کتاب دغدغه های فرهنگی توسط جمعی از نویسندگان مرکز صهبا، گردآوری و تنظیم گشته است. متون این کتاب مربوط به یکی از دیدارهای مقام معظم رهبری در حوزۀ فرهنگ است. محتوای کتاب دغدغه های فرهنگی، سخنرانی رهبری در سال ۱۳۷۳ در جمعی از مسئولان فرهنگی است که با استفاده از دیگر بیانات رهبری تکمیل شده و به چاپ رسیده است.
فرهنگ یک کشور نقش بسزایی بر آیندۀ کشور دارد و این دلیل اهمیت فرهنگ است. طرح دغدغه اولین فصل این کتاب است که در آن پس از پرداخت به دستاوردهای انقلاب اسلامی، به شرح دغدغه فرهنگی میپردازد. در چند فصل بعدی کتاب، تاریخچهای از جریانهای مختلف فرهنگی در ایران البته بعد از انقلاب اسلامی و ورود اسلام به ایران را بازگو میکند. دو فصل انتهایی این کتاب، رهبری از تهدیدات و توقعات فرهنگی حاکم بر جامعه به مسئولان حاضر در حوزۀ فرهنگی گوشزد میکند.
برشی از کتاب دغدغه های فرهنگی
روشنفکری در ایران، بیمار، وابسته و بیایمان متولد شد.
روشنگری را در کنار عمل، در کنار کاری که مردم میکنند و آنچه او منتظر بوده است که بر روشنگری او مترتّب بشود ؛ همراه کند. این متعهدترینِ روشنفکران است، روشنفکر خطرپذیر، روشنفکر دلسوز، روشنفکری که ناز روشنفکری خود را بر دوش مردمی که از او بهره بردهاند نگذارد، بر آنها منّتی نداشته باشد که به آنها آموخته و به آنها گفته، زیرا که مردم هم به او چیزها میآموزند. منتها در جامعۀ ما روشنفکر جماعت _این قشر_ بیمار متولد شدند. از اولِ مشروطیت که در جامعۀ ما روشنفکری به وجود آمد، بیمار به وجود آمد، یعنی وابستۀ به غرب به وجود آمد. من بارها گفتهام روشنفکری در ایران بیمار، وابسته و بیایمان متولد شد.
حقیقت این است که حرکت روشنفکری در ایران از اول، یک حرکت انحرافی، وابسته، حرکتی نه در خط ترقّی و تعالی ایران و اندیشۀ ایرانی بود؛ یک حرکت صددرصد وابسته بود. روشنفکریِ آن روز معنایش این بود که برای آموختن اندیشه و دانش، به مراکز سنتی فکر و علم در داخل جامعۀ خود ما مراجعه نشود؛ بلکه آنکسی که میخواهد فکر و علم و بینش و معلومات به دست بیاورد، برود در منطقهای دیگر، در دنیایی دیگر که برای ایرانی آن روز دنیای نویی بود، آنجا تحصیل علم کند.
تا اینجای قضیه اشکالی ندارد. کسی که دنبال علم هست، همهجا میرود. اسلام هم به ما گفته ولو در راههای دور بروید علم را پیدا کنید؛ این مانعی نداشت. اما آن کسانی که علم را از فرنگ مطالبه میکردند و دنبالش به فرنگ میرفتند، وقتی برمیگشتند، تنها علم نبود که آورده بودند، بلکه دو کار دیگر انجام گرفته بود؛ اولاً غیر از علم همۀ رویدادها و عوارض… .