زیارت عاشورا؛ پیامها و نکتهها
حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی
اشاره
«زیارت عاشورا» از معروفترین، رایجترین و حماسیترین زیارتنامههایی است که از پیشوایان دینی نقل شده و در روز عاشورا و اوقات دیگر خوانده میشود و مداومت بر آن، برکات فراوانی دارد. این زیارتنامه که از سوی امام محمدباقر به علقمی حضرمی آموخته شده، به نوعی مرامنامه پیروان اهلبیت و ادعانامه شیعه بر ضدّ ظلم و جنایتی است که نسبت به دودمان پیامبر خدا و بهویژه حضرت سیدالشهداء در حادثه کربلا انجام شده و تأکیدی است بر جایگاه والای اهلبیت در منظومه فکری و اعتقادی ما.
در این نوشته، بنای ما بر تحقیق سندی این زیارتنامه نیست، که دیگران در کتابها و مقالات متعدد، درباره اعتبار و اسناد آن بحث کردهاند[۱]، بلکه هدف این مقاله، تحلیل محتوایی و پیامهای مطرحشده در زیارت عاشورا است.
اگرچه شاخص اصلی این زیارت، تولّا و تبرّا و اعلان موضع نسبت به حق و باطل، اظهار پیروزی و سلام و درود بر کشتهشدگان جبهه نور، و ابراز لعن و نفرت و بیزاری از دستاندرکاران فاجعه بزرگ و مریبت عظما است، اما نکتهها، پیامها و درسهای دیگری هم دارد. مبلغان عزیز میتوانند بر اساس پشتوانه علمی و اطلاع و مطالعات خویش، به تبیین و شرح مفاهیم زیارت عاشورا در مجالس حسینی بپردازند. البته مواردی که در این نوشتار ارائه شده، میتواند به موارد بیشتری هم افزوده گردد. سوژههای بیانشده، بر اساس درنگ و تأمل بر روی زیارتنامه و فرازهای آن ارائه گردیده و امید است سخنوران مراسم عاشورایی بتوانند از این ها الهام و الگو بگیرند.
تحلیل محتوایی زیارت عاشورا
فرازهای زیارت عاشورا، سرشار از مفاهیم فاخر و معانی ارزندهای است که نیازمند دقت نظر، تحلیل و بررسی موشکافانه است تا عرصه معنایی و گستره محتوایی آن، بهخوبی دانسته شود و مایهای شایسته برای کسب فرهنگ ناب حسینی و فهم اندیشههای سترگ ولایی فراهم گردد. در اینجا بهاختصار به معرفی پیامها و نکتههای قابل برداشت از این زیارت معرفتافزا میپردازیم و مهمترین حوزههای معنایی آن را در منظر مبلغان گرامی ترسیم مینماییم. در دو مورد نخست، به موضوع فرهنگ زیارت و بازشناسی زیارتنامههای مأثور اشاره میشود و در موارد بعدی محتوای زیارت عاشورا تحلیل خواهد شد.
۱. فرهنگ زیارت
بخشی از متون دینی، زیارتنامهها هستند که در فرهنگسازی معارف دینی و زمزههای اخلاقی نقش بنیادی دارند. از اینرو، در تبیین معارف دینی، به زیارتنامهها استناد میشود. در حقیقت، زیارتنامهها مجموعهای گرانسنگ هستند که در عرصههای مختلف، مانند مسائل اخلاقی، سیاسی و اجتماعی، مورد استناد قرار میگیرند.
امام رضا فرمودهاند:
«إِنَّ لِكُلِّ إمِاَمٍ عَهدْاً فِي عُنُقِ أوَلْيِاَئِهِ وَ شيِعَتِهِ وَ إِنَ مِنْ تَماَمِ الْوَفَاِء باِلْعَهْددِ وَ دُُْْنِ الْأَداَءِ زيِاَرَةَ قبُوُرِهمِْ»[۲].
همچنین امام صادق فرمودهاند:
«مَنْ زاَرَ الْحُيَْْنَ يَوْمَ عاَشوُراَءَ كاَنَ كَمَنْ تَشَحَّطَ بِدَمِهِ بَيْنَ يدَيَهِْ»[۳].
و نیز:
«إِذاَ بَعُدَتْ بِأَدَُِكُمُ الشُّقَّةُ وَنَأَتْ بِهِ الداَّرُ فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلِهِ وَلْيُصَلِّ رَكْعتَدَيْنِ ولَيْدُؤْمِ باِللَّْاَمِ إِلَى قبُوُرِناَ فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إلِيَنْاَ»[۴].
نکات قابل بحث:
- مشروعیت زیارت، با استناد به روایات پیامبر و معصومان و سیره زن و مرد
- ثواب و پاداشهای زیارت که در روایات آمده است
- سازندگی و جنبههای تربیتی زیارت و ابعاد الگودهی و الگوگیری
- شبهات وهابیت درباره زیارت و توسل و گرامیداشت اولیای پیامبر و پاسخ به آنها
- نقش احیاگری نسبت به حوادث بزرگ دینی و شهدا در سایه زیارت قبور آنان
- زیارت از راه دور با خواندن زیارتنامه، حتی زیارت از نزدیک و سفرهای زیارتی
۲. متون زیارتی و زیارتنامههای مأثور
زیارتنامههایی که از معصومان نقل شده و دارای سند است، اهمیت دارد و دقت در مضامین آنها راهگشا است. در این متون، هم معارف دینی مطرح است، هم سیمای اهلبیت و فضایل و مناقب آنان، هم پیوند زائر با ایشان، هم استمداد از عملکرد و اوصاف خوب آن پیشوایان.
نکات قابل بحث:
- فرق زیارت مأثور و غیرمأثور
- ارزش محتوایی و استنادی زیارتهای مأثور
- مفاهیم اعتقادی، اخلاقی، تاریخی و ارزشی زیارتنامهها
- اهتمام ائمه به تعلیم شیعه از راه زیارتنامهها و آموزش این متون
- تلاش علمای شیعه در طول تاریخ برای ثبت و نقل و تدوین این روایات و زیارات
- ترجمهها و شرحهایی که بر بعضی زیارات نوشته شده است
- مستند بودن زیارت عاشورا: پاسخی به شبههافکنی برخی مخالفان، و اینکه زیارت عاشورا به نقل علقمی حضرمی از امام باقر است. در مفاتیح الجنان نیز به این مطلب اشاره شده است. در کتابها و مقالات هم بحثهای علمی و پژوهشی دقیقی درباره سند زیارت انجام گرفته است.
- آداب زیارت و حضور در حرمها و زیارت از دور و نزدیک
- نقش تربیتی و فرهنگی مزارها و بقاع منسوب به اهلبیت .
در ادامه، وارد بحث اصلی این نوشتار، یعنی «پیامهای محتوایی زیارت عاشورا» میشویم و به بررسیِ فراز به فراز عبارات و معانی آن میپردازیم:
۳. عظمت حادثه کربلا
در فراز «لَقد عَظُمِتِ الرَّزِيةّ»، از عظمت این فاجعه بینظیر و مریبت بزرگ یاد شده است. تبیین بازتاب این سوگ و حادثه عظیم، در رسانهها و میان کروبیان.
نکات قابل بحث:
- ابعاد فاجعه کربلا، خشونت دشمن و مظلومیت اهلبیت
- پرداختن به عمق این تراژدی و مظلومیت، در کنار بعد حماسی و انقلابی آن
- زیر پا گذاشتن حتی مقررات جنگی از سوی سپاه دشمن (جنایات جنگی سپاه یزید)
- عبرتهای عاشورا: چه شد که پناه سال پس از پیامبر چنین حادثهای پیش آمد؟
- چرا حادثه عاشورا «مریبت» است از هم عظیمترین مریبتها؟
- در حادثه کربلا، علاوه بر شهادت امام و اصحاب حضرت، هتک حرمت اهل بیت و قرآن شد. گوشهای از زیارت امام زمان خطاب به جدّش امام حسین ، ابعاد این فاجعه را نشان میدهد که ضربه به اسلام و دین بود. فاجعه کربلا، فقط کشتن فرزند پیامبر نبود، بلکه احیای خوی جاهلیت و کشتن تکبیر، تهلیل، نماز و قرآن بود:
«فَالْوَيْلُ لِلْعُصاَةِ الفْاَُّْقِ لَقَدْ قَتلَوُا بِقَتْلِكَ الْإِسدْلاَمَ وَعَ لََّّدُوا الصدَّلاَةَ وَاَلصيِّاَمَ وَنَقَضوُا النَُّْنَ واَلْأَكُْاَمَ وَهدَمَوُا قوَاَعِدَ الإْيِماَنِ ورََُفَّوُا آياَتِ القْرُآْنِ … وَفُقِدَ بِفَقْدِكَ التكَّبْيِرُ واَلتَّهْلِيلُ وَظَهَرَ بَعْدَكَ التَّغْييِدرُ واَلتَّبْدديِلُ واَلدْأهَوْاَءُ واَلْأَدََالِيلُ واَلْفدِتَنُ واَلْأَباَطيِلُ وَأَصْبَحَ كِتاَبُ اللَّهِ بِفَقْدِكَ مَهجْوُراً…»[۵].
