پرسش:
اینکه میگویند زن حجاب داشته باشد تا مرد به گناه نیفتد، مثل این است که بگویند خورشید نتابد تا بستنیهایتان آب نشود.
پاسخ:
حتی برای آب نشدن بستنی نیز کسی نمیگوید: «خورشید نتابد»، بلکه پوششی قرار میدهند تا حرارت به بستنی نرسد!
خداوند سبحان، خود حکمت تمامی احکامش را تبیین نموده و اهل عصمت علیهم السلام تعلیم دادهاند تا افراد از سوی خودشان برای احکام إلهی، حکمت نتراشند!
نمیدانیم این سخن از خانم دانشور است یا باز هم یکی در فضای مجازی مطلبی نوشته و امضایی پای آن انداخته است، ولی در هر حال آن که با این تشبیهها و تمثیلهای غلط، چنین جملۀ سبکی را بیان داشته، نه خورشید، نور و حرارتش را شناخته – نه زن و مرد و شهوت را شناخته و نه حجاب و حکمتش را شناخته است، چه رسد به اسلام، قرآن کریم و معارف حقه و حکمت احکام!
چه خوب که تأکید نموده: «این که میگویند …» و آن را به اسلام عزیز نسبت نداده است! بدیهی است که خیلیها، خیلی چیزها میگویند که هیچکدام ملاک نیستند، بلکه مهم این است که خدا و رسولش صلوات الله علیه و آله چه فرمودهاند؟
چهار حجاب فهم و ایمان:
یک – ضخیمترین حجاب فهم، شعور، منطق، عقل و علم، «تکبر» میباشد! «متکبر»، گمان دارد که از همه برتر است، بیش از همه میفهمد؛ و میخواهد این خودبزرگبینی را در همه جا به رخ بکشد! لذا دائم مبتنی بر گمانها و اوهام خود نظر میدهد و انتظار دارد که دیگران نه تنها نظرش را بپذیرند، بلکه برایش هورا هم بکشند!
«إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» (غافر، 56)
– كسانی كه در آيات خداوند بدون دليلی كه از سوی خدا برای آنها آمده باشد ستيزه جوئی میكنند در دلهايشان فقط تكبر (خود برتر بینی) است، و هرگز به منظور خود نخواهد رسيد، بنابراين به خداوند پناه بر كه او شنوا و بينا است.
دو – حجاب دیگر، جهل (بیخردی) است. بیتردید، هر کسی به همه چیز علم ندارد، اما هر کسی عقل دارد و یکی از جاهلانهترین کارها، این است که انسان در آن چه نمیداند، به عنوان یک صاحبنظر ورود نماید، سخن بگوید و اظهار نظر نماید! به عنوان مثال: چه در سایر کشورها و چه در ایران، بسیار دیدهایم که یک بازیگر یا ورزشکار، چون مشهور شده است، راجع به دین، فرهنگ، سیاست، اخلاق و … نیز نظر کارشناسی میدهد! اما، فرمود:
«وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» (الإسراء، 36)
– و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن (بر آن ایستادگی مکن و از آن پیروی منما)، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
سه – و بدتر، این است که کسی مستند به همان جهل و اوهامش، با القائات نادرست، سعی در گمراهی مردم نماید! این رذیله، با وسعت یافتن ارتباطات در فضای مجازی، به مراتب بیشتر دیده میشود:
«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ» (النّور، 15)
– بخاطر بياوريد زمانی را كه به استقبال اين دروغ بزرگ رفتيد، و اين شايعه را از زبان يكديگر میگرفتيد، و با دهان خود سخنی میگفتيد كه به آن يقين نداشتيد، و گمان میكرديد اين مسأله كوچكی است، در حالی كه نزد خدا بزرگ است!
چهار – و از همه بدتر آن است که کسی حقیقت یا حقایق را بداند، اما به خاطر امیال و منافع شخصی، هوای نفس، خوشایند دیگران یا بغض و عداوتش، به مخالفت و دشمنی برخیزد:
«أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ»
– آيا طمع (انتظار) داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مىشنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف میکردند و خودشان هم مىدانستند؟!
حکمت حجاب:
- –اگر چه اصلیترین علّت یا حکمت «بدحجابی»، جلب نظر دیگران میباشد که گاه به تحریک جنسی نامحرمان میانجامد؛ اما در کجا بیان شده که علّتحُکم حجاب، در تمامی ادیان الهی و از جمله اسلام عزیز، تحریک نشدن آقایان میباشد؟!
شاید مرد نامحرمی، زن بدحجاب و بدآرایشی را ببیند و نه تنها تحریک نشود، بلکه مشمئز هم بشود؛ آیا حکم حجاب در چنین شرایطی ملغی میشود، یا باز هم واجب است؟!
