مقدمه:
بی شک کسی که ادعای علم می کند و خودش را آشنا با متون اسلامی معرفی می کند، انتظاری که از او می رود، بیش از آن چیزی است که از عوام مردم می توان انتظار داشت . در این زمان با فرقه ای مواجه ایم که ادعای انتسابشان به سلف و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گوش فلک را کر کرده است، اما متاسفانه با بررسی افکار و عملکرد این فرقه انحرافی، به خوبی روشن می شود که آنان نسبتی با اسلام حقیقی ندارند.
خوش اخلاقی و حفظ آبروی علماء و مسلمانان، از اصول اولیه اسلام است و در آیات و روایات بر آن تاکید فراوان شده است، در حالی که همین اصل اولیه مورد غفلت و بی توجهی این فرقه گمراه قرار گرفته است. نویسنده در این کتاب درصدد است تا اینکه انواع توهین ها و تهمت های البانی از علماء و مفتیان وهابیت و شاگردان وی، نسبت به علماء و بزرگان اهل سنت را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دهد تا مشخص شود وهابیت نه تنها در اعتقادات، بلکه در عمل نیز نسبتی با اسلام و مسلمین ندارند.
گزارشی از کتاب:
مولف در این کتاب از تعدادی علمای اهل سنت که مورد اهانت البانی و شاگردان وی واقع شده اند، نام می برد و جسارت هایی که در حق آنان روا داشته اند را توضیح می دهد. در ادامه مشروحی از آنچه در این کتاب آمده بیان می شود:
نعمان بن ثابت ملقب به ابوحنیفه متوفای 150 هجری، فقیه و متکلم و پایهگذار مذهب حنفی است. البانی در مورد وی می نویسد: «ضعّفه الائمة لسوء حفظه: امامان او را به خاطر سوء حفظ تضعیف کرده اند». البانی همچنین فقه حنفی را با کتاب مسیحیان یکی می داند و می نویسد: «این صریح در این است که حضرت عیسی (علیه السلام) به شریعت ما حکم می کند نه بر اساس انجیل یا فقه حنفی».
جلال الدین عبدالرحمان سیوطی مفسر، محدث، مورخ و ادیب شافعی مذهب در قرن دهم قمری است. البانی در مورد وی می نویسد: «فیا عجبا للسیوطی کیف لم یخجل من تسوید کتابه الجامع الصغیر بهذا الحدیث: از سیوطی تعجب می کنم! چگونه خجالت نکشیده است و کتاب “الجامع الصغیر” را با این روایت سیاه کرده است». و یا در جایی دیگر می نویسد: «ثم ان السیوطی تناقض: همانا سیوطی متناقض سخن می گوید».
شمسالدین ذهبی از عالمی رجالی، محدث و از مورخان نیمه نخست قرن هشتم هجری است. تخصص عمده او در دانش رجال و جرح و تعدیل راویان است. البانی در مورد او می نویسد: «قلت فلم اذن وافق الحاکم عل تصحیح اسناده؟ و کم له من مثل هذه الموافقات الصادره عن قله نظر و تحقیق: چرا ذهبی، حاکم را در تصحیح اسناد حدیث موافقت کرده است؟ و چه بسیار مواردی دیگر که ذهبی بدون دقت و تحقیق، و از سر تسلیم با حاکم در تصحیح اسناد احادیث موافقت کرده است». در جایی دیگر همچون سیوطی در مورد وی می نویسد: «فتامل مبلغ تناقض الذهبی: پس تامل کن و ببین نهایت تناقض ذهبی را».
حاکم:
ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، محدث و قاضی شافعی مذهب در قرن چهارم هجری و ساکن نیشابور بود. المستدرک علی الصحیحین که به عنوان کامل کننده دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم است، از مهمترین آثار او به شمار می رود. البانی در مورد او می نویسد: «…ولذالک فقد اخطا الحاکم خطا فاحشا: و به همین خاطر وی مرتکب خطای فاحش شده است». و یا در جای دیگر می نویسد: «و من تناقضات الحاکم فی المستدرک: و از تناقضات وی در مستدرک …».
