یس (یاسین).
حضرت امام حسن عسکری فرمودند:
خداوند متعال «كهيعص» را در جواب حضرت زكريّا عليه السلام برايش فرستاد؛ و تمامى اخبار و جرياناتى را كه بر امام حسين عليه السلام مقدّر شده بود، به وسيله آن رموز كلّى برايش بيان نمود (و البته این تفسیر، توسط امامان دیگر نیز بیان شده است):
«كاف»، يعنى: كربلاء و حوادث آن، «هاء»، اشاره به هلاكت و شهادت اهل بيت سلام اللّه عليهم میباشد، «ياء»، يزيد بن معاويه است – كه بر امام حسين عليه السلام ظلم نمود، «عين»، اشاره به عطش و تشنگى آن حضرت و اصحاب دارد؛ و «صاد»، صبر و استقامت آن حضرت میباشد. (إكمال الدّين: ص 452 – احتجاج طبرسى: ج 2، ص 523 و …)
الم
شش سوره با حروف مقطعۀ «الم – الف لام میم» شروع میشود که هر کدام معنای خود را دارند و هر چند سرّ (پیام پنهانی) میباشند، اما تعریفی که عموم بتوانند درک و استفاده کنند، ایفاد شده است.
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
«امّا “اَلم” فى اوّلِ البَقرة، فَمَعناهُ: اَنَا اللَّه المُلك. و امّا «اَلم» فى اوّل آل عمران، فمعناهُ: اَنَا اللَّهُ المَجيد.» (نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۶)»
– اما «الم» در ابتدای سوره البقره، یعنی: «من الله هستم که مالکیت و پادشاهی از آن من است» و در اول سورۀ آل عمران، یعنی «من الله مجید هستم».
و هم چنین فرمودهاند: «الم» حرفى از حروف اسم اعظم خداست که در قرآن تقطیع شده است و پیامبر و امام آن را ترکیب مىکنند. پس هرگاه خدا را با آن بخوانند دعایشان مستجاب مىشود» (معانى الأخبار، ص ۲۳)
*- بنابراین، خداوند سبحان، علوم بسیاری را به صورت رمز یا اختصار (حروف مقطع) تعلیم داده است که اگر قرار بود در قالب سطور بیان شود، صدها جلد کتاب میشد؛ و اهل عصمت علیهم السلام نیز این علوم را تا جایی که برای دیگران لازم بود و میتوانستند درک کنند و بفهمند، بیان داشتهاند، و البته هر علمی را طالبش و به همان اندازهای که استعداد و ظرفیتش را دارد، دریافت و درک مینماید.