
شعر / علامه اقبال: فرد از حق، ملت از وی زنده است
حرف بی صوت اندرین عالم بدیم/از رسالت مصرع موزون شدیم از رسالت در جهان تکوین ما/از رسالت دین ما آیین ما از رسالت صد هزار
حرف بی صوت اندرین عالم بدیم/از رسالت مصرع موزون شدیم از رسالت در جهان تکوین ما/از رسالت دین ما آیین ما از رسالت صد هزار
باد در مردم هوا و آرزوست چون هوا بگذاشتی پیغام هوست خوش بود پیغام های کردگار کو ز سر تا پای باشد پایدار خطبهٔ شاهان
جواد محدثى بار دگر، ياد تو زد آتش به جانم جا دارد از اندوه اين درد گر جاى اشك، از ديدگانم، خون چكانم اى سوره
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعده
محمد رستگار ماتم گرفت حال و هوای مدینه را پوشید کعبه رخت عزای مدینه را خاکم به سر که دست اجل تیشه بر گرفت وز
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به
لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟ گوشه ی چشم
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هرکه مینگرم در لباس احرامش دلش به
عید قربان است یا عید عنایات خداست؟ عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست . ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید مرکز
سلام شاعران به ماه خراسان در پرونده شعر رضوی ۴۰شعر از بهترین شعرها برای امام رضا (ع) شهرستان ادب: نخستین مطلب پرونده تخصصی شعر رضوی
نذر سر چهار حجت معصوم و مظلوم بقیع یک، دو، سه، چهار آسمان، بی مهمان یک، دو، سه، چهار کهکشان، در زندان یک، دو، سه،