افغانستان از ۲۰۰۱- ۲۰۲۱ یک تجربه ی تازه ی دولت سازی را تجربه کرد. در این دوران حکومت افغانستان با شرکای بین المللی و عمدتا غربی خود کوشید که یک دولت لیبرالی در افغانستان روی کار آورد. با این که از ۲۰۰۱- ۲۰۰۳ امیدهای زیادی برای شکل گیری یک دولت مدرن وجود داشت، مگر از ۲۰۰۳ آهسته آهسته ناامیدی به کارایی دولت نمایان شد؛ به این دلیل که از ۲۰۰۳ بدین سو، ناامنی شدت می گرفت. برخی دلیل ناامنی را ناتوانی رهبران سیاسی در مدیریت کشور دانسته اند؛ برخی بر نقش منفی همسایگان انگشت گذاشته اند؛ و برخی دیگر نیز از بازی بزرگ سخن گفته اند. هدف مقاله ی کنونی تبیین این مسئله است. از این رو، پرسش اصلی در این پژوهش آن است که رقابت روسیه و امریکا در سه بعد سیاسی، نظامی- امنیتی و اقتصادی چگونه بر امنیت افغانستان تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ی پژوهش این است که این دو قدرت با توجه به موارد اختلاف بر سر حضور امریکا در افغانستان، مساله ی طالبان و صلح افغانستان، انتقال انرژی از مسیر افغانستان و دموکراسی سازی امریکایی، سیاست تقابلی را در افغانستان دنبال کرده اند که منجر به کاهش امنیت در افغانستان شده است. این مقاله با روش کیفی، با استفاده از داده های کتاب خانه ای به این نتیجه دست یافته است که رقابت روسیه و امریکا در افغانستان در سه زمینه ی یادشده سبب شده است که هردو کشور به دنبال موازنه سازی و تحدید نفوذ یک دیگر برآمده و بازی پیچیده ی چندسطحی را در افغانستان دنبال نمایند. این موضوع امنیت نسبی کشور را صدمه زده و گفت وگوهای صلح را بی نتیجه ساخته است. چرا که همسویی منافع گروه های داخلی (چه احزاب سیاسی، چه بخشی از دولت و چه طالبان) با این دو کشور، زمینه ساز پیچیده شدن سیاست گذاری امنیتی و اقدام برای تامین امنیت شده است.

