به گزارش افق اندیشه نمازجمعه این هفته مرکز بامیان جمعه سوم حوت ۱۴۰۳به امامت حجت الاسلام والمسلمین صادقی بامیانی در مسجد جامع رهبر شهید شهر بامیان اقامه گردید.

حجت الاسلام والمسلمین صادقی بامیانی در خطبه اول ضمن سفارش به تقوای الهی از دو مناسبت هفته گذشته یاد نمود:
اول میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی مودعود و دوم از اعلام مرکز پژوهشهای دینی و فرهنگی بامیان توسط علما و شخصیتهای علمی و مذهبی در بامیان و معرفی سایت این مرکز به نام “افق معرفت” https://mofoq.com.
او اضافه کرد: در رابطه با مهدویت از سوی این مرکز سمینار علمی تحت عنوان “مهدویت از منظر فرقین” با شرکت علمای شیعه سنی برگزار شد که به نمایندگی از علمای اهل سنت جناب مولوی شرف الدین حضور داشت، که متاسفانه در آن سمینار علمی مهدویت از منظر علمای اهل سنت خوب بررسی نشد و گفته شد که اهل سنت قولی را که امام مهدی غایب است و این‌که مهدی موعود فرزند بلافصل امام حسن عسکری است و دوازدهمین ائمه است؛ چون ضعیف است، قبول ندارد.
حجت الاسلام والمسلمین صادقی گفت: در اصل مهدویت و ظهور آن حضرت بین مذاهب اسلامی اتفاق نظر وجود دارد، اما علمای شیعه بالاجماع طبق روایاتی که در دسترس است معتقدند که:
1. مهدی موعود امام دوازدهم است
2. مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع)
3. آن حضرت در سال 255هـ در نیمه شعبان در شهر سامرا از مادری به نام نرجس به دنیا آمده است
اما وقتی به منابع علمای اهل سنت رجوع کنیم به دو دیدگاه برمی خوریم:
دیدگاه اول: امام مهدی فرزند امام حسن مجتبی است و هنوز متولد نشده بلکه در آخرالزمان متولد می گردد.
دیدگاه دوم: بین علمای شیعه و اهل سنت در هر سه مورد توافق نظر وجود دارد.
فعلا بسیاری از علمای اهل سنت دیدگاه اول را ضعیف و یا غیرصحیح می دانند، اما زمانی که به کتب روایی و دیدگاههای علمای پیشین اهل سنت در منابع شان رجوع کنیم نه تنها، در سه مورد فوق، هیچ اختلافی با علما و روایات شیعه وجود ندارد بلکه طرفداران این نظر هم کم نیستند؛ توجه فرمایید:
مورد اول، مهدی موعود دوازدهمین امام از ائمه دوازدهم است:
عن سلمان الفارسي رضي الله عنه، قال:
دخلت على النبي صلى الله عليه وآله، فإذا الحسين بن علي عليه السلام على فخذه، و هو یقبل عينيه و یقبّل فاه، و هو یقول: أنت سيد ابن سيد، أنت إمام ابن إمام أخو إمام، أبو أئمة، أنت حجة الله ابن حجة الله، وأبو حجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم.
منابع این روایت:
این حدیث با تفاوتهای اندکی در منابع ذیل نقل شده:
1. “محمد صالح ترمزی” حنفی در کتاب “مناقب مرتضوی” باب 2 ص139
ایشان از بزرگان علم و ادب هند است و در قرن 11 و 12 هجری زندگی می کرد و از عاشقان اهل بیت است و در یک شعر خود می گوید:
ز عشق مرتضی نادان، به رفضم متهم دارد
اگر عشق علی رفض است، پس رفض است ایمانم
خدا زین شیوه در محشر مرا بس محترم دارد
امیرالمومنین حیدر علی بن ابی طالب
چو دارد حامی خود “کشفی” از دشمن چه غم دارد
2. “عبد الله بسمل” در کتاب “ارجح المطالب فی عدّ مناقب اسدالله الغالب” طبع لاهور ص 434 ح4 باب منحصر بودن به امامت در 12 نفر، ذکر شده است.
