یادداشت چهارم
چرا طبری مورخ، کتابی در باره غدیر نوشت؟
چنان که گذشت، حدیث ولایت، در کتابهای حدیثی زیادی نقل شده و اساسا مولفان شیعه از قدیم، در پی اثبات این بودند که تواتر این حدیث مسلم و از بسیاری از احادیث دیگر، بیشتر است. در سالهای اخیر که کتابهای اهل حدیث از قرن سوم و چهارم منتشر شده، از جمله همین کتاب فضائل الصحابه احمد بن حنبل، یا السنه ابوبکر خلال و آثار مشابه، روشن شده است که حدیث غدیر، از مسلمات و مقبول اهل حدیث یا همان سنیان بغداد که تندترین اهل سنت بودند، بوده است. طبعا سنیان معتدل دیگر، مانند اهل سنت شهر اصفهان در قرن پنجم، در این زمینه، تلاش های بیشتری برای ثبت حدیث کردند. اما در اینجا می خواهم یک نمونه مهم را بگویم. از قدیم این سوال بود که اگر داستان غدیر اتفاق افتاده، چرا مورخی مانند یعقوبی نقل کرده، اما طبری آن را روایت نکرده است. پاسخ به سادگی این است که به رغم آن که حدیث ولایت، در منابع بود، اما رهبران تندرو حنبلی در بغداد، چندان مایل به نشر این حدیث نبودند. به علاوه، شکل هایی از حدیث را روایت می کردند که عناصر انحرافی در آنها جای داده شده بود. مثلا گفته می شد، امام علی پیش از حج سال دهم یمن بوده، کسانی با او بد شدند، و وقتی نزد رسول آمدند و گلایه کردند، حضرت فرمود: من کنت مولاه … این داستان برابر روایت مشهور ساخته شده بود تا مساله را عادی جلوه دهند. یک نفر هم گفته بود که اساسا امام آن سال در یمن بود و به حج نیامد تا غدیری در کار باشد. وقتی این خبر به گوش محمد بن جریر طبری رسید، او تصمیم گرفت کتابی در طرق حدیث ولایت بنویسد و نوشت. پیش از این معنای نوشتن کتاب در طرق یک حدیث را توضیح دادم. طبری تمام طرق این روایت را گردآوری و یک کتاب دو جلدی نوشت. این کتاب به شهادت مورخان و محدثان، تا قرن هشتم هجری بوده و شمس الدین ذهبی در این قرن، آن را تلخیص کرده که اکنون منتشر هم شده است. بنده هم سالها پیش، گزارش های کسانی که کتاب را دیده و از آن نقل کرده اند را آورده و تمامی آنچه از آن در منابع بعدی نقل شده بود را ضمن کتابی منتشر کردم. این مساله نشان می دهد طبری در این که غدیر را در تاریخ خود ننوشته، نگران مخالفت های دیگران بوده و از آنجایی که قصد داشته کتابی بنویسد که مقبول همگان باشد، از آوردن آن خودداری کرده است. این روشی معمول در میان برخی از مورخان است که ملاحظاتی دارند. همین که در بغداد متهم به تشیع شد، جنازه اش برای سر روز در زمین ماند، و این هم ناشی از رفتار عده ای تندرو از حنابله بغداد بود.