پرسش:
مگر حق تعالی خدای همگان نیست، پس چرا فقط افراد خاصی میتوانند با خدا ارتباط داشته باشند و برای همگان میسر نمیباشد؟
پاسخ:
هر گاه خواستید در بارۀ چرایی یک امری تفکر یا سؤال نمایید، ابتدا به اصل آن مطمئن شوید!
در همین پرسش، شما ابتدا یک حکم قطعی صادر نمودید که «فقط افراد خاصی میتوانند با خدا ارتباط داشته باشند» و سپس پرسیدهاید: «چرا؟!»؛ در حالی که اصل این باور و حکم نادرست میباشد!
الف – مگر میشود خداوند خالق، با مخلوقات خود ارتباط نداشته باشد و یا فقط با برخی از آنها ارتباط داشته باشد؟! در حالی که همگان را ربوبیّت مینماید – به همگان رزق میدهد – تمامی انسانها را دعوت به توحید و معاد مینماید – دعای بندگانش را شنواست و حتی خوبی و بدی [خیر و شرّ] هر کسی را به خودش الهام مینماید:
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (الشمس، 7 و 8)
– و سوگند به نفس آدمی و آن كس كه آن را منظم ساخته * سپس فجور و تقوا (شرّ و خير) را به او الهام كرده است.
«الهام میکند»، یعنی خداوند سبحان به انسان عقلی داده که حجّت باطنی خداوند است و خیر و شرّ را تشخیص میدهد، حتی اگر کاری برای دیگران خیر باشد، اما برای شخص او ضرر داشته باشد و شرّ باشد را تشخیص میدهد؛ و البته عقل به نور علم میبیند – به او فطرتی داده که خداشناس، خداجو، خداپرست و خدا دوست میباشد – کتاب خلقت را پیش رویش گشوده، تا مطالعه کند، علم بیاموزد و رشد نماید – کتاب وحی را توسط پیامبرش به او نازل نموده که معرفی اول و آخر – نقشۀ راه و قوانین سالم زیستن و به کمال و سعادت ابدی رسیدن میباشد و … .
*- بدیهی است که چون خداوند سبحان با بندگانش ارتباط دارد، بندگان نیز با او ارتباط دارند، چرا که قطع ارتباط از یکسو، به مثابۀ قطع ارتباط دو سویه میباشد.
ب – مگر میشود تمامی مخلوقات و از جمله انسانها، دانسته یا ندانسته – خواسته یا ناخواسته – به جبر یا به اختیار، با خداوند سبحان ارتباط نداشته باشند، در حالی که مخلوق، مملوک، مربوب، مرزوق و مرحوم او میباشند و سعادت یا هلاکت آنها، منطبق با چگونی ارتباط آنان با خداوند سبحان میباشد؟!
ج – مگر موحدان و به ویژه مسلمانان، هنگام اقامه نماز – تلاوت قرآن مجید و دعا، مستقیم با خداوند متعال سخن نمیگویند؟!
* – مگر نماز، ارتباط نیست و «صلاة»، صدا کردن و اتصال به رحمت واسعۀ او نمیباشد؟! نمازگزاران، در نماز به امر و تعلیم چه کسی رو به قبله میایستند؟! با چه کسی مناجات مینمایند؟! و به چه کسی میگویند: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ – ما تو را بندگی میکنیم و از تو کمک میطلبیم» و خطاب به چه کسی دعا میکنند و هدایت خود و دیگران را میطلبند و «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ – ما را به راه راست هدایت کن» میگویند؟!
* – مسلمان، هنگام تلاوت قرآن مجید، خود را مخاطب کلام چه کسی قرار میدهد و هنگام دعا، چه کسی را میخواند و برآورده شدن نیازهای خود را از چه کسی میخواهد؟!
آیا جز این است که تمامی دعاها، با «اللّٰهُمَّ – ربَّنا – ربّ – يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَرَبِّى – یا مولای»، یا سایر اسمای او شروع میشود؟! آیا این ارتباط مستقیم نمیباشد؟!
* – هنگامی که کسی حمد میگوید – در زبان و عمل، شکر میگذارد – خداوند را تسبیح مینماید – با اذکار گوناگون، او را یاد میکند و استغفار و توبه مینماید، مخاطبش کیست و با چه کسی مرتبط شده است؟!
* – آیا جز این است که تمامی توسلات نیز برای ارتباط نزدیکتر عبد با معبود میباشد؛ چرا که هر ارتباطی، هر کاری و هر حرکتی، وسیله میخواهد، لذا فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائدة، 35)
– ای كسانی كه ايمان آوردهايد! پرهيزگاری پيشه كنيد و وسيلهای برای تقرب به خدا بجویید (برگزینید) و در راه او جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.
آیا اقامۀ نماز – تلاوت قرآن کریم – روزه – حج – جهاد – رعایت احکام و هر موضعی که اتخاذ مینماییم، و هر کاری که انجام میدهیم، همه در ارتباط با او و برای تقرب به او نیست؟!
