مجموعه کتابهای تفسیر معاصرانه قرآن کریم نوشته سید حسید نصر و با ترجمه انشاالله رحمتی توسط انتشارات سوفیا به نشر و چاپ درآمده است.
مقدمه
هر چند به زبانی معاصرانه و برمبنای عالیترین سطح پژوهشی به رشته تحریر درآمده است، لیکن سیر آن برمبنای تحقیقات محققان و مستشرقان غربی یا روشنفکران مسلمان غربزده تعیین نشده است که ممکن است قرآن کریم را همانند متنی دارای اهمیّت دینی بررسی کنند، ولی آن را کلام راستین خداوند ندانند.
نویسندگان در مقام تفسیر بسیاری از آیات از پرسشهای انسان امروز که تجربه زیستن در دنیای مدرن را دارند، غفلت نکردهاند. هم در پرتو خود قرآن کریم و هم در پرتو سنت عقلی و معنویت اسلامی که در دامان این متن بالیده است، پاسخهای خردپسندی برای آن پرسشها به دست میدهند.
برای مثال در مباحثی مانند تعدد ادیان، نسبت میان اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی، وحدت مذاهب اسلامی، وجاهت اخلاقی شریعت اسلامی، این شیوه خردپسندانه کاملاً مشهود است.
به لحاظ روش تحقیق، ارجاعات درون متنی، و بیان ارتباط میان آیات (تفسیر قرآن به قرآن) میتوان این اثر را اثری کاملاً کلاسیک دانست.
این تفسیر برمبنای ایمان به معصومیّت قرآن کریم، و با مراجعه روشمند به سنت اسلامی کلاسیک، و به ویژه تفاسیر معتبر سنیّان و شیعیان بر این متن مقدّس تألیف شده است.
هدف این است که خواننده را با شیوههای علمی مختلف فهم و تفسیر قرآن از جانب مسلمانان، به مدت چهارده قرن آشنا کند. در عین حال به خواننده کمک میکند تا از آن سنت ریشهدار فهم و تفسیر قرآن برای پاسخگویی به پرسشهای دینی و معنوی خویش یاری بگیرد.
تفسیر معاصرانه قرآن از زبان مصطفی ملکیان
تفسیر معاصرانهی قرآن کریم که با ترجمهی دوست عزیز بنده، جناب آقای دکتر انشالله رحمتی، به زبان فارسی ترجمه شده است تفسیری است با این چند مشخصه که خدمتتان عرض میکنم:
مشخصههای تفسیر معاصرانهی قرآن
۱. این تفسیر، تفسیری نیست که یک مفسّر خاص بر قرآن نوشته باشد، بلکه چهار مورد از اسلامشناسان غربی به نامهای ماریا دَکاکه، جوزف لومبارد، جانِر دَگلی، محمد رُستُم زیر نظر و با اشراف دکتر سید حسین نصر این تفسیر را گردآوری کردند.
طریقهی گردآوریشان به صورتی بوده که در ابتدا در میان تفاسیری که در طول تاریخ بر قرآن کریم نوشته شده است دو دسته تفاسیر را کنار گذاشتهاند: تفاسیری با صبغهی اسلام بنیادگرایانه و اسلام تجددگرایانه که فقط به تفاسیری پرداختهاند که صبغهی سنتگرایانه دارند.
البته شکی نیست که آن دو دسته تفاسیر اگر هم به حساب میآمدند تعدادشان به لحاظ کمّی خیلی کمتر از تفاسیر سنتگرایانهای است که در این کتاب به حساب آمدهاند.
از میان تفاسیر سنت گرایانه هم ۴۰ تفسیر را انتخاب کردهاند و از دل این ۴۰ تفسیر استخراج کردهاند؛ به این معنا که هر آیهای که از همهی تفاسیر پذیرفتنیتر است آن را مکتوب کردهاند.
۲. این تفسیر علاوه بر اینکه تفسیر قرآن است، گزیدهای از تفاسیر است، در نتیجه یک وجهِ صرفهجویانه داردیعنی اگر بخواهید این مقدار اطلاعات را از تفاسیر کسب کنید، باید وقت و نیروی بیشتری صرف کنید نسبت به اینکه این تفسیر را مطالعه کنید.
ارزشداوری تفسیر معاصرانه قرآن کریم
۱. این تفاسیر با مشرب سنتگراییِ دینی جمعآوری شدهاند، بنابراین شما هیچ نکتهای در این تفسیر نمیبینید که تجددگرایانِ دینی یا بنیادگرایان گفته باشند و از این لحاظ که دیگر تفاسیر نیامدهاند، این تفسیر از این جهت یک نقصانی دارد.
نکته اول اینکه گفته است عموم تفسیرهای مسلمان سنتگرایانه بودهاند؛ و نکته دوم اینکه فهم درست از قرآن را فقط سنتگرایان دارند!
۲. در این تفسیر زیادهگویی وجود نداردشما هر کدام از تفاسیری که در این فهرست چهل تفسیری هم میگنجند [ببینید]، نویسندهی آن کتاب بارها و بارها یک مطلب را تکرار کرده است. شما در این تفسیر اصلاً این چیز را نمیبینید. بنابراین آن چیزی که ما از آن تعبیر میکنیم به «ایجاز» خیلی رعایت شده است.
۳. این تفسیر، تفسیری است که هر چه مطلبی را در جاهای دیگر این تفسیر به آن ارجاع داده شده است جابه جا ذکر میکند، یعنی شما علاوه بر اینکه یک موضوع را میفهمید، اگر بخواهید در جاهای دیگر تفسیر آن را پیدا کنید، به آن ارجاع میدهد.
۴. تفسیر آیهبهآیه در عین جمعآوری مقالات توسط نویسندگان که یک دید موضوعی به قرآن کردهاند نه دید آیهبهآیه.
این دید موضوعی اگرچه حجمش به اندازهی تفسیر ترتیبی نیست، ولی دارای امتیاز تفسیر از منظر ترتیبی و موضوعی به قرآن کریم میباشد.
با این حال چیزی را با قاطعیت میگویم که اگر کسی بخواهد یک تفسیر را از میان تمام تفاسیری که در طول تاریخ نوشته شده است مطالعه کند من میگویم آن، همین تفسیر معاصرانهی قرآن است. بهترین تفسیر همین تفسیر است با اینکه مواد خام این تفسیر از دل ۴۰ تفسیر بیرون آمده است.