ابن جوزی:
ابوالفرج جمالالدین عبدالرحمان بن علی قرشی تیمی بکری بغدادی معروف به اِبْنِ جَوزی مورخ، واعظ، مفسر و فقیه حنبلی در قرن ششم هجری قمری بود. البانی او را به تناقض گویی متهم می کند و در مورد وی می نویسد: «…ولذالک فقد اساء ابن الجوزی بایراده لحدیثه فی الموضوعات علی انه قد تناقض فقد اورده ایضا فی الواهیات یعنی الاحادیث الواهیه غیر الموضوعه: و به همین خاطر اشتباه کرده که این روایت را در موضوعات آورده است در حالی که در جای دیگر، این روایت در احادیث غیر موضوع ثبت کرده است».
ابن حجر:
شهاب الدین احمد بن على بن احمد حجر عسقلانى محدث، فقیه شافعی مذهب، موّرخ و شاعر در قرن هشتم هجری است. از او به «حافظ العصر» و «شیخالاسلام» و «امیرالمؤمنین در حدیث» یاد کرده اند. البانی در مورد وی می نویسد: «وتناقض رأي ابن حجر فيه، ففي التهذيب يرجح قول أبي حاتم أنه تابعي، وفي التقريب يجزم بأنه صحابي صغير له رؤية: نظر ابن حجر در مورد وی (ابن هبيرة الأشجعي) دارای تناقض است. در کتاب تهذیب قول ابی حاتم را ترجیح می دهد و او را تابعی می داند و در کتاب تقریب جزم پیدا می کند که او صحابی صغیر است و برای او رویت ثابت است».
سبکی:
تقی الدین سبکی از علمای شافعی مذهبی و قاضی القضات دمشق بود. وی در علوم مختلف همچون ادبیات، لغت، تاریخ، معقولات، حساب و علوم شرعیه متبحر بود. سبکی که معاصر ابن تیمیه بوده چند کتاب در رد او نوشته است. البانی در مورد وی می نویسد: «…ولکنه دافع عنه بوازع من التعصب المذهبی لا فائده کبری من نقل کلامه و بیان ما فیه من التعصب: سبکی از او به سبب تعصب مذهبی که داشت دفاع کرد؛ لذا فایده ای در نقل کلام او نیست».
مناوی:
زینالدین عبدالرئوف بن تاجالعارفین مناوی عالم شافعی مذهب و محدث قرن یازدهم بود. البانی در مورد وی می نویسد: «بل هو من تعصب المناوی: بلکه این از تعصب مناوی است». در جای دیگر می گوید: «و ان من عجائب المناوی التی لا اعرف لها وجها انه فی کثیر من الاحیان یناقض نفسه: همانا از موارد عجیب که از مناوی سر زده و من وجهی برای آن نمی یابم این است که او در بسیاری از موارد متناقض سخن می گوید».
البوطی:
دکتر شیخ محمد سعید رمضان البوطی، عالم اهل سنت شافعی مذهب، متولد سال 1374ق است. او همواره در نوشته هایش نسبت به انحرافات فکری مدعیان پیروی از سلف، هشدار داد و از مکتب کلامی اشاعره و مذاهب فقهی اهل سنت دفاع کرد.
البانی در مورد وی می نویسد: «ظنی ان هذا المقلد وذاک علی ما بینهما من الخلاف فی الاصول و الفروع الا فی التقلید الاعمی… فما حیلتنا مع اناس ندعوهم الی اتبعا الکتاب و السنه لینجو بذلک من العصبیه المذهبیه و الغباوه الحیوانیه فیابون…: به گمان من این مقلد و آن (شیخ محمد عوامه) با وجود اختلافی که در اصول و فروع دارند مگر در تقلید کوری که گرفتار آن هستند.. چاره ما چیست در برابر کسانی که آنان را به تبعیت از کتاب و سنت و رها کردن تعصب مذهبی و حماقت های حیوانی فرا می خوانیم، اما آنان امتناع می کنند».
الغُماری:
سید عبد الله بن محمد بن الصديق الغماري الحسني, فقیه و محدث و از علمای مخالف وهابیت است. وی کتابهای زیادی درباره موضوعات تفسیری، اصولی، فقهی، اعتقادی، حدیثی، منطق و نحو، نوشته است که در مجموع بیش از 80 کتاب می رسد که غالبا در رد افکار وهابیت است.
البانی در مورد وی می نویسد: «فلیتامل القاری المنصف وقاحه هذا المغمور: تامل کن وقاحت این مغمور را …». در حالی که مغمور در لغت به این معانی استعمال شده است: «گمنام، بيشهرت، ناشناخته، نامعلوم، فراموش شده، بينام و نشان». در جای دیگر می نویسد: «و من خباثته و تدلیساته: از خباثت ها و تدلیسات وی این است که…». همچنین در مورد وی می نویسد: «عدو لاهل السنة جاهل بعلم الجرح و التعدیل جهلا بالغا: دشمن اهل سنت و به شدت جاهل نسبت به علم جرح و تعدیل».
الصابونی:
محمد علی الصابونی متوفای 2021م، از علمای اهل سنت و از متخصصان علم تفسیر قرآن و صاحب کتاب «صفوة التفاسیر» است. البانی در مورد وی می نویسد: «سرّاق، غیر صادق جاهل مضلل صاحب دعوی فارغة: بسیار دزد، دروغگو، جاهل، گمراه کننده، صاحب ادعای توخالی».
سید قطب:
سید قطب، ابراهیم حسین شاذلی (۱۳۲۴- ۱۳۸۷ق) ادیب، نویسنده و نظریه پرداز اسلام گرای مصری بود. نظریات سید قطب تحت تأثیر اندیشمندان معاصر خود نظیر ابوالاعلی مودودی بوده و در احیای بیداری اسلامی نقش داشـته است. البانی در مورد وی می نویسد: «…بعدة کفریات: وی تعدادی کفریات داشته است».
کوثری:
محمد بن زاهد بن حسن حلمي کوثري حنفی، محدث، فقيه، مورخ و منتقد وهابیت است. البانی در مورد وی می نویسد: «…المشهور بعدائه الشدید لاهل السنة و الحدیث: وی به دشمنی شدید با اهل سنت و حدیث مشهور است».
مولف همچنین در این کتاب، اهانت های شاگردان مکتب فکری البانی و وارثان اخلاقی او نسبت به علماء را بیان کرده است. در ادامه توصیفاتی که شاگردان وی در حق علماء داشته اند بیان می شود:
«و ذلک لکثرة کذبه وتدلیسه وغوایته وضلاله وعدائه لاهل السنة: و این به خاطر فراوانی دروغ او و فریب دادن و گمراهی و دشمنی او با اهل سنت است».
«حثالة الزردشتیة و المجوسیة و الهندوسیة: تفاله زردشتی و مجوسی و هندویی».
3. «اضمحل بین الملا کضرطة عیر فی العراء: در فضای باز ناپدید شد مثل باد معده الاغ در بیابان».
4. «البعرة تدل علی البعیر: سرگین نشانگر شتر است».
5. «لانه ساقط بنفسه سقوط صاحبه کضرطة عیر بفلاة: او همچون رفیقش ساقط شد و از بین رفت؛ مثل باد معده الاغ در بیابان».
6. «فانظر الی ای هوة سقط هذا الرجل؟! ابکذبه وتضلیله و تلبیسه؟ ام بعظیم غفلته و شدة حمقه؟ ام بضحالة عقله و استفحال جهله: پس بنگر این مرد در چه ورطه ای افتاده است؟! آیا به خاطر دروغگویی و گمراه کردن و فریب دادن است؟ یا به خاطر بزرگی فراموشی و شدت بی خردی او است؟ یا به سبب کم عمقی ذهنش و وسعت جهلش است؟»