آیا در دعای توسل، اهل عصمت علیهم السلام را وسیله قرار نمیدهیم و نمیگوییم:
«يَا سادَتِى وَمَوالِىَّ، إِنِّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ أَئِمَّتِى وَعُدَّتِى لِيَوْمِ فَقْرِى وَحاجَتِى إِلَى اللّٰهِ، وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ، وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ، فَاشْفَعُوا لِى عِنْدَ اللّٰهِ، وَاسْتَنْقِذُونِى مِنْ ذُنُوبِى عِنْدَ اللّٰهِ، فَإِنَّكُمْ وَسِيلَتِى إِلَى اللّٰهِ، وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّٰهِ».
– ای بزرگان و سرورانم، من به شما پیشوایان و توشههایم برای روز تنگدستی روی آوردم و نیازم بهسوی خداست و به وسیلۀ شما توسّل جستم بهسوی خدا، پس در نزد خدا واسطه من شوید و مرا پیش خدا از گناهانم رهایی بخشید که تنها شما وسیله من به سوی خدا هستید، من با دوستی با شما و نزدیک شدن به شما امیدوار نجات از سوی خدا هستم.
*- این وسیله جستن و توسل به وسایل، به معنای عدم ارتباط مستقیم بندگان نیست، بلکه مانند این است که کسی برای کسب علم، مدرسه و دانشگاه، معلم، استاد و کتاب را وسیله قرار دهد؛ و یا برای بهبودی، نزد پزشک رود و او را وسیله قرار دهد و حتی داروهای جامد و بیجان را وسیله قرار دهد.
*- البته «ارتباط»، فقط به گفتگو و مناجات نیست؛ یاد او و فراموش ننمودن او و معادش، ارتباط است؛ لذا فرمود: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ – پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم، و شكر مرا گوئيد و كفران (در برابر نعمتها) نكنيد» (البقره، 152) و مقصود از این «یاد کردن»، ذهن و حافظه نیست، بلکه یعنی غفلت نورزید، شاکر باشید، کفر نورزید، تا من نیز شما را مورد لطف، مغفرت و رحمت خاص خودم قرار دهم. و فرمود:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
– همانا من الله هستم، إلهی جز من وجود ندارد، پس مرا بندگی کن و برای یاد من، نماز را برپا دار.
و فرمود:
«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرّعد، 28)
– آنها كسانی هستند كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش میيابد!
ربط و ارتباط
معنای لغوی ربط و ارتباط، محکم بستن متحرک به ثابت میباشد، تا متزلزل و گمراه نگردد؛ از اینرو، فقط ذکر حق تعالی، قلب را از اضطراب، تزلزل، وحشت و نگرانی بازمی دارد و به اطمینان [ثبات و آرامش] میرساند. در بارۀ اصحاب کهف فرمود: «چون مرا یاد کردند، قلبشان را ربط دادیم، یعنی محکم بستیم»:
«وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا» (الکهف، 14)
– و دلهايشان را محکم ساختيم در آن موقع که قيام کردند و گفتند: پروردگارِ ما، پروردگارِ آسمانها و زمين است؛ هرگز غير او إلهی (معبودی) را نمیخوانيم؛ که اگر چنين کنيم، سخنی بگزاف گفتهايم.
ارتباط بندگان خاص
تمامی مردمان یک کشور، با دانشگاه ارتباط مستقیم دارند، اما ارتباط کارمندان بیشتر از سایر مردمان میباشد، ارتباط دانشجویان بیشتر میباشد و ارتباط اساتید، به مراتب بیشتر میباشد، چرا که دانشگاه بدون دانشجو و استاد، یعنی ساختمان! لذا ارتباط و بهرۀ دیگران، به واسطۀ آنان میباشد.
تمامی آحاد یک کشور، با کشاورزی، صنعت و دامپروری ارتباط دارند، اما بدیهی است که ارتباط کشاورز، صنعتگر و دامدار، به مراتب بیشتر میباشد و ارتباط و بهرۀ دیگران، به واسطۀ ارتباط آنان میباشد.
- -در موضوع ارتباط با خداوند سبحان نیز ارتباط انسانهای کامل، اهل عصمت، حجج الهی و هر که مؤمنتر و متقیتر باشد، به مراتب بیشتر است و دیگران از ارتباط نزدیکتر آنان بهره میبرند؛ نه این نمیتوانند خودشان مرتبط شوند! چنان که وحی را به انسان کامل، یعنی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل نمود، و به واسطۀ ایشان به دیگران ابلاغ شد، و مردم به واسطۀ او هدایت میشوند و راه مییابند.
بنابراین، ارتباط نزدیکتر و بیشتر بندگان خاص، دلیل بر عدم ارتباط دیگران در سطوح متفاوت نمیباشد و همگان با پروردگار عالم ارتباط دارند و البته ارتباط آگاهانه و از روی اختیار و انتخاب، بسیار استوارتر و ماندگار میباشد.