زمینه و هدف: حقوق بینالملل برای برخورد با بحرانهای بینالمللی، راهحلهایی را پیشبینی کرده است تا اختلافات میان دولتها به طور دوستانه و مسالمتآمیز حل وفصل شود. به رغم تأثیرگذار بودن حقوق بین الملل در مدیریت اختلافات و رفع مخاصمات، در برخی موارد همچون نزاع روسیه و اوکراین به نظر میرسد راهکارهای ارائه شده، از کارایی و اثرگذاری لازم برخوردار نیست و با چالش های جدی روبه رو است.
مواد و روشها: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و جمعآوری دادهها از طریق فیشبرداری و تحلیل کیفی تدوین شده است.
ملاحظات اخلاقی: این نوشتار متعهد به حفظ اصالت متون، رعایت امانتداری و پایبندی به صداقت علمی است.
یافتهها: ناکارآمدی نظام حقوق بینالملل در مخاصمات مسلحانه به نقض گسترده حقوق بشر منجر شده و نیازمند اصلاحات ساختاری در زمینه اجرای قوانین، تقویت نهادهای نظارتی و کاهش تأثیر منافع سیاسی است. بدون این اصلاحات، حمایت از حقوق بشر در جنگ ها همچنان با چالشهای جدی مواجه خواهد بود.
نتیجه: مطالعه تطبیقی فقه اسلامی و نظام حقوق بینالملل در حوزه صیانت از حقوق بشر در مخاصمات مسلحانه بینالمللی نشان می دهد که این دو نظام در بسیاری از اصول اساسی همچون حمایت از غیرنظامیان، رفتار انسانی با اسیران و منع استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و لزوم رعایت عدالت و تناسب در جنگ، همسو هستند. با این حال اختلافاتی به دلیل تفاوت در مبانی و فلسفه این نظام ها مشاهده میشود اما به نظر میرسد ظرفیتهای غنی فقه اسلامی میتواند مکمل حقوق بینالملل در مواجهه با خلأهای موجود باشد.
کلیدواژهها
نظام حقوق بینالملل، مخاصمات مسلحانه بینالمللی، فقه اسلامی، حقوق بشر

















