آیه الله سید محمد تقی وحیدی بهسودی در 1329 شمسی در منطقه سبز درخت کجاب بهسود به دنیا آمد. از 6 سالگی و با دروس مقدمات و ادبیات عرب، تحصیل علوم حوزوی را در نزد پدر آغاز کرد. وی بعدها درباره خاطرات دوران تحصیل نزد نقل می کند که صرف و نحو را نزد پدر چنان خوب خوانده بودم که لغتی از قرآن نبود که من از لحاظ صرفی و نحوی، آن را حلاجی و تجزیه و تحلیل نتوانم کرد. پس از آن وی به کابل مهاجرت کرد و در آنجا از محضر اساتید نامدار حوزه علمیه کابل همانند ایه الله شهید عبدالحمید ناصربهره مند شد.

آیت الله وحیدی درباره تلمذ نزد آن عالم می‌گوید: “وقتی به ایشان عرض کردم که می‌خواهم نزد شما چیزی بیاموزم، فرمود: من آنقدر گرفتاری و مشغله دارم که تنها نیم ساعت بعد از نماز صبح را وقت دارم؛ اگر می‌توانی آن موقع بیا. این بود که من هم ساعتی قبل از اذان صبح از خواب بر می‌خاستم و در سرمای طاقت فرسای آن روزهای کابل، خودم را به مسجد ایشان می‌رساندم تا بعد از اقامه نماز صبح و فقط به مدت نیم ساعت از محضرش استفاده کند.”

پنج سال از ورود سید محمدتقی به کابل می‌گذشت که به همت آیت الله واعظ، مدرسه محمدیه کابل افتتاح شد و وی در این مدرسه به طور همزمان هم به عنوان شاگرد ممتاز و هم مدرس مشغول فعالیت تحصیلی شد.

در این مدت که در کابل روزگار می گذراند به دلیل ناتوانی خانواده در تامین معاش، وی با عبادات استیجاری رزوگار می گذراند و به تحصیل خویش ادامه می داد، تا این که وارد مدرسه ایه الله واعظ و بعد پیشنماز مسجد مدرسه انتخاب گردید.

از ویژگی‌های بارز آیت الله وحیدی بهسودی در دوران جوانی، تبحّر و کوشایی ایشان در امر مهم تبلیغ و ارشاد بود. همچنین ویژگی دیگر وی این بود که تا کاملا بر مطلبی مسلط نمی‌شد و فهم علمی خود را کامل نمی‌کرد، آن را رها نمی‌کرد.

بعد از گذشت چند سال، آیت الله وحیدی به پیشنهاد استادش آیت الله واعظ، راهی حوزه علمیه قم شد تا استعداد فراوانش را بیشتر شکوفا کند.

ایشان در خاطره‌ای نقل می‌کند که وقتی وارد حوزه علمیه قم شدم و خواستم برای شهریه امتحان بدهم، قرار شد نزد ممتحنی که از استادان حوزه علمیه قم بود، کفایه را امتحان بدهم. نزد ایشان رفتم و ایشان از من خواست تا صفحه‌ای از کفایه را بخوانم و توضیح دهم. چنین کردم و استاد تنها به من نگاه می‌کرد و هیچ نمی‌پرسید. پس از پایان یک صفحه، ایشان نمره 20 را در ورقه من ثبت کرد و من هم آن را نزد دفتردار آوردم تا ثبت کند. در آن موقع بود که افراد حاضر در آنجا از اینکه یک نفر افغانستانی در کفایه نمره 20 گرفته است، تعجب کردند.

آیت الله وحیدی در ادامه در درس خارج استادانی مانند حضرات آیات میرزا جواد تبریزی و وحید خراسانی حاضر شد و نزد آنان تلمذ کرد. البته آیت‌الله وحیدی همزمان در چند مدرسه و از جمله مدرسه الوندیه و مدرسه شهابیه هم به تدریس مشغول شد، تدریسی که بعدها به مدارس دیگری مانند مدرسه شهیدین، جامعة الزهرا و مدرسه آیت الله گلپایگانی هم تسری یافت.

آیه الله وحیدی در زمان اقامت در قم، از تحولات سیاسی افغانستان هم غافل نشد و تلاش داشت تا در پرتو تشکیل حزب، به یاری مجاهدان افغانستانی بشتابد؛ این بود که به همراه تعدادی از استادان، طلاب و مجاهدان افغانستانی، حزب حرکت اسلامی افغانستان را بنیان نهاد و به مقابله با جریانات کمونیستی و انحرافی در افغانستان پرداخت.

خاطره منبرهای شیوا و بلیغ او هم، از جمله خاطرات شیرین به یاد مانده از این استاد حوزه علمیه است، شخصیتی که به لحاظ اخلاق و تقوا نیززبانزد بود.

وی همچنین بسیار ساده زندگی می‌کرد و با توجه به گشایشی که در زندگی‌اش حاصل شد، اما همان منزل کوچک خود در کوچه پس کوچه‌های خیابان شهید جواد دل آذر را که راه پیاده بسیاری هم داشت تا پایان حفظ کرد و چیزی بر آن نیفزود.

درباره تالیفات این عالم متقی باید به کتاب ارزشمند «نگرشی بر وهابیت» اشاره کرد که ایشان آن را بر اساس نیاز کشور افغانستان و شرایط فرهنگی و هجمه‌های آن روزها نوشت و منتشر ساخت تا چراغ راهی برای مردم و جوانان کشورش باشد.

در عین حال فروغ ثقلین، اخلاق اسلامی، امام زمان (عج) مصلحِ صالح و الحصول الی کفایه الاصول از دیگر آثار و یادگارهای به جای مانده از ایشان است. آیت الله وحیدی بهسودی علاوه بر اینها، تقریرات دروس برخی از استادان خود از جمله حضرات آیات واعظ و میرزا جواد تبریزی را هم به رشته تحریر درآورد.

آیه الله وحیدی در شرایطی که تعداد محدودی از فضلای افغانستانی در حوزه علمیه قم تدریس می‌کردند، کرسی درس رسمی داشت که مورد استقبال طلاب مختلف از ملیت‌های مختلف بود که با شور و شوق در درسش حاضر می‌شدند و بهره می‌بردند. آنگونه که بسیاری از شاگردان ایشان نقل می‌کنند، تسلط به درس و توجه ویژه به اخلاق اسلامی، دو صفت ویژه‌ای بود که بسیاری از طلاب را به درس ایشان مجذوب می‌ساخت.

سرانجام وی در سال 1388 هجری شمسی بر اثر ناراحتی کبدی که مدتی را با آن سرکرده بود، داعی حق را لبیک گفت و پس از تشییع در شهر قم ، قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

 

منبع: برگرفته از متن زندگینامه وی که توسط فرزندش سید محمد حسین وحیدی در اختیار نگارنده قرار گرفته است.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=4595

3 پاسخ

  1. خداوند متعال روح آن عالم‌بزرگ را با اجداد طاهرینش مخشور گرداند.واقعا هرچه بگوییم کم گفتیم،ایشان درجه یک بودند،از هرلحاظ،هیچگاه یادم‌نمیرود،مجالسی که دربیت ایشان برگزارمیشد و جای کنار درب بود،اگر عالمی هم.میامد بلند میشدند اگر پسر بچه ای هم می آمد ایشان‌به احترام‌بلند میشدند،این‌نشانه ی بزرگی و عزت نفس ایشان‌بود و اینکه در هیچ جایی وهیچ مجلسی چنبن‌ندیدم.خدایش بیامرزد.خاطرات زبادی داریم در محضر ایشان.واقعا ضایعه ای سنگین بود برای همه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب