شعر کسایی مروزی

کسایی مروزی: سوگنامه اهل بیت (ع)

بادِ صبا درآمد، فردوس گشت صحرا آراست بوستان را نیسان به فرشِ دیبا آمد نسیمِ سُنبُل با مُشک و با قَرَنفُل آورد نامهٔ گُل، بادِ

عبدالقهارعاصی: یاعلی

من و ذکر نام تو یا علی که کشانی‌ام به هدایتی مگر از تو چشم عنایتی، برساندم به ولایتی همه تن خلوص و ارادتم، به

محمدکاظم کاظمی: غدیر

ای بشر! خانه نهادی و نگفتی خام است‌ کفر کردی و نگفتی که چه در فرجام است‌ چشم بستی و ندیدی که در آن یومِ

حمزه محمودی

حمزه محمودی: غدیر

نگاه قافله‌ها سمت ماه و خورشیدست و از کویر عطشناک عشق جوشیدست زلال معرفت از سمت قبله جاری شد درون حِصن حَصین‌است هر که نوشید‌ست

سکندر حسینی بامداد

سید سکندر حسینی بامداد: غدیر

زمین به هلهله افتاد و آسمان رقصید مَلک به عشق تو در عرش ناگهان رقصید تو کعبه‌‌ای که تو را کعبه در دلش جا داد

شعر کفعمی

مرحوم کفعمی: درباره اسامی غدیر

َنِيأً هَنِيأً لِيَوْمِ الْغَديرِ وَ يَوْمِ النُّصُوصِ وَ يَوْمِ السُّرورِ خرّم و مبارک باد روز غدير، روز بهروزي و شادماني. وَ يَوْمِ الْکَمَالِ لِدِينِ الأِلهِ

سیدرضا مؤید

سیدرضا مؤید: غدیر تجدید پیمان

باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر چشمه های نور