1260ه.ق./1222ه.ش. – 1349ه.ق./1309ه.ش.

عالم دینی، سخن‌سرا و ادیب شیعی.

تولد و وفات

سید احمد رضوی، ملقب به ادیب پیشاوری، در قریه‌ای از قریه‌های بین پیشاور امروز و جلال‌آباد افغانستان متولد شد، جایی نزدیک به مرزهای امروز افغانستان. او در سال 1260ه.ق. برابر با 1222ه.ش. به دنیا آمد و سال 1349ه.ق. برابر با 1309ه.ش. در تهران از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری دفن شد.

 

تبار و نسب

او فرزند سید شهاب الدین مشهور به «سید شاه بابا»، از سلسله سادات رضوی یا «اجاق» است که اغلب صاحب زهد و تقوا و اهل ذکر و دعا بودند و بین مردم پیشاور و جلال‌آباد جایگاه اجتماعی و دینی برجسته داشتند. «سید شاه بابا» از بزرگان عرفان بود و نسب خود را به شهاب الدین سهروردی می‌رساند.

 

زندگی‌نامه

ادیب پیشاوری در دوران بارکزاییان، در حکومت دوست‌محمدخان متولد شد، هنگامی که حکومت قاجار بر ایران حکمرانی می‌کرد و انگلیس به خاک افغانستان چشم داشت و به دنبال تثبیت حضور خود در این منطقه بود. زادگاه ادیب دست‌خوش اختلافات و ناآرامی‌ها و معبر لشکرکشی‌های حکومت‌ها بود. او در خردسالی به مکتب رفت و علم‌آموزی را آغاز کرد و سپس، برای تحصیل علوم مقدماتی به پیشاور رفت.

پیشاور در این روزگار بین افغانستان و حکومت شبه قاره هند(که مستعمره انگلیس و دربرگیرنده هندوستان و پاکستان امروز بود)، دست به دست می‌شد و سال‌های کودکی ادیب بود که پیشاور به تصرف انگلیس درآمد و جزو قلمرو استمعار شد. خاندان ادیب در قیام سراسری مردم شبه قاره علیه استعمار در سال 1274 ه.ق./ 1236ه.ش. پیشاهنگ مبارزه با انگلیس بود و ادیب هم که نوجوان بود در این قیام همراه شد. با سرکوبی قیام به دست انگلیس پدر، بنی‌اعمام و بیشتر نزدیکان و بستگان ادیب کشته شدند و او به اصرار مادرش، مهد علیا، از پیشاور به کابل گریخت. مدتی در کابل تحصیل کرد و نزد شیخ محمد آل ناصر ادبیات عرب و برخی علوم دیگر را آموخت. سپس، به شهر غزنین رفت.

بنابر گزارش منابع، مدت اقامت او در کابل دو سال و در غزنین دو سال و نیم بود. سپس، به هرات و جام سفر کرد و بعد از آن به مشهد رفت. مدتی در مشهد علم‌آموزی کرد و سپس، به سبزوار رفت و دو سال آخر زندگی حاج ملاهادی سبزواری و محضر فرزند او را درک کرد. بار دیگر به مشهد بازگشت و به تدریس روی آورد. او همزمان در محضر درس غلامحسین شیخ الاسلام حاضر می‌شد.

بیشترین اقامت تحصیلی و حوزوی او در مشهد یاد شده است. او به دلیل تسلط فراوانش بر ادبیات فارسی و ادبیات عرب به «ادیب هندی» شهرت یافت و سال 1300 ه.ق. به پیشنهاد میرزا سعیدخان گرمرودی وزیر خارجه ایران که همان زمان تولیت آستان قدس را برعهده داشت، به تهران کوچ کرد و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در تهران و به سفارش میرزا سعید خان در منزل محمد علیخان قوام الدوله که کتابخانه‌ای ارزشمند داشت اقامت کرد و پس از مرگ قوام الدوله در منزل دیگر دوستان خود چون میرزا حسن خان محتشم السلطنه، علیرضا خان قراگوزلو بهاءالملک و اعتماد الدوله روزگار گذراند و سرانجام در منزل بهاء الملک درگذشت و در شهر ری دفن شد.

او استاد زبردست ادبیات فارسی و عرب بود و با آن‌که در تهران اقامت داشت، پیوسته در سفر بود و تا پایان عمر ازدواج نکرد. تدریس و تحقیق و ترجمه را در کنار هم پیش گرفت و آثار مهمی برجیا گذاشت. احاطه او بر علوم و تسلطش بر ادبیات فارسی و عربی و نیز برخورداری از حافظه بسیار قوی، او را شخصیتی برجسته‌ و ممتاز کرده بود، به گونه‌ای که فروزانفر شاعری را از کمترین هنرهای وی شمرده، و او را پس از خواجه نصیرالدین طوسی، در تاریخ علم و ادب ایران بی‌همتا می‌دانست.