3. “ابوالمؤید خوارزمی” حنفی در کتاب مقتل الحسین ج1 فصل 7 ص 146
– خوارزمی، دارای تألیفاتی است از جمله:
– مناقب الامام ابو حنیفه
– مقتل الامام السبط الشهید (حسین ع)
-الاربعین فی مناقب النبی الأمین و وصیه امیر المومنین
4. “حافظ شیخ سلمان” حنفی قندوزی در کتاب “ینابع الموده” باب 54 ص 168 و باب 56 ص 258
از علمای حنفی اهل سنت کشور ماست، در سال 123. و به قولی 1220 متولد شد و برای کسب علم و دانش به هند و بغداد که از مراکز بزرگ علمی آن زمان بود رفت در بغداد مدتها به تحصیل و بعد تدریس مشغول بود.
مهمترین کتاب ایشان “ینابع الموده” است که در استانبول، بیروت و ایران چاپ شده است.
مورد دوم ( فرزند بلافصل امام حسن عسکری است)
1. حافظ سلیمان قندوزی از جابر بن یزید جعفی نقل می کند که شنیدم جابر بن عبدالله انصاری می گفت:
رسول خدا به من فرمود:
«یا جابر! ان اوصیایی و ائمة المسلمین من بعدی اولهم علی ، ثم الحسن ، ثم الحسین، ثم علی بن الحسین ، ثم محمد بن علی المعروف بالباقر ستدرکه یا جابر فاذالقیتة فاقرئه منی السلام ، ثم جعفربن محمد، ثم موسی بن جعفر ، ثم علی بن موسی ، ثم محمد بن علی ، ثم علی بن محمد، ثم الحسن بن علی ، ثم القائم، اسمه اسمی و کنیته کنیتی ابن الحسن بن علی ذاک الذی یفتح الله علی یدیه مشارق الارض و مغاربها ذاک الذی یغیب عن اولیائه غیبة لا یثبت علی القول بامامته الا من امتحن الله قلبه للایمان»
منابع:
1. ینابیع المودة ، باب 94 ، ص 494
2. الشیخ الاسلام حمّوی الشافعی/ فَرائدُ السِّمْطَیْن ج2 ص133/ ذیل حیث 431
فَرائدُ السِّمْطَیْن فی فَضائل المُرْتَضی و البَتول و السِّبْطَیْن و الأئمّة مِن ذُرّیتهم علیهم السلام، (۶۴۴-۷۳۰
این کتاب، درباره فضائل امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، حسنین و دیگر ائمه اطهار است؛ در دو جلد نوشته شده، جلد اول کتاب، به فضائل امام علی(ع) و در جلد دوم به فضائل عترت پیامبر پرداخته شده که علاوه بر امیر المومنین(ع) شامل فاطمه زهرا(س)، حسنین(ع) و ائمه دیگر تا حضرت مهدی(عج) است.
3. الیواقیت و الجواهر في بیان عقائد الأکابر /ج 2 مبحث 69 اثر عبدالوهاب بن احمد بن على حنفى شعرانى (898- 973ق)، مكنى به ابومحمد، مشهور به شعرانی، عالم، فقیه، محدث، شافعی، متوفای973ق) است که موضوع آن، بیان عقاید بزرگان با رویکرد تطبیق بین عقاید أهل عرفان و أهل فکر می‌باشد.
4. محمد صبان/ اِسعاف الراغبین فی سیرة المصطفی و فضائل اهل بیته الطاهرین ص 141
5. الإتْحاف بِحُبّ الأشْراف، آخر باب خامس ص 180 در شرح حال خاندان پیامبر(ص) و ائمه معصومین .
مولف این کتاب جمال‌الدین ابومحمد عبدالله بن محمد بن عامر شبراوی (۱۰۹۲ – ۱۱۷۲ق) از فقها و اصولیون مذهب شافعی و مورخ، محدث و ادیب و شاعر بود. شبراوی در جامع الازهر تدریس می‌کرد و مدتی ریاست آن را عهده‌دار بود. او به درجه‌ای رسید که موقعیتی نزد حکومت یافت و به همین دلیل، در دوره او اهل علم نیز به موقعیت والایی دست یافتند.
6. در صحیح مسلم این روایت که تعبیر فوق را دارد، از طرق متعدد نقل شده است:
حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا جَرِیرٌ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) یقول وحدثنا رِفَاعَةُ بن الْهَیْثَمِ الْوَاسِطِیُّ واللفظ له حدثنا خَالِدٌ یَعْنِی بن عبد اللَّهِ الطَّحَّانَ عن حُصَیْنٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: دَخَلْتُ مع ابی علی النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فَسَمِعْتُهُ یقول: اِنَّ هذا الْاَمْرَ لَا یَنْقَضِی حتی یَمْضِیَ فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً. قال: ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلَامٍ خَفِیَ عَلَیَّ قال: فقلت لِاَبِی: ما قال؟ قال: کلهم من قُرَیْشٍ.
گوید: همراه پدرم بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد شدیم، شنیدیم که حضرت می‌فرمود: امر خلافت اسلامی به پایان نخواهد رسید مگر این‌که دوازده جانشین در میان آنها حکومت کند. سپس کلامی را فرمود که برایم معلوم نشد، به پدرم گفتم: حضرت چه فرمود؟ پدرم گفت: حضرت فرمود: تمام این دوازده خلیفه از قریش هستند.
مسلم در روایت دیگر نقل می‌کند:
حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ وابو بَکْرِ بن ابی شَیْبَةَ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن اسماعیل عن الْمُهَاجِرِ بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن ابی وَقَّاصٍ قال کَتَبْتُ الی جَابِرِ بن سَمُرَةَ مع غُلَامِی نَافِعٍ اَنْ اَخْبِرْنِی بِشَیْءٍ سَمِعْتَهُ من رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قال فَکَتَبَ الی سمعت رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یوم جُمُعَةٍ عَشِیَّةَ رُجِمَ الْاَسْلَمِیُّ یقول: لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِمًا حتی تَقُومَ السَّاعَةُ او یَکُونَ عَلَیْکُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کلهم من قُرَیْشٍ.
مورد سوم
مهدی موعود در سال 255هـ ق در نیمه شعبان در شهر سامرا از مادری به نام نرجس به دنیا آمد.
1. شعرانی شافعی مصری بعد از اشاره به خروج دجال و نزول عیسی(ع):
هناک یترقب خروج المهدیِّ(ع) و هو من اولادِ حسنِ العسکریّ و مولِدُه(ع) لَیلَهَ النِّصفِ من شعبان سنَه خَمسٍ و خمسینَ ومأتینِ….
منابع:
1. مهدی فقیه ایمانی در کتاب “الامام المهدی عند اهل السنه” 112 تن از علمای و مورخین و محدثین اهل سنت را که ولادت آن حضرت را بیان داشته نام برده است؛ از جمله:
1. نسب شناسی معروف، ابو نصر بخاری در کتاب: سرّسلسله العلویه
2. مسعودی در “مروج الذهب”
3. خوارزمی در مفاتح العلوم
4. شهاب الدین یا قوت ابن عبد الله در “معجم البلدان”
5. ابن اثیر در الکامل ذیل سنه 260
6. ابن عربی در الیواقیت و الجواهر از باب 366 فتوحات مکیه
7. ابن خلکان در “وفیات الاعیان”

خطبه دوم
حجت الاسلام والمسلمین صادقی در خطبه دوم ضمن سفارش به تقوای الهی و طلب غفران و رحمت برای همه به خصوص رفتگان، روی دو موضوع صحبت نمود:
1. سالروز خروج ارتش سرخ
2. حجاب و نقش اجتماعی و اخلاقی آن
در رابطه با سالروز خروج ارتش سرخ گفت:
سالروز خروج مفتضحانه ارتش سرخ از کشور در 26/ دلو/ 1367 پس از نه سال تجاوز (در سال 1358) در اثر جهاد و مقاومت بی نظیر مردم ما با تقدیم بیش از یک میلیون شهید، صورت گرفت و این پیروزی معادلات قدر در سطح جهان را بهم زد.
ایشان رمز موفقیت این پیروزی بزرگ را در دو چیز دانست:
1. وحدت 2. ایمان مردم
و در رابطه با این سوال که چرا پس از آن موفق به یک حکومت همه شمول نشدیم و در حقیقت شکست خوردیم. دشمن را از در بیرون کردیم اما دوباره از کلکین بازگشت؟ گفت:
اگر تاریخ کشورمان را ورق بزنیم مردم ما در تمام جنگهای که با دشمنان خارجی مواجه بودند خوب مقاومت کردند و سر بلند بیرون آمدند اما پس از آن شکست خوردند و نتوانستند از خون شهدا پاسداری کنند و آرمانهای به حق آنان را تحقق بخشند، مثلا در حمله چنگیر برای اولین بار در تاریخ، مردم ما سخت ترین مقاومت را از خود نشان دادند، آخرین امپراتوری خوارزم شاهان، خوارزمشاه بعد از شکست پروان از دره غوربند در بامیان آمد، چرا؟ چون هسته مقاومت در آنجا شکل گرفته بود، شهر غلغله که اولین تمدن غوری اسلامی است و یاد گار مولا مان امیر المومنین(ع) با سرسختی و تا آخرین نفس مقاومت کرد، نوه چنگیز با بسیاری از سردارانشان کشته شد، چنگیز که تا آن زمان مقاومتی نظیر آن را ندیده بود با تمام قوا بر شهر غلغه حمله نمود، و از طرفی همه جا سقوط کرده بود، شهر را قتل عام کردند و حتی به حیوانات و درختان رحم نکرد، عقده چنگیزی در بامیان …..
امپراطوری انگریز برای اولین بار در کشور ما شکست مفتضحانه خورد.
ارتش سرخ در مقابل مقاومت مردم ما برای اولین بار زمین گیر شد و امپراطوری شوروی از هم فروپاشید.
خطیب مسجد جامع رهبر شهید استاد صادقی، علل شکست بعد از پیروزی با تجاوزگران خارجی چنین برشمرد:
1. اختلافات و منازعات قومی، زبانی، نژادی و…: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ 46 انفال
2. جدایی از قرآن و دستورات دینی: روزی ویلیام گلادستون سیاستمدار لیبرال انگلیسی که چهار دوره نخست‌وزیری انگلستان را به عهده داشت در ۱۸۳۳م با اشاره به یک جلد قرآن به اطرافیانش گفت:
تازمانی که این قرآن در دست مسلمانان باشد و به آن عمل کنند، اروپا هیچ وقت نمی‌تواند بر اسلام مسلط گردد و خود نیز در آرامش و امنیت زندگی نخواهد کرد. در این هنگام کشیشی با عصبانیت قرآن را برداشت و آن را پاره نمود. گلادستون گفت: ‌ای احمق! منظورم پاره کردن نبود، بلکه باید آن را از صفحه‌ی قلب مسلمانان پاک نماییم و عمل به آن در جامعه‌ی مسلمانان از بین ببریم.
3. جهل
زمانی که خورشید علم و دانش در کشور ما پرفروغ بود حرفی از شیعه و سنی، هزاره و ازبک، پشتون و تاجیک و … نبود،
اسلام آنقدر که روی علم و دانایی تکیه کرده روی هیچ موضوعی تکیه نکرده، علم را مایه حیات و زمینه ساز تعالی و تکامل بشری می داند و طلب آن را بر هر زن و مردم مسلمان واجب.
همین سه عامل باعث شده که 7 میلون یهودی بر 23 کشور عربی و چهار صد میلیون عرب و هشت میلیارد مسلمان دهن کجی و زور گویی کند.
4. بی تفاوتی نسبت به سرنوشت همدیگر
که بر می گردد به عدم مراعات اصل امر به معروف نهی از نکر، اصلی که مسلمانان را نسبت به سرنوشت یکدیگر مسئول قرار میدهد، خطیب مسجد جامع راجع به حجاب و پیامدهای اجتماعی و اخلاقی آن گفت:
هر ملتی علاوه بر قوانین و مقرارات اجتماعی و مدنی، دارای اصول و اعتقادات دینی است که به زندگی آنان نظم، همسویی و هماهنگی می دهد و از بروز اختلافات و منازعات دور می سازد.
هردینی بایدها و نبایدهای را در پیش روی پیروانش قرار میدهد که در اسلام و جامعه مسلمانان یکی از آنها مسأله حجاب است که جزء اخلاقیات دینی و اجتماعی ما مسلمانان شمرده می شود و در آن مصالحی را در نظر دارد و مراعات نکردن آن، مفاسدی را بوجود می آورد.
ایشان در ادامه گفت: من راجع به تأکید اسلام بر حجاب در آیات و روایاتی که در این مورد آمده است و بسیار شنیده اید، به علت تنگی وقت صحبت نمی کنم فقط به چند مورد پیامدهای اجتمامعی و اخلاقی آن اشاره می نمایم:
1. حجاب در اسلام نمایانگر شخصیت، وقار و عزت یک زن مسلمان است و باعث اعتماد یک مرد به شریک زندگی آینده اش می گردد. هر جوانی می خواهد شریک آینده زندگی شان آن صفات را داشته باشد، به همین خاطر جوانان ما از خارج زن نمی گیرند، از کشورهای افغانستان، ایران و …. زن می گیرند با توجه به مشکلاتی مالی و قانونی که دارند؛ در حالی که دختر در اروپا و آمریکا الی ماشاءالله است و فضای مجازی پر است از کانالهای همسر یابی، چون هیچ مرد مسلمانی به دنبال شریک زندگی که از شخصیت خوب اخلاقی و اجتماعی برخوردار نباشد نیست.
2. حجاب امنیت است، چرا؟
حجاب تنها پوشش ظاهری نیست بلکه عبارت است از پوشش، گویش، و سلوک و منش یک زن، و هیچ جوانی جرأت نمی تواند به زن محجبه زبان درازی کند و به اذیت و آن بپردازد.
3. حجاب در جامعه مسلمان، اعتماد و اطمنان را به دنبال دارد، از سوء زنها و بی اعتمادی که پایه های زندگی خانواده ها را متزلزل می سازد جلو گیری می کند.
4. حجاب امنیت روحی و روانی خانواده ها را تامین می کند.
دنیا بد شده، تجاوز و بی بندو باری در اثر وضعیت بد فرهنگی و رسانه های غیر اخلاقی به آخرین حد رسیده است. دختری که از خانه با وضعیت غیرمناسب بیرون می رود، در معرض اذیت و آزار اوباشان و بی بندوباران قرار دارد، به همین خاطر خانواده اش دلهره دارد.
ایشان در ادامه گفت:
حجاب در تمام ادیان الهی تاکید شده، شکستن این اصل باعث شده جهان به سوی بی بندو باری، سوء اخلاق، سوق داده شود به همین خاطر ما در جهان غرب با مراعات نکردن این مسئله شاهد فروپاشی اخلاقی هستیم، تا جایی که از دواج همجنس گرایان قانونی می شود در مقابل نظام و پایه های خانواده فروپاشیده می شود و ازدواج که یک سنت الهی و سبب امنیت روحی و روانی و ادامه نسل بشر است در معرض خطر قرار می گیرد، امروز یکی از مشکلات جهان غر به خاطر همین مسأله با کمبود نسل جوان که نیروی محرک جامعه بشری است، مواجه می باشد و….

لازم به یادآوری است سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه این هفته مسجد جامع رهبر شهید شهر بامیان جناب حجت الاسلام ابراهیمی یکی از علمای مرکز بامیان بود که ایشان در رابطه به عظمت و بزرگی عبادت در روز جمعه و ماه مبارک رمضان، شکر نعمت و صبر و بردباری در برابر سختی ها و مشکلات، صحبت نمود و در اخیر با ذکر توسل به حضرت ابوالفضل العباس سخنانش را پایان داد.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=39205

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب