دفاع و مقاومت در برابر دشمنان و نحوه مواجهه با تهدیدات و پاسخگویی به آنان از موضوعات محوری در عرصه فقه سیاسی در اسلام به شمار می رود. برخی بهره گیری از هر روش خشونت باری برای شکست دادن دشمن را توجیه می کنند و برخی دیگر نیز به استناد به حق دفاع مشروع و لازمه دفاع از کیان اسلامی، شرایط و معیارهایی برای عملیات نظامی در نظر می گیرند. مصادیق این گروه ها به ترتیب گروه های تکفیری با بهره گیری از عملیات انتحاری هستند و گروهی دیگر محور مقاومت هستند که با استناد به عملیات استشهادی، مقاومت و دفاع در برابر تجاوز خارجی را نمی پذیرند و خواهان مقابله با آن هستند. سوالی که مطرح می شود این است: دیدگاه فقه اسلامی نسبت به عملیات استشهادی در نزد گروه های محور مقاومت و عملیات انتحاری تکفیری ها چگونه است؟ پاسخی که می توان به این سوال داد این است که استدلال گروه های تکفیری که با استناد به هر روش تروریستی خود و دیگران را به هلاکت می رسانند منجر به عملیات تروریستی می شود و قابل پذیرش نیست اما محور مقاومت برای حفظ جان خود و دیگران و تنها در شرایطی که مورد تهاجم و تجاوز دشمن قرار گیرند از عملیات استشهادی بهره می برند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی است که با بهره گیری از منابع فقهی به شیوه استنباطی صورت می گیرد.
کلید واژه: عملیات استشهادی، عملیات انتحاری، گروه های تکفیری، محور مقاومت، فقه سیاسی