روانشناسی عزاداری
حجتالاسلام والمسلمین محسن خیری
اشاره
شناخت مؤلفهها و ویژگیهای مراسم عزاداری از منظر روانشناسی، اهمیت بسیاری دارد و نقش بهسزایی در ترویج و پیشبرد فرهنگ اسلامی ایفا میکند. در این بحث، نخست مفهومشناسی عزاداری ارائه شده، سپس ضمن بیان مقوله عزاداری سالم، به آثار فردی و پیامدهای اجتماعی برگزاری مراسم عزاداری پرداخته شده است.
مفهومشناسی
عزاداری، اگرچه در عرف عام به معنای ماتم گرفتن استعمال میشود، اما در لغت از ماده «عزو» به مفهوم صبر و تسلی دادن بوده و بر وزن فعال، مردی دوستدار تسلی است [1]. بنابراین، عزاداری به معنای صبر پیشه کردن هنگام مصیبت است، نه ماتم گرفتن. به هر حال، آنچه در این مقاله به دنبال آن هستیم، حکایت از معانی عرفی واژه است. در عرف، عزاداری به دو مفهوم استعمال میشود:
- دردی که بر فردی وارد شده و قلب و روان او را متأثر میکند.
- مراسمی که به منظور بزرگداشت یاد و خاطره فرد یا گروهی برگزار میشود [2] و از مراد عزاداری بارز آن، عزاداری مذهبی است که در این نوشتار، به تبیین معنای دوم از منظر روانشناسی خواهیم پرداخت.
عزاداری مذهبی؛ رفتاری سالم یا ناسالم
با توجه به تعریفی که کارشناسان از انسان و رفتار سالم ارائه میدهند، میتوان عزاداری مذهبی را نیز ارزیابی کرد. انسان سالم، انسانی است که همه ابعاد وجودی او، یعنی عواطف، شناخت و رفتار او، در راستای رشد، تعالی و خود شکوفایی قرار بگیرد [3]. اگر به این ابعاد سهگانه، بعد روحی را نیز اضافه کنیم، باید بگوییم انسان سالم، کسی است که همه شناختها، هیجانها و رفتارهای او، همسو با بعد روحانیاش باشند. رفتار سالم نیز از نظر روانشناختی عبارت است از رفتاری که مانع سازگاری فرد با اطرافش نشود و روند طبیعی زندگی او را مختل نکند [4].
بر اساس این تعاریف، عزاداری مذهبی به عنوان رفتاری که در راستای بعد روحانی قرار میگیرد، رفتاری سالم محسوب میشود که از انسان سالم صادر میشود و میتوان آن را چنین تعریف کرد: عزاداری سالم، عبارت است از حزنی که بر قلب حکمت فرد نسبت به مراسم خاندان عزت و طهارت مستولی میشود و به وسیله هیجانات متعارف، معقول و در محدوده چهارچوب شرع، ابراز میشود. مطابق این تعریف، فردی که حزن قلبی را احساس نکند یا روش ابراز حزنش مورد تأیید عقل جمعی و فرهنگ متعارف نباشد یا خارج از موازین و چهارچوب شریعت مقدس باشد، نمیتواند عزاداری سالمی داشته باشد. با این حال، اگر فردی فاقد این قیود باشد، ولی علاقهمند به ایجاد این حالات در خود باشد، در مسیر عزاداری سالم قرار خواهد گرفت و از آثار آن بهرهمند خواهد شد [5].
الف ـ آثار فردی عزاداری
مهمترین آثار فردی عزاداری عبارتاند از:
1. آرامش روانی
در دنیای سرشار از اضطراب و استرس امروز، هر کسی به دنبال گمشده خود، یعنی آسایش و آرامش افتاده و برای به دست آوردن آن، هر راه و احتمالی را میآزماید. گروهی به عوامل تخدیرکننده پناه میبرند [6] و عدهای دیگر، به عنوان کارشناسان مسائل انسانی، شیوههایی را برای آرامشافزایی و اضطرابزدایی طراحی میکنند [7]. اما نکته اینجاست که هیچکدام از این روشها، نتوانسته است آرامش واقعی را برای انسان رقم بزند. اگر میتوانست، دستکم در بخشی از دنیای پرمدعای امروزی، شاهد جامعهای بدون اضطراب و استرس میبودیم. شاهد میتوان علت همه این ناتوانیها را در یک جمله خلاصه کرد و آن عبارت است از: «نادیده گرفتن روح و حقیقت انسانی.»
