زمینه و هدف: بنا به گفته عالمان حقوق عمومی، در دموکراسی ­های نوین، تا جای ممکن از تمرکز قدرت و توالی فاسد آن جلوگیری می‌شود. در نتیجه ادعا می‌شود که در این دموکراسی­ ها قدرت یا حاکمیت به سود همگان است. هدف از پژوهش حاضر، تبیین حق بر تحدید قدرت در چهارچوب نظریه حاکمیت و نظریه جهانی شدن در پرتو منابع فقهی است.
مواد و روش­ ها: این تحقیق از نوع نظری و ‌روش آن، توصیفی- تحلیلی است و روش جمع ‏آوری اطلاعات به­ صورت کتاب­خانه‏ ای و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
یافته ­ها: نظریه جهانی شدن دارای دو رکن مهم یعنی عدالت و صلح می­باشد؛ هم نظریه جهانی شدن و هم دو رکن مهم آن در قرآن و سنت دارای تصریح می­باشد. این امر نشان می­دهد که منابع فقه به صراحت نظریة جهانی شدن و تعدیل حاکمیت را مورد پذیرش قرار داده است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت­داری رعایت شده است.
نتیجه­: پژوهشگران پیرو نظریه جهانی ­شدن در راستای حق بشر بر تعدیل قدرت، به عواملی همچون حق مشارکت همگانی، اصل مدارا یا تساهل، اصل حکومت اکثریت و احترام به اقلیت، اصل برابری و اصل توزیع خردمندانه قدرت روی آورده ­اند که همگی در منابع فقه اعم از قرآن و سنت مورد پذیرش قرار گرفته ­اند.
کلیدواژه‌ها
نظریه حاکمیت حقوقی، نظریه جهانی شدن، بیعت، مشورت، صلح، عدالت

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=72297

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب