چکیده
بی تردید، طول عمر عدالتخواهی، به میزان طول عمر انسان است و این مفهوم به عنوان یك مفهوم اصیل و بنیادین، برای بشر از اوّل خلقت قابل درک بوده؛ به همین سبب یکی از بزرگترین آرمانهای بشری، در طول تاریخ، تحقق عدالت در جامعه بوده است. همه مصلحان، صاحبان اندیشه و ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین آنها، تأکید فراوان بر «عدالت» نمودهاند. کشور افغانستان که 99% جمعیت آن را مسلمانان تشکیل میدهد عدالت اجتماعی، به عنوان یکی از آموزه اسلامی در رأس مطالبات مردم آن قرار دارد. در این میان جریان عدالت خواهی با اتکاء به مبانی دینی و راهنمایی مبارزان راه عدالت، همانند علامه فیض محمد کاتب و دیگر پیشگامان، در عدالتخواهی و ظلمستیزی گوی سبقت را نسبت به دیگر جریانها ربودهاند. علامه فیض محمدکاتب نزدیك به چهار دهه از عمر با برکت خویش را با هدف بهبود وضع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، برقراری عدالت، احترام به حقوق شهروندی، حاکمیت قانون و انسانی شدن سیاست صرف کرد و در دوپهنه نظر و عمل همانند خورشید درخشید و جریان عدالتخواهی را در افغانستان بنیانگذاری نمود. از آن زمان تا کنون این جریان در شرایط مختلف، تجلیات گوناگونی داشته و جنبشهای عظیم ضد تبعیض و بیعدالتی را سامان داده است. این پژوهه با عنوان (جریان شناسی عدالتخواهی در افغانستان معاصر با تاکید بردیدگاه فیض محمد کاتب) با شیوهی گردآوری کتابخانهای و به روش تحلیلی، توصیفی درباره این جریان به این نتایج دست یافته است:
علامه فیض محمد کاتب به عنوان بنیانگذار جریان عدالتخواهی، رسیدن به عدالت اجتماعی را از طریق فعالیت فرهنگی ممکن دانسته و به تغییر باورها به جای تغییر ساختار سیاسی بیشتر تآکید میورزید. جریان عدالتخواهی با فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی کاتب شروع و در مقاومت غرب کابل به اوج رسید و تا کنون در هیئتهای مختلف ظهور نموده است. در تاریخ معاصر عمده جریانهای که فعّال بوده و در صحنه سیاسی، اجتماعی تحّول و تغییرات اساسی ایجاده کردهاند، سه جریان بوده است؛ جریان ناسیونالیسم قومی، جریان چپ کمونیستی و جریان اسلامی. جریان عدالتخواهی به عنوان یك جریان منتقد نسبت به سیاستهای هرسه جریان، با هرگونه تبعیض و بیعدالتی مبارزه نموده و در ادوار مختلف با افشاء عملکرد انحصارگرایانه و تبعیض آمیز هریك از جریانهای فوق، با توجه به شرایط زمانی و موقعیت رهبران آن، راهبردهایی را اتخاذ نموده است.
واژگان کلیدی: عدالت خواهی، جریان شناسی، افغانستان معاصر، فیض محمد کاتب هزاره