هر گونه توجه به روح، ما را ناگزیر از بررسی مسئله مبدأ و معاد خواهد کرد. اینجاست که توجه ادیان، بهویژه مذهب تشیع به رابطه انسان با خدا، بیش از پیش اهمیت مییابد. چنانکه قرآن کریم نیز میفرماید: «آرامش و اطمینان، تنها با یاد خدا حاصل میشود» [8]. توسل و نزدیک شدن به معصومین، از بارزترین مراد عزاست که عین قرب الهی است [9]. از این رو، تمام آرامش روحی، برای عزاداران نیز حاصل خواهد شد.
2. رشد اخلاقی
روانشناسان، پس از مخالفتهای اولیه، در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که دین و معنویت، از مهمترین عوامل مؤثر بر رفتار انسانی است. بررسیهای علمی نشان میدهد که هر چه میزان معنویت و دینداری افراد بالاتر باشد، مقاومت بیشتری در برابر کجرفتاریها داشته، احتمال انحراف آنها کمتر میشود، چنانکه میزان خودکنترلی هیجانی در فرزندان والدینی با سطح اعتقاد مذهبی بالا، بیشتر بوده و تخلفات دوران نوجوانی آنها کمتر خواهد بود [10].
عزاداری، به عنوان مراسمی که با تغییر یا تکمیل باورها و تحریک هیجانات مذهبی، میزان پایبندی افراد را به دین بیشتر میکند، میتواند نقش فزایندهای در این راستا داشته باشد. چنانچه برخی گفتهاند شرکت در عزاداری ماه محرم، تأثیر قابل توجهی در خودشتنداری دانشآموزان پسر دانشگاههای تهران، نسبت به انحرافات جنسی داشته است [11].
علاوه بر این، عزاداری و توسل به معصومین، یکی از مهمترین راههای ارتقای معرفت و کسب مراتب قرب الهی است. مرحوم آقای قاضی میفرمود: «محال است انسانی به جز از راه سیدالشهداء به مقام توحید برسد» [12]. علامه طباطبایی نیز در این باره فرموده: «اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانستهاند قلب خود را پاک و صاف کنند و بالأخره سلطان معرفت برای آنها طلوع کرده است، در یکی از این دو حال بوده است: اول، در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خواننده آن،… دوم، از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین و عزاداری و حضرت را برای رفع حجاب و موانع سلوک، نسبت به سالکان راه خدا عنایتی عظیم است» [13].
3. بصیرتافزایی
روانشناسی شناختی، به نوعی دنبال اثبات این نکته است که عمده مشکلات بشر، ریشه در افکار او دارد و در این میان، سالمترین افراد کسانی هستند که از اندیشههای معقول و منطقی برخوردار باشند، یعنی اندیشههایی که بر اساس دلایل و شواهد پذیرفتهشده و به دور از هر گونه یکجانبهنگری و پیشداوری انجام شود، چیزی که در منابع دینی ما، از آن به «بصیرت» یاد میشود. بصیرت، نوعی علم و آگاهی همراه با توان تشخیص و تمیز است که ابزار فهم حقیقت است. از این رو، افراد فاقد بصیرت، از هدایت یافتن عاجز و محروم هستند [14].
زندگی اهل بیت پر است از عبرتهایی که قدرت تحلیل و تشخیص شناختی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و مراسم عزاداری، یادآور و زموزنده همه این عبرتهاست. فوکویاما، شیعه را به پرندهای با دو بال قدرتمند تشبیه کرده است که یکی، بال سبز انتظار موعود، و دیگری، بال سرخ شهادت است که شکستناپذیری و مبارزه با ظلم را برایش به ارمغان آورده است [15].
رهبر معظم انقلاب در بیانات مختلف، به عناوین متعددی از این عبرتها اشاره کرده است، از جمله: عاشورا صحنه کامل زندگی، تبیین تکلیف مسلمانان در شرایط مختلف، وجوب مبارزه و قیام اصلاحطلبانه، تغییر علیه سلطه ستمگر، دشمنشناسی، گم نکردن هدف، جهتگیری ارزشی در رفتارها، تلاش مستمر در تهذیب و سیاست و بسیاری درسهای دیگر [16].
4. هویتسازی فردی
عزادار، از زمانی که انگیزه شرکت در مراسم عزا در او شکل میگیرد با حرکت ارادی و برنامهریزی لازم، تعامل با اعضای خانواده و مردم، سازگار شدن با برنامههای عمومی عزاداران، کیفیت عزاداری و نیز مشارکت در برگزاری این مراسم، همواره به تواناییها، استعدادها، نیازها، محدودیتها، اهداف، تضادهای درونی، مسئولیتپذیری، جنسیت و همانندسازی با دیگران واقف شده، به تعریف روشنی از خود میرسد که به آن «هویت فردی» میگویند.
آیا تا به حال، در میان کسانی که به چنین مراسمی دل دادهاند، نه کسانی که شرکت صوری دارند، فردی را دیدهاید که دچار بحران هویت شده باشد؟ از این رو، مراسم عزاداری کمک شایانی به هویتسازی فرد کرده، استعدادهای او را در مسیری درست شکوفا میکند.
5. هوش هیجانی
هوش هیجانی، عبارت است از شناخت، درک، کنترل افکار و احساسات و ارتباطات مناسب آنها با دیگران به گونهای که با هیجانات دیگران همدلی کرده و افراد را قادر سازد که بر اساس حک سطح هیجانی مناسب، با دیگران تعامل کند [17]. کارشناسان برای افزایش هوش هیجانی، روشهایی را بیان میدارند، از جمله وارد شدن فرد در محیطهای اجتماعی تا در تعامل سازنده با مردم، به قدرت ابراز وجود و بیان احساسات، کنترل خشم، پرهیز از جملاتی چون «من نمیتوانم» یا «نمیشود»، و یا توانایی ابراز احساسات به صورت واقعی برسد [18].
عزاداری، خود به معنای ابراز احساسات حزنانگیز نسبت به وقایع دمافزا است. تلاش فرد در عزای امام حسین برای متناسب کردن عزاداری با الگوهای دینی و پرهیز از تقلید مراسمهای دیگر دینی، متناسب بودن با زمان و مکان با توجه به شیوههای صحیح عزاداری، و نیز تعامل مناسب با عواطف این عزاداری، هر کدام به نوبه خود میتواند تقویت هوش هیجانی را به دنبال داشته باشد.
6. تخلیه هیجانات
هر انسانی در زندگی با هیجانهای گوناگونی مواجه میشود و بسته به تربیت، فرهنگ و عقاید خود، با آنها روبهرو میشود. کارشناسان بر این باورند که به زبان آوردن این هیجانها و برونریزی متعادل آنها با روشهایی مثل تداعی آزاد، در آرامش و تعادل هیجانی فرد بسیار مفید است [19].
از مهمترین روشهای تخلیه هیجانی، گریه کردن است که علاوه بر اینکه از لحاظ جسمی باعث نرم شدن چشم و خروج مواد سمی از آن میشود، روابط میان انسانها را محکمتر میکند [20]. کاتلر بر اساس علتشناسی خروج اشک از دیدگاه، ده معنا برای اشک مطرح میکند:
- واکنشهای فیزیولوژیکی
- یادآوری خاطرات
- رهایی از خاطرات دردناک گذشته
- رساننده پیام وابستگی ما به دیگران که منجر به صمیمیت میان افراد میشود
- اشک اندوه و فقدان
- نومیدی و افسردگی
- تعالی مسرتبخش و زیباشناختی
- تأثر عاطفی هنگام شنیدن موسیقی یا تماشای تئاتر یا فیلم
- خشم و نومیدی
- اشکهای فرحکارانه [21].
گریهای که عزادار در مراسم عزای امام حسین میکند، میتواند یک یا چند مورد از معانی فوق را در بر داشته باشد. این گریهها، از هر نوعی که باشد، کارکردهایی دارد:
- نوعی تخلیه هیجانی است و آرامشی را به دنبال دارد و باعث جلای قلب میشود.
- هیجانها و تأثرات روانی، در بعد شناختی اثر گذاشته و کنکاش و در نهایت، شناخت فرد به موضوع مورد نظر را تقویت میکند.
- با تقویت عواطف و شناختها، نگرش فرد نسبت به آن موضوع تقویت شده و آمادگی رفتاری او برای متناسب داشتن با شناختها و عواطف، بیشتر میشود.
- باعث محبت به موضوع و همانندسازی با آن میشود، چنانکه شنیدن شجاعت حضرت عباس، به طور ناخودآگاه، روحیه دلاوری را در فرد تقویت میکند.
- تمام انواع گریهها میتواند جهتگیریهای سیاسی، فرهنگی و دینی داشته باشد و از آنها حسن استفاده یا سوء استفاده بشود [22].
7. بروز هیجانهای مثبت
هر انسانی در فرآیند زندگی خود، مراتبی از دلمردگی را تجربه میکند که غمانگیزترین هیجان است [23]. البته از دیدگاه علم، فقط نوعی از دلمردگی را که با علائمی مانند کاهش محسوس علاقه یا لذت، کاهش یا افزایش قابل ملاحظه وزن، بیخوابی یا خوابزدگی، بیقراری یا کندی روانی-حرکتی، خستگی، احساس گناه بیش از حد، کاهش تمرکز و یا افکار خودکشی همراه باشد، باید بیمارگونه تلقی کرد [24].
آنچه ما در مراسم عزاداری میبینیم، نشاط مضاعف، بروز گریه مثبت، احساس سبکی و تعلق احساسی بیشتر در قلوب مستمعان و عزاداران است، بلکه در جهتدهی افراد به هیجانهای مثبت تأثیر بهسزایی دارد.
البته نکته قابل توجه این است که ایجاد فضای غم برای افراد افسرده یا کسانی که زمینه افسردگی را دارند، میتواند مشکلزا باشد و آنها را افسردهتر کند، اما در این باره نکاتی وجود دارد که شایسته توجه است:
- چنین افرادی به دلیل مشکلی که در فرآیند شناختی و عاطفی آنها وجود دارد، از هر فیلم و عکس یا هر اتفاق و خبر ناگواری متأثر شده، افسردگی بیشتری را تجربه میکنند و اختصاص به چنین مراسمی ندارد.
- افراد افسرده نیز در حد معمولی به تخلیه هیجانی نیازمندند و گریه کردن آنها، انرژیزاتر از هر کار دیگری است.
- آنچه در مراسم عزای اهل بیت مطرح میشود، صرف نقل حکایتهای دلانگیز تاریخی نیست، بلکه جهتدهی اصلاحی به باورها، رفتارها و هیجانات است. وقتی حضرت زینب در بدترین تجربههای مراسم عزای خودش قرار میگیرد و هیچکدام از نشانههای افسردگی را از خود بروز نمیدهد، نتیجه میگیرم که میتوان مقاومتر و تأثیرگذارتر زندگی کرد.
- ناگفته پیدا است، افرادی که دچار اختلال افسردگی باشند، باید تحت نظر متخصص رواندرمانی قرار بگیرند و چه بسا حضور در این مراسم، برای برخی از آنها توصیه نشود.
ب ـ آثار اجتماعی عزاداری
برخی از مهمترین پیامدها و آثار اجتماعی عزاداری، به شرح زیر است:
1. الگوسازی و الگوپذیری
الگو، در حقیقت، یک رفتارسنج است، یعنی رفتار متأسی و پیرو در موضوع خاصی، با رفتار اسوه و الگو مقایسه میشود و فاصله این دو، محاسبه میشود تا پیرو به کاستیهای وجود خودش پی برده، در صدد جبران و تدارک آن برآید [25].
وجود الگو، آثار گوناگونی چون هدفگذاری، انگیزهبخشی، تقویت اراده، واقعنگری و استفاده از تجربههای نظری و عملی را به همراه دارد. زندگی امامان، برای همه مقاطع رشد انسان، از کودکی، نوجوانی و جوانی گرفته تا میانسالی و کهنسالی، درخور الگوبرداری است، از جمله: زینب کبری الگوی کاملی برای جامعه بانوان، برادری و خواهری عباس و زینب و امام حسین، رابطه پدر و فرزندی میان امام حسین و دختران و پسرانش، ولایتپذیری حارث امام حسین، نوع تعامل با همسر ناسازگار در زندگی امام حسن و امام جواد، حر الگوی خطاکاران، برخورد امامان با دشمنان زگاله و یا فرع خوردگان.
البته مسئله الگوسازی عزاداری، به همینجا ختم نمیشود، بلکه هر کدام از شرکتکنندگان عزاداری، مثل علما، مداحان و مستمعان مراسم عزا، حتی اصناف گوناگون مردمی، گروههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، میتوانند برای دیگران الگو باشند.
2. رشد اجتماعی و دستیابی به هویت جمعی
رشد اجتماعی، به معنای برقراری ارتباط با افراد و محیط پیرامون است. روشن است که رشد اجتماعی کارآمد، به شناخت و کاربست ابعاد مختلف جسمی و روانی و روحی فرد و نیز محیط وی بستگی دارد. از این رو، هر چه فرد شناخت بیشتری از خود و هویتش داشته و از مهارتهای زندگی بیشتری برخوردار باشد، رشد اجتماعی افزونتری نیز خواهد داشت. مراسم عزاداری، تأثیر بهسزایی در نیل به این شناختها و مهارتها دارند:
- هویت خانوادگی: شرکت و تقسیم مسئولیت میان اعضای خانواده و رعایت سلسلهمراتب سنی در مراسم عزا، بارزتر شدن مرزهای میان اعضای خانواده و احیای یا تقویت قواعد خانواده مبتنی بر آداب و سنن هر منطقه در عزاداری و امثال آن، دارای آثار قابل توجهی در هویت خانوادگی است.
- هویت ملی: مراسم هر منطقه، بر اساس فرهنگ و آداب و رسوم همان جا برگزار میشود و موج انتقال آنها به نسلهای بعدی میشود. این هیئتها و تکیهها بودند که همواره در تاریخ، از عوامل مهم اجتماع و اتحاد شیعیان و دفاع از کشور و میهن خود در برابر دشمنان و معاندان به شمار میرفتند، مانند آنچه در هشت سال دفاع مقدس شاهد آن بودیم.
- هویت اجتماعی: همکاری بین هیئتها، مستمعان هیئتها و نیز تقسیم نقشها و وظایف، فرد و بهویژه نوجوانان را وارد فعالیتهای اجتماعی میکند و آنها را به فراگیری مهارت روابط اجتماعی رهنمون میسازد.
- هویت تمدنی: تمدن اسلامی که در عرض 50 سال توانست بر جغرافیای وسیعی سیطره داشته باشد، ناشی از الگوی حکومت عادلانه معصومین، افتخارات علمی و معماری مسلمانان و ارزشهای والای اسلامی و انسانی بوده که همگی، در مراسم عزاداری تبیین میشوند.
- هویت دینی: روشن است، وقتی برای حسین و اهل بیتش گریه میکنیم و همواره به پیامبر اکرم و حضرت زهرا شکوه میبرم و امام زمان را صاحب عزا میدانیم، میتوانیم حد و مرز دین و آیین خود را مشخص کنیم.
- هویت فرهنگی: برقراری مراسم عزای خانگی با مشارکت اعضای خانواده، مناسبات بهتر میان اعضای خانواده و بلکه اعضای فامیل را به همراه میزند و چه بسا این سنت، از نسلی به نسل دیگر برسد و فرهنگ حاکم بر خانواده را نیز جهتدهی کند. مقاومتهای مردمی در جرای کشف حجاب رضاخان و نیز قیام مردم بر ضد حکومت پهلوی به صورتی گسترده، واگذار همین هیئتها و دستهجات حسینی بوده است [26].
3. مشارکت اجتماعی
انسان، به عنوان یک موجود اجتماعی، محتاج به تعلق و مورد قبول واقع شدن است، یعنی سلامت روانی انسان، به روابط گروهی او وابسته است. هر رابطه مطلوبی میتواند یک عامل پیشگیرانه و یا یک رابطه درمانی نیز باشد. از این رو، استفاده از گروه برای درمان مشکلات مراجعان، از سوی روانشناسان مورد توجه قرار گرفته، در دو حوزه از گروه استفاده میکنند: یکی، برای شناخت و کسب اطلاعات از اعضای گروه تحت عنوان گروهشناسی، و دیگری، برای درمان مشکلات اعضای گروه تحت عنوان گروهدرمانی.
برپایی مراسم عزاداری به صورت عمومی، هر فردی را در تودهای عظیم از گروههای اجتماعی وارد میکند که هم آن آثار درمانی گروهی را به دنبال دارد، از جمله:
- هر کسی که از یک مشکل سطحی یا حال عاطفی برخوردار است، با مشاهده توده عزاداران حاجتمند و نذرکننده متوجه میشود که در داشتن مشکل، منزوی به فرد نیست و دیگران نیز به آن مبتلا هستند.
- با شرکت در میان عزاداران، همسالان خود را میبیند که یکدیگر را بهتر درک میکنند و میتواند آزادانه احساسات واقعیاش درباره خود و دیگران را مطرح کند و احساس رضایتمندی را بیشتر تجربه کند.
- فرد میبیند که یک بزرگسالی مثل روحانی یا مسئولین هیئت، سعی در شناختن و کمک به حل مشکل او دارند و او را با تمام خطاها و گناهانش یا مشکلاتی که دارد، پذیرا هستند. همین امر، مایه امیدواری و تقویت اراده شخص میشود.
- با تجربه ملموس روابط و همبستگیهای انسانی و گروهی در لابهلای برقراری مراسم عزا، میفهمد که در معرض ارزشهای گوناگون قرار میگیرد و این خود اوست که تعیینکننده برقراری روابط خوب یا بد با دیگران است.
4. غلبه بر ناتوانیهایی چون کمرویی و درونگرایی افراطی
روشن است که هر کدام از کمرویی و درونگرایی افراطی، فرد را از مدار جامعه و ارتباطات اجتماعی خارج کرده، به درق کردن فرد در اندیشههای منفی، خودپنداره او، و در راستای آن، عزت و اعتماد به نفس او را کاهش میدهد. از این رو، کافی است به فرد مبتلا آموزش دهیم که چگونه به آنها دل بدهد. نمونهای از درمانهای مرتبط با این مسائل که مشاوران و رواندرمانگران به آنها تأکید دارند، هر کدام به نوعی در مراسم عزاداری مرسوم ما، به عنوان یک حرکت گروهی و اجتماعی وجود دارد. این نمونههای درمانی، عبارتاند از:
- پذیرش بدون قید و شرط: حتی اگر رفتارش را نمیپسندم، باید برای شخصیت او احترام و ارزش خاص قائل شوم، بهویژه در برابر دیگران. روشن است که هر کس با هر لباس و مقام و هر اعتقادی میتواند در مراسم عزای حسینی شرکت کند. خیل عظیمی از رهگمکردگانی چون رسول ترکها و علی گندابیها در چنین مراسمی شرکت کردهاند و راه روشن هدایت و به اصطلاح، سبک زندگی درست را یافتهاند. جالب اینجاست که هر کسی که با حضور آنها مخالف میکرده، از سوی اهل توبیخ و مذمت شده است.
- تقویت بعد اجتماعی: با حضور اجتماعی پررنگ در میان دوستان، اردوها و یا اماکن عمومی، میتوان بعد اجتماعی خویش را تقویت کرد. کسانی که به شکلی در برپایی هیئتها و تکیهها شرکت میکنند، الزاماً با افراد مختلفی روبهرو و آشنا میشوند. زمانی که این اقدامات همراه با نیات الهی و خلوص تمام انجام شود، موجبات انبساط خاطر و لذت معنوی نیز فراهم میشود. از این رهگذر، خودپندارههای افراد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
- اجتناب از انتساب القاب نامناسب چون خجالتی یا بیعرضه: انتساب چنین القابی به شخص در مجلس عزاداری، موجب احساس ناتوانی و حقارت در او شده، بیشتر از گذشته به انزوای آن فرد میانجامد. شرکتکنندگان در عزاداریها، به عنوان مهمان امام حسین به شمار میروند و در حقیقت، آنان حافظان شعایر ولاییاند که خاک قدومشان، توتیای چشم عاشقان اهل بیت است. بنابراین، در چنین مجالسی بایسته است که اشخاص را به جهت کاستیهای شخصیتیشان، تحقیر یا مذمت ننماییم و اصلاح و هدایت آنها را به وقتی مناسب واگذاریم؛ چه بسا حضور چنین افرادی در مجلس عزاداری و مواجهه کریمانه و توجه مناسب به آنان، موجبات اصلاح رفتار یا رشد شخصیت آنها را نیز فراهم میسازد.
پینوشتها:
[1] فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، قم: دار الهجرة، 1405ق، ص 402.
[2] کاویانی، محمد، روانشناسی عزاداری، اصفهان: نشر دیجیتال مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، بیتا، ص 2.
[3] شعارینژاد، علیاکبر، نگاه نو به روانشناسی انسان سالم یا سفری کوتاه در شخصیت انسان، تهران: اطلاعات، 1391ش، ص 110.
[4] محمدیان، احمدیار، روانشناسی کودکان و نوجوانان ناسازگار؛ اختلالات رفتاری-عاطفی، تهران: یادواره کتاب، 1397ش، ص 20.
[5] کاویانی، محمد، روانشناسی عزاداری، پیشین، ص 2.
[6] مارشال ریو، جان، انگیزش و هیجان، ترجمه: یحیی سید محمدی، تهران: ویرایش، 1392ش، ص 104.
[7] ملکمحمودی، امیر، درمان اضطراب و افسردگی، قم: منشور وحی، 1394ش، ص 40.
[8] رعد، آیه 28: «ألا بِذکِرِ الله تَطمَئِنُّ القُلُوبُ؛ آگاه باشید که با یاد خداوند، قلبها آرامش مییابد».
[9] قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره، ص 729: «منَ واَلاکُم فَقَد والَی الله وَمنَ عاداکُم فَقَد عادیَ الله وَمنَ أَحَبَّکُم فَقَد أَحَبَّ الله…».
[10] عابدینی، نصیر، «نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر دانشگاههای تهران»، مجله روانشناسی و دین، سال سوم، شماره اول، بهار 1397ش، ص 50-41.
[11] همان.
[12] هیئت تحریریه مؤسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، عطش، تهران: شمس الشموس، شانزدهم، 1397ش، ص 11.
[13] تهرانی، محمدحسین، رساله لب اللباب، بیجا: نشر حکمت، بیتا، ص 219.
[14] رحیمی، علیرضا، تعلیم و تربیت بصیرتگرا، تهران: دانشگاه امام صادق، 1397ش، ص 124.
[15] رجوع کنید به بروشورهای فرهنگی و اطلاعرسانی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
[16] خامنهای، سید علی، درسهای عاشورا، تهران: انقلاب اسلامی، 1392ش، ص 14.
[17] رینا کلرک و رونیل روکس، هوش هیجانی برای کودکان و نوجوانان، ترجمه: علی کریمی، تهران: رسانه تخصصی، 1394ش، ص 2.
[18] آدل. بی. لین، پنجاه فعالیت عملی برای ارتقای هوش هیجانی در محیط کار، ترجمه: بهرامعلی قنبری هاشمآبادی و سیده معصومه علوی، مشهد: بهنشر، 1397ش، ص 11.
[19] اعتمادی، احمد و تبریزی، مصطفی، آشنایی با 17 فن رواندرمانی، تهران: فراروان، 1390ش.
[20] جفری ای، کاتلر، زبان اشکها، ترجمه: طاهره جواهرساز، تهران: جوانه رشد، 1394ش، ص 12.
[21] همان، ص 11-77.
[22] کاویانی، محمد، روانشناسی عزاداری، پیشین، ص 24.
[23] امیرحسینی، خسرو، مهارتهای اساسی زندگی سالم، تهران: عارف کامل، 1391ش، ص 11.
[24] باچر، جیمز و همکاران، آسیبشناسی روانی، ترجمه: یحیی سید محمدی، تهران: ارسباران، 1397ش، ج 1، ص 1.
[25] بیرهوف، هانس ورنر، رفتارهای اجتماعی مطلوب از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، ترجمه: رضوان صدقینژاد، تهران: گلآذین، 1397ش، ص 220.
[26] داودی، سعید و رستمینژاد، مهدی، عاشورا؛ ریشهها، انگیزهها، رویدادها و پیامدها، قم: مدرسه الإمام علی بن ابیطالب، پنجم، 1397ش، ص 74.