
در نعت امام هشتم (ع)-قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹ سنایی غزنوی
دین را حرمیست در خراسان دشوار ترا به محشر آسان از معجزههای شرع احمد از حجتهای دین یزدان همواره رهش مسیر حاجت پیوسته درش مشیر

دین را حرمیست در خراسان دشوار ترا به محشر آسان از معجزههای شرع احمد از حجتهای دین یزدان همواره رهش مسیر حاجت پیوسته درش مشیر

سلام علی آل طه و یس سلام علی آل خیر النبیین سلام علی روضة حل فیها امام یباهی به الملک والدین امام به حق شاه

فرخنده کشوری که تویی شهریار آن آسوده مردمی که تویی غمگسار آن گلزار شرق را نبود تا ابد خزان ای رحمت خدا چو تویی نوبهار

خدایگان خراسان، خدیو خطه طوس سلیل احمد و هشتم اما، شمس شموس بر آستان تو روی نیاز اهل نیاز به خاک کوی تو انس و

بر نمیدارم دست از پنجره فولادت آمدم باز از این پنجره فریاد شوم وارد صحن من و این همه ایراد شوم آمدم چرخ زنم، چرخ

جاریست در هوای خراسان بهار تو در ذهن کوچهها و خیابان بهار تو امشب چقدر غرق تماشا نموده است آینه را به وقت زمستان بهار

مهر و محبت خاندان پیامبر صلوات الله علیهم همیشه در دل امت اسلامی جایگاه منحصر به فردی داشته است اما در میان خاندان رسالت و

در کنکاش برای کشفِ زوایای پنهان مانده ی رخدادِ ولایتعهدی امام رضا علیه السلام، آن چه بس دل آزار می نماید، همان کاستی هایی است

سیره عملی بزرگان اهل سنت افغانستان در زیارت مزار مطهر امام رضا(ع)، مهر بطلانی است بر دیدگاه وهابیت که ضمن تخریب مزارات و اهانت به

گفته شده امام رضا در مدینه یک زن داشته که نامش شناخته نیست (← حسینی عاملی، ص ۹۰). در روایتی از زنی به نام رُحم

در ماجرای ولایتعهدی، مأمون به والیان خویش دستور داد برای ولیعهدی حضرت رضا بیعت بگیرند. گروهی بیعت کردند، اما عباسیان و طرفدارانشان در بغداد، از

در بدو ورود امام، فضل بن سهل* ملقب به ذوالریاستین، به دیدارش رفت و از حق و منزلت وی سخن گفت، اما امام از سخنان