چکیده
نومعتزله به دسته‌ای از اصلاح­‌طلبان، احیاگران و نواندیشان مسلمان اطلاق می‌گردد که در دو سده اخیر با رویکرد عقل­‌گرایانه خود نسبت به آموزه‌های دینی، از روشها و معتقدات معتزله قدیم الهام گرفته‌اند؛ اما سؤال اساسی این است که نومعتزله متقدم و نومتأخر مصر، در مواجهه با هیمنه دنیای غرب، چه روشهایی را برای توانمندسازی جهان اسلام به کار گرفتند؟ و چه رویکردی به آموزه‌های دینی، عقل و علم، سیاست، جبر و اختیار برای جبران عقب افتادگی مسلمانان در قبال تمدن غرب در پیش گرفتند؟ در نگاه کلی به مجموعه جریانهای نومعتزله در مصر، دو گرایش و رویکرد متمایز در نیم قرن اخیر دیده می‌شود؛ رویکرد اول دنباله‌رو نومعتزله متقدم (به سردمداری سید جمال و عبده) است. آنان سعی در بازسازی اصول و اندیشه‌های معتزله قدیم برای توانمندسازی اسلام در مقابل تهاجمات غرب داشته‌اند. ولی در رویکرد دوم (بعد از رشیدرضا) در سیر حرکت خود در مبانی معرفت شناسی، به شکل ملموسی از عقل استدلالی به عقل عرفی ـ تجربی گرایش پیدا کرده‌‌اند. این تفکر نومعتزله متأخر، با الهام از روش فلسفی ـ عقلی، رویکردی خودبنیاد و تجربی در مواجهه با مدرنیته داشته است. این مکتب با تفسیر تجربی، علمی و همچنین ضرورت آمیختن ایمان دینی با آگاهی عقلی، رشد قابل توجهی در میان مجامع علمی و دانشگاهی مصر داشته است. این پژوهش با جمع‌آوری کتابخانه‌ای اطلاعات به روش توصیفی ـ تحلیلی سعی دارد، اهم اندیشه‌های اعتقادی نومعتزله مصر را، در نگاه به دین، علم و عقل، سیاست، جبر و اراده مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=32127

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب