پرسش:
گفتهاند: غیبت، حرف زدن [چه خوب و چه بد]، پشت سر کسی است که حاضر نیست و حرام است. پس آیا حرف زدن پشت سر امامان (ع) یا ظالمین به آنها غیبت نیست؟
پاسخ:
اگر معنا و مصداق غیبت این باشد، پس لابد همان طور که در سؤال بیان شده است، سخن از قرآن، پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیه و آله (حدیث، روایت، تاریخ) و هم چنین سخن گفتن از اهل باطل و اهل ظلم و فساد و جنایت، باید تعطیل شود. خب دیگر چه برای هدایت مردمان باقی میماند؟! و حق و باطل را چگونه بشناسند؟!
سراسر قرآن کریم سخن از گذشتگان و حوادث گذشته است. از ملائک گرفته تا آدم و ابلیس، از حضرات نوح، هود، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیهم گرفته، تا قوم هود، قوم لوط، همسر و فرزند نافرمان نوح، فرعون، قارون و همه کفار، مشرکین و منافقین.
پس، آیا باید این قرآن را نخوانیم و به دیگران نیز بازگو نکنیم و بگوییم که غیبت میشود؟!
الف – دقت کنید که شیاطین انس و جنّ، برای هر کسی از راه خودش وارد میشوند، برای مؤمنین و متقین نیز از راه خودشان وارد میشوند و اگر لازم شد، حتی به معارف و احکام الهی نیز چنگ میزنند تا با تفسیر به رأی و سوء تعبیر، ایجاد انحراف در ذهن و اعقتادات آنها کنند.
میگویند: «غیبت یعنی هر حرف خوب و بد در غیاب فرد»؛ بعد نتیجه میگیرند که از خوبی ابرار و بدی اشرار نگویید که غیبت میشود. بدین ترتیب، ابرار که باید الگو باشند، مغفول و مهجور واقع میشوند و اشرار که باید منفور باشند، به بدی شناخته نمیشوند و نتیجه معلوم است.
ب – در دوران انقلاب و حتی پس از فرار شاه از ایران، به مؤمنینی که قیام کرده بودند و با ذکر جنایات شاه، دیگران را آگاه میکردند، میگفتند: نباید پشت سر شاه از جنایات و خیانتها و فسق او بگویید، چون غیبت میشود(؟!)
بدین ترتیب نباید بگوییم که اوباما (امریکا)، یا نتانیاهو (اسرائیل) چه جنایتهایی کرده و میکنند، چون غیب میشود! هم چنین از اهداف، عظمتهای ایمانی و عقلی و علمی و آموزههای معصومین (ع) و امام راحل (ره) و شهدا نیز نگوییم، چون غیبت میشود(؟!)
ج – آیا حاضرند بگویند که باید درس تاریخ و اساساً نگارش یا بازگویی تاریخ را حذف کنیم، از هخامنشیان و ساسانیان در ایران یا هیتلر و موسیلینی و ناپلئون در غرب، نگوییم چون غیبت میشود؟! لابد اخبار را نیز باید حذف کرد، چون سراسر غیبت است. البته اگر راست باشد، غیبت است، و اگر دروغ باشد که تهمت و افترا نیز هست.
پس، دقت کنیم که این تفسیر به رأیها و سوء تعبیرها، همه برای رخنه به باور مردم است، همه ابزار و تاکتیکهای جنگ نرم علیه مسلمانان است، همه برای اغفال آنها در امر مهم «دوستشناسی و دشمنشناسی» یا همان «تولی و تبری» است. همه برای القای سکوت در معرفی حق و افشای باطل است.
غیبت:
بله، اگر کسی سر نهان دیگری را بیرون بریزد، اگر کسی عیب پنهان دیگری را آشکار کند، و اگر کسی حتی کار خوب دیگری را که راضی نیست برملا شود بیان نماید، مصداق غیبت است. اما دقت شود که نه تنها مواردی استثناء شده است، بلکه در برخی از امور غیبت واجب نیز شده است.
آیا میشود گفت: مظلوم شکایت خود را به محکمه نبرد، چرا که هر چه بگوید غیبت است؟ آیا میتوان گفت: شاهد نیز شهادت ندهد، چون غیبت است؟ آیا میتوان گفت: کسی دیگری را از توطئهای که علیه او شده با خبر نسازد، یا او را متوجه خطرات یک ارتباط ننماید، چون غیبت است؟
*- احکام اسلامی بسیار جامع و دقیق است. به عنوان مثال: همان خدایی که غیبت را حرام نموده و به مثابه خوردن گوشت برادر مُرده قلمدادش نموده، میفرماید: مظلوم میتواند ظلمی که به او رفته را بیان نماید، اما حق ندارد در مورد ظالم هر چه دلش خواست بگوید، بلکه فقط در همان مورد ظلم خود بگوید، مابقی غیبت است و خودش نوعی ظلم است:
« لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا » (النساء، 148)
ترجمه: خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواى داناست.
*- دامنهی امر به معروف و نهی از منکر بسیار وسیع است و گاه مستلزم سخن گفتن در غیاب است، چه خوب باشد و چه بد. آیا اگر انسان ببیند جوانی دوستان نابابی پیدا کرده و دچار منکر شده و بداند اگر به پدرش بگوید، او را مراقبت کرده و نجاتش میدهد، غیبت است؟ یا منکری را به پلیس خبر دهد تا جلوگیری کند، غیبت است؟ یا به کسی بگوید: فلانی آدم خوب و با فضیلتی است و میتوانی او را به عنوان رفیق، دوست، همسر، شریک یا … انتخاب کنی، غیبت است؟ اگر کسی مشکل خانوادگی داشته باشد و نزد مشاور برود و مسائل خانوادگی خود را بازگو کند، غیبت است؟ خیر.
*- فسق آشکار غیبت ندارد. اگر کسی آشکارا شرب خمر کرد و دیگری بگوید فلانی شرابخوار است، این غیبت نیست. اگر کسی بگوید: امریکا جنایتکار است، انگلیس پیر استعمار است، اسرائیل رژیم غاصب است و …، نه تنها غیبت نیست، بلکه بیانش به حکم ضرورتِ آگاه سازی اذهان عمومی واجب نیز هست.
*- بیان خوبی نیکان و به ویژه معارف، جایگاه و آموزههای اهل عصمت علیهم السلام، برای آگاهی، رشد و هدایت مردمان لازم و ضروری و واجب است، چنان چه خود دستور دادهاند که یاد بگیرید و یاد دهید. هم چنین دشمن شناسی و شناساندن دشمن به اذهان عمومی نیز لازم و واجب است، چنان چه فرمودهاند یک دیگر را در نجات از انحرافات، مهلکات و مفاسد یاری دهید.
پس، معنای غیبت، گفتن هر خوبی و بدی از هر کسی که در نهایت منجر به پرهیز از سخن گفتن در بارهی انبیا و اولیای الهی و نیکان و نیز خاموشی در افشای فاسقان و شناساندن دشمنان نمیباشد.