استادان

  1. ملا هادی سبزواری
  2. میرزا عبدالرحمان مدرس
  3. آخوند ملامحمد، معروف به آل ناصر
  4. غلامحسین شیخ الاسلام
  5. ملا سعدالدین غزنوی

شاگردان

گفته می‌شود در تهران بسیاری از دانش‌پژوهان و ادب‌دوستان مترصد همنشینی و علم‌آموزی از او بودند، اما دیرجوشی و تندخویی ادیب در سال‌های پایانی عمر سبب شد که او تنها به شرکت در انجمنی ادبی که در خانۀ سید محمد بقا تشکیل می‌شد، قناعت کند. برخی از کسانی که از حضور او در این جلسات و نیز درس‌های خصوصی‌اش استفاده کردند، عبارتند از: محمد قزوینی، محتشم السلطنۀ اسفندیاری، عباس اقبال آشتیانی، سدید السلطنۀ مینابی، بدیع الزمان فروزانفر و مجتبی مینوی.

 

آثار

۱. قیصرنامه؛

سروده‌ای حماسی در قالب مثنوی، به بحر متقارب که نزدیک به ۱۴هزار بیت دارد. ادیب در این منظومه با تسلط بر ظرایف و دقایق شعر فارسی کوشش کرده است که از یک سو به سبک فردوسی و با همان لحن حماسی جنگ جهانی اول را به نظم بکشد. از سوی دیگر هم کوشش کرده به شیوه مولوی در خلال هر داستان، حکایات و امثال مناسب بگنجاند.

  1. دیوان؛

شامل ۴۲۰۰ بیت قصیده، غزل و قطعۀ فارسی و ۳۷۰ بیت سروده‌های عربی ادیب. زمان سرودمن این اشعار به درستی روشن نیست، ولی به گفتۀ عبدالرسولی اشعاری که ادیب پیش از ۱۳۱۵ق (زمان آشنایی وی با ادیب) سروده، تقریبا از میان رفته و او اشعاری را که ادیب پس از آن تاریخ سروده، گردآورده است.

  1. تصحیح تاریخ بیهقی و حواشی و تعلیقات بر آن؛

۴. رسالۀ نقد حاضر در تصحیح دیوان ناصر؛

کتابی در توضیح و تصحیح دیوان ناصرخسرو که از پرسش‌های علی عبدالرسولی دربارۀ ابیات دشوار دیوان ناصرخسرو و پاسخ‌های ادیب نیشابوری به آنها گردآمده است. ادیب توضیحات خودش را با مثال و شواهد فلسفی و‌ گاهی هم اشعار مناسب ارائه کرده است.

  1. 5. رساله در بیان قضایای بدیهیات اولیه؛

این کتاب پاسخ‌های ادیب به پرسش‌های مهدی قلی‌خان هدایت (مخبرالسلطنه) است که در مجالس مباحثه ارائه و به قلم عبدالرسولی کتابت شده است.

۶. ترجمه اشارات ابن سینا؛

ادیب به خواهش برخی از دوستانش، کتاب اشارات ابن سینا را ترجمه و بخش‌هایی از آن را شرح داده است.

۷ . شرحی بر اقوال حکما و مشکلات اشعار شعرای عرب؛

این کتاب در حدود ۸ مجلد دست‌نویس نگاشته شده و اصل آن در کتابخانۀ مدرسۀ عالی سپهسالار نگهداری می‌شود.

۸. جنگ یونان و عثمانی؛

این اثر منظوم در حدود سال ۱۳۱۴ه.ق. در هشتصد بیت، دربارۀ جنگ یونان و عثمانی سروده شده، و تنها نسخۀ آن، نزد سدید السلطنه موجود بوده است.

۹. حکایت تاجر؛

منظومه‌ای در بحر متقارب، نزدیک به ۱۸۰۰ بیت که ادیب در ۶ ماه پایانی عمرش آن را سروده، و حکایت تاجری است که خواهرش را ربوده‌اند.

۱۰. منظومه‌ای دربارۀ قرارداد ایران و انگلیس؛

منظومه‌ای در بحر متقارب، در موضوع معایب قرارداد ۱۹۱۹م ایران و انگلیس، که نزدیک بههشتهزار بیت دارد.

۱۱. قصۀ یوسف و زلیخا؛

منظومه‌ای ناتمام، درباره زندگی حضرت یوسف، نزدیک به چهار هزار بیت دارد. در بحر متقارب است و تا بازگشت برادران یوسف سروده شده است.

۱۲. داستان دختر نقاش:

منظومه‌ای در شرح یک مسافرت. ادیب در این کتاب کوشش کرده که احساسات و عواطف دختر نقاش را تصویر کند.

* شناختنامه تفصیلی این عالم نامدار را در مجموعه کتاب‌های «عالمان شیعه افغانستان»(در دست انتشار) خواهید خواند.

 

/پایان/

 

 

 

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=8181

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب