در اين واژهنامه كه بر بنياد موادّ اصلى كلمه سامان داده شده، مسلك راغب چنين است كه نخست ماده را با معناى حقيقىاش مىآورد، آنگاه مشتقات آن را ياد مىكند، سپس معانى مجازى را با تبيين علاقۀ حقيقت و مجاز عرضه مىدارد.وى بر اين همه، اولاّ از قرآن،ثانيا از حديث و ثالثا از سرودهها و اقوال عرب گواه مىجويد.او همچنين به ياد كرد قراآت وارده، اقوال صحابه و تابعين و حكماء و نيز تفسير قرآن به قرآن، دست مىيازد.به عنوان نمونه در مادۀ «خبث»، ابتدا معناى حقيقى آن را ذكر مىكند،«الخبت»:المطمئن من الارض، و…سپس معناى مجازى را متعرض مىشود،«ثم استعمل الاخبات استعمال اللين و التواضع».بعد از آن علاقۀ حقيقت و مجاز را بازگو مىكند: «و العلاقة بينهما المشابهة»، پس از آن تفسير قرآن به قرآن را نمايان مىدارد، «قال الله تعالى:«و أخبتوا الى ربهم»، و قال:«بشّر المخبتين»اى المتواضعين، نحو«لا يستكبرون عن عبادته».در ادامه جلوهاى ديگر از تفسير قرآن به قرآن را نشان مىدهد و مىنويسد:و قوله تعالى «فتخبت له قلوبهم»اى:تلين و تخشع.و الاخبات هنا قريب من الهبوط فى قوله تعالى:«و إنّ منها لما يهبط من خشية الله»با اين مثال مىتوان بيان داشت كه مفردات راغب خود تفسيرى پر بار و عميق و مختصر است و فوائد و فرائد گوناگونى را داراست.گاه به نقد و ردّ آراء ديگران(با ابراز نظرات و آراء خود) به نيكى مىپردازد و در اين حوزه از علوم، صاحب مرتبۀ اجتهاد است.