پرسش:
آیا سخنرانی و تبلیغات آن بزرگوار با روایت «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ» قابل جمع است؟
پاسخ:
خب میدانید ریشه این حدیث این بود که حضرت رسولمکرم اسلام از اصحاب پرسید بهترین کار برای زن چیست؟ آنها جوابهایی دادند که پیغمبر قبول نکرد و فرمود نه این جواب من نیست. بعد همین سوال را حضرت امیر(ع) از حضرت زهرا(سلام الله علیها) پرسیدند و ایشان فرمودند «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ»(کشفالغمة، ج۱، ص۴۶۶) یعنی بهترین کار برای زنان این است که آنها مردها[ی نامحرم] را نبینند و مردها هم آنها را نبینند.
از نظر مبانی فقهی، از این روایت حرمت حضور زنان در اجتماع برداشت نمیشود یعنی ما نمیتوانیم از این حدیث بفهمیم که زن در امور اجتماعی و کارهای اجتماعی شرکت نکند؛ چون آنچه در متن این روایت مبارک و شریف از حضرت زهرا نقل شده است، اولاً با سیره و منش خود حضرت زهرا مخالفت دارد؛ به این دلیل که آن حضرت در مواقع لزوم و ضروری در اجتماعات حاضر میشد و هم مردان او را میدیدند و هم ایشان مردها را میدید؛ از جمله این موارد، حضورشان در جنگ احد بود که با آن نقلی که داریم، ایشان آمد و مقداری حصیر آورد و بعد آن را سوزاند و با خاکسترش خون جبین و لب پیغمبر را بند آورد. یعنی حضرت در جنگ احد به عنوان یک پرستار آمد خودش را رساند.
افرادی که به منطقه سبع مساجد مشرف شدهاند، دیدهاند که مسجدی به نام مسجد فاطمهزهرا در منطقه خندق بود که تا سالهای پیش هم بود و وهابیها آن را خراب کردند و همین امسال(۱۴۰۱) هم که ما به حج مشرف شدیم، یک مسجد امیرالمومنین بود، که دیدیم آن را هم از ریشه کندهاند و خراب کردهاند. نکته این است که چرا در منطقه خندق مسجدی به نام مسجد فاطمه(سلامالله علیها) ساختهاند؟ حکمتش این بوده است که در جنگ اُحد حضرت زهرا با بعضی از زنها از مدینه آمده بودند در کنار رزمندگان بودند برای این که پرستاری کنند و اگر کسی مجروح شد، زخم او را ببندند. پس این نشان میدهد که حضرت زهرا(سلامالله علیها) در مواقع لزوم خودش در اجتماع حاضر بوده است.
ثانیاً این حدیث در مقام بیان این حکم شرعی نیست که به هیچ وجه زنان و مردان مجاز به گفتوگو با هم نیستند و مجاز نیستند که همدیگر را ببینند؛ بلکه این حدیث در مقام بیان یکی از ارزشهای اخلاقی است و آن این است که تا جایی که امکان دارد باید ارتباط و برخوردهای روزمره میان زنان و مردان نامحرم به حداقل برسد یعنی در حال اضطرار اشکالی ندارد که قرآن هم میفرماید «وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً»(سوره احزاب، آیه۳۲) یعنی زن با مرد نامحرم سخن بگوید، اما در حد نیاز و کوتاه سخن بگوید؛ که این هم نشان میدهد در حال اضطرار و در حال نیاز و لزوم، گفتوگو با نامحرم اشکالی ندارد.
خود حضرت زهرا(سلامالله علیها) بعد از آن قضایای سقیفه تشریف به مسجد آوردند و سخنرانی کردند که جالب است در آن سخنرانی حضرت زینب را که ۴ ساله بود، با خودش برد؛ یعنی به حضرت زینب آموخت که من الان دارم در مسجد نبوی مدینه از ولایت دفاع میکنم، تو هم باید جوری تربیت بشوی که در کوفه و شام از امام خودت و ولایت دفاع کنی. یعنی حضرت زینب دستپرورده و آموزشدیده مادرش فاطمهزهرا است که این حدیث مبارک از او صادر شده و این اعمال هم از او دیده شده است.
پس از این حدیث ما نمیتوانیم بفهمیم که حرام است که زن در امور اجتماعی شرکت کند؛ بلکه این اباحه را میفهمیم که در هنگام ضرورت و نیاز و لزوم زن میتواند نقش اجتماعی خودش را ایفا بکند، اما عرض کردیم در حدی که میتواند این ارتباط و این گفتوگوها را کم بکند. «وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً» یعنی زن با مرد نامحرم در حد نیاز و حتی روی کلمات کم حرف بزند؛ اگر میتواند با دو کلمه حرف بزند و او را از سر باز کند، سه کلمه نگوید. پس به این نتیجه رسیدیم که در هنگام لزوم و اضطرار اشکالی ندارد که زن نقش اجتماعی خودش را ایفا کند و در اجتماع به حد ضرورت ظاهر بشود و کار اجتماعی خودش را انجام بدهد.