- –آیا خداوند فرمود که تنها حکمت و دلیل “حکم حجاب برای بانوان” این است که مردان تحریک نشوند؟!
خداوند متعال دو حکمت اصلی را بر میشمرد که یکی «خوب شناخته شدن – شناخته شدن به کرامت و بزرگی» است و دیگری «ممانعت از آزار» میباشد و البته آزار نیز فقط جنسی نیست.
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» (الأحزاب، 59)
– ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسریهای بلند خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه (به خوبی، کرامت و عفّت) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
- –همانقدر که دون شأن مرد است که او را به قد و قامت، دور بازو یا طول شانهاش بشناسند، نه به انسانیت، کرامت، شعور، فهم، علم، اخلاق و سایر ارزشهای انسانیاش، برای یک خانم نیز بسیار دون شأن است که او را به سایز دور سینه یا کمرش و یا شکل اندام و جذابیتهای جنسیاش بشناسند.
دون شأن یک خانم یا دوشیزۀ محترم است که وقتی در کوچه و خیابان راه میرود، نظر شهوتآلود هر رهگذر نامحرمی را به خود جلب نماید و آنها را به لحاظ جنسی تحریک نماید!
- -شخصیت و حیای فطری و ذاتیانسان، ایجاب مینماید که اگر دوشیزه یا خانمی را ببینند که برای انظار عمومی، آرایش تحریک کنندۀ جنسی نموده – لباس نازک، چسبان و بدننما و چه بسا شرمآور (مثل ساپورتها) پوشیده – همین طور که به خیابان آمده تا مثلاً سیبزمینی بخرد، با عشوه راه میرود و حرف میزند، و از هر رهگذری دلبری میکند و هر بییندهای را تحریک جنسی مینماید …، او را لاابالی بدانند، یا دست کم بیشخصیت، سخیف و بیحرمت بشناسند.
- –همین شناخت ابتدایی و کلی که با نگاه حاصل میگردد، سبب آزار و اذیت زن میشود، خواه آزار در همین حد باشد که بداند دیگران با نگاهی تحقیرآمیز به او مینگرند – یا بداند مردان به چشم شهوت به او نگاه میکنند – یا بداند که این جلوهگری او سبب میگردد که مردان بیتقوا، هر گونه تعرضی به او را [از فریب و اغفال گرفته تا …] برای خود ممکن و مجاز بدانند …، اینها همه آزار است.
حکمت احکام:
1- بنابراین، حکمت و وجه نخست تمامی احکام فردی و اجتماعی اسلام [از طهارت و نماز و روزه گرفته، تا حجاب و تجارت و حتی جهاد و تلاش در راهخدا و کسب علم و تقوا و …]، این است که انسان از بندگی هوای نفس خود و دیگران رها شود و فقط خداوند سبحان را اطاعت و بندگی نماید.
2- فایدۀ تمامی احکام و از جمله حجاب، در درجۀ نخست، متوجه امنیت، اخلاق، تقوا و بالتبع رشد و کمال خود شخص است، سپس در تعاملات و ارتباطات، در ساختار فرهنگی و رفتاری و اخلاقی جامعه، اثر میگذارد.
تا انسان (شخص) سالم نباشد، جامعه سالم نخواهد بود و البته بیماریهای اعتقادی، قلبی، اخلاقی و رفتاری، چون فساد برانگیز است، واگیر دارد و جامعه را مبتلا میسازد!
3- جهانبینی و فرهنگ خودبزرگبینی، خودپسندی، خودخواهی و خود محوری که همیشه بوده و امروزه با نام «اومانیسم» فرافکنی و القا میگردد، میگوید: «اصالت با فرد و رفاه و لذت شخصی اوست!»؛ اما فرهنگ عقلانی، انسانی و اسلامی میگوید: «هم تو حق و حقوقی داری و هم تمامی آحاد جامعه حق و حقوقی دارند که باید رعایت شوند.»
*- امروزه، در جهان متمدن غرب، اگر صدای بلندگو در خانه یا خودرویی زیاد باشد و موجب برهم زدن آرامش و آسایش کسی گردد، جرم تلقی میشود؛ اما کسی نمیتواند شکایت کند که من دوست نداشتم تحریک جنسی شوم، اما این خانم مرا در کوچه و خیابان، تحریک نمود و چنین عواقبی برای من داشت!
اما، خداوند علیم و حکیم، برای انسان حقوقی وضع و ابلاغ نموده تا هم آزادیهای منطقی، کرامت و ارزشهای انسانی شخص و شرایط برای رشد و کمال او حفظ شود، و هم حقوق اجتماعی رعایت شود، تا نه تنها یک فرد، بلکه جامعه رشد یابند.