چکیده
عقبماندگی و توسعهنیافتگی از دغدغههای بنیادین همۀ متفکران مسلمان از جمله حنفی و داوری اردکانی است و هرکدام برای چرایی و تبیین آن دلایل و عوامل متعددی را گوشزد کردهاند. ولی مهمتر از راهحل و چه باید کرد، درک موضوع و واقعیت جهان اسلام و پرسش درست اهمیت دارد. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. دادهها و اطلاعات لازم از کتابها و مقالات و سایر منابع مکتوب، تألیفات حنفی و داوری اردکانی، و پژوهشهایی که شارحان و محققان در تبیین و تحلیل اندیشۀ داوری اردکانی و حنفی نگارش کردهاند، جمعآوری شد. در آثار داوری و حنفی، بر ضرورت شناخت غرب و کامل و دقیق مدرنیته و فرهنگ آن تأکید شده است. آنان بخش مهمی از مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از طرح نادرست و تقلید بیشناخت از مبانی فرهنگی فلسفی مدرنیتۀ غربی میدانند. از دیدگاه آنها، این تقلید سبب شد در لحظاتی از تاریخ معاصر، حوزۀ اندیشهورزی فلسفی و سیاسی در جهان اسلام، سخنگو و شعبهای از فلسفه و مدرنیتۀ غربی شود. داوری و حنفی در تحلیل انحطاط از نظریۀ ترکیبی استفاده کردند و متغیرهای متعددی را دخیل دانستند، اما در نگاه هردو متفکر، عوامل درونساختاری و گسست معرفتی-فلسفی در انحطاط و فرسودگی تمدن اسلامی نقش بیشتری دارند. از دید حنفی، علاوه بر استعمار و سکولاریسم درکنشدۀ غربی، گسست معرفتی-فلسفی، جزماندیشی و خودحقپنداری، تقدم علوم نقلی بر علوم عقلی، حاکمیت نگرش اشراقی، ناسیونالیسم و نبود رویکرد عقلانی به قرآن، مهمترین عوامل انحطاط و عقبماندگی هستند. حنفی طرح تراث را راهکار میداند و داوری اردکانی از نبود سیاست توسعه و فلسفۀ نقاد و شکاف نظری و عملی دانش، بهعنوان موانع توسعهیافتگی یاد میکنند.
کلیدواژهها
انحطاط، توسعه، حسن حنفی، داوری اردکانی، عقبماندگی