
شعر لبیک – غلامرضا سازگار
لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز
لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟ گوشه ی چشم
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هرکه مینگرم در لباس احرامش دلش به
عید قربان است یا عید عنایات خداست؟ عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست . ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید مرکز
سلام شاعران به ماه خراسان در پرونده شعر رضوی ۴۰شعر از بهترین شعرها برای امام رضا (ع) شهرستان ادب: نخستین مطلب پرونده تخصصی شعر رضوی
نذر سر چهار حجت معصوم و مظلوم بقیع یک، دو، سه، چهار آسمان، بی مهمان یک، دو، سه، چهار کهکشان، در زندان یک، دو، سه،
صبا بگو به فاطمه شرح غم زمانه ام که خون زجور دشمنان شد دل غمگنانه ام چنان که درب خانه ات سوخت در آتش ستم
نشسته ام در کنار این خم، امام صادق رسیده مستی به دور چندم؟ امام صادق چه بی قرارند و بی مدارند اگر نگردند به دور
اشعار شهادت امام صادق(علیه الاسلام) با طنابی آمد و با زور بازو را کشید رفت دنبالِ خودش این پیرِ کَمسو را کشید بعد از اینکه
تا نقاب از روی زیبای تو بالا میشود شب در این کاشانه پیش از صبح، فردا میشود صبحگاهان در حریم دل، نسیم کوی تو اندک
نمی ز دیده نمیجوشد اگر چه باز دلم تنگ است گناه دیده مسکین نیست، کمیت عاطفهها لنگ است کجاستی که نمیآیی الاتمام بزرگیها پرنده بی
کران شرق، کمان خطر کشید، بیا کویر فتنه امان مرا برید، بیا در آسمان کبودم، کران سبزی باش بیا که قامت این کهکشان خمید، بیا