۴. لعنکردن و برائتجستن
از موضوعاتِ محوری در زیارت عاشورا، «سلام و لعن» است. سلام بر امام و شهدا، و لعن بر قاتلان و دشمنان. این سلام و لعن، نمادِ تولّا و تبرّا است که از فروع دین است. لعن افراد بد و کافر و ظالم در قرآن نیز بارها آمده است. اظهار برائت، نشاندهنده «موضع» برای تکلیف مؤمن است. تا پایان زیارت عاشورا، این لعنها چندین بار تکرار شده است؛ هم به عنوان کلی و هم با اسم بردن از بعضیها، تا صراحت بیشتری داشته باشد.
نکات قابل بحث:
- اصل لعن و اظهار برائت، اصلی قرآنی و دینی جایز است و شبهه مخالفان، گواه بیاطلاعی آنان است.
- سلام و لعن، نوعی اعلان مواضع و نشاندهنده جهتگیری اجتماعی و سیاسی است مانند مرگ بر یزید و اسرائیل.
- پیشگامان ظلم به اهلبیت پس از پیامبر
- ریشه ظلمهای بعدی، از جمله عاشورا، در حوادث پیشین
- جریانشناسی باطل و ضدّ حق در طول تاریخ (اُمَّةً أسَّتَْ اَساسَ الظُّلمِ)
- در نظام اسلامی و توطئه کنار زدن آنان (دَفَعَتْكَم عَن مَقامِكُم)
- جایگاه والای اهلبیت.
۵. مباشران، یاوران، حامیان و راضیان ظلم
گاهی در ظلم و جنایتی که انجام میگیرد، کسانی به طور مستقیم دخالت دارند و «عامل»اند. گاهی نیز کسانی سیاهی لشکرند، پشتیبانی میکنند، تبلیغاتچی هستند، زمینهسازند، ابزار و امکانات را فراهم مینمایند، پول میدهند و حمایت زبانی میکنند، یا حداقل در دل به آن عمل جنایتکارانه راضی و خوشحالند. همه اینان، «شریک جرم»اند و مورد مؤاخذه و مستحق لعن و برائت میباشند. در زیارت عاشورا، این بینش و بصیرت داده میشود که فقط صفگردانان و مباشران را نبینید، بلکه دستهای پشت پرده و عوامل اصلی مخفی یا زمینهسازان حوادث را هم بشناسیم.
نکات قابل بحث:
- همدستی عوامل قتل، زمینهسازان و حامیان (نگاه جریانشناسانه)
- دشمنشناسی و شناخت چهرههای پنهان و پشت پرده
- نگاه واحد به مباشران توطئه و جنایت، و عوامل پشت پرده و حامیان و ساکتان و راضیان
- تحلیل واژههایی مانند: «اَلمرمَهBةدحنَ لَهرةم»، «اشةیاع»، «اتبةاع» و «اولیةاء» در این بخش، و تعابیری مثل «أسرَجَت وَالجَمَت وَتَنَقَّبَت» در فراز بعدی، و نیاز مشارکت آنان که حتی اسلحه و زین و لجام برای نیروهای عمر سعد و ابن زیاد فراهم کردند.
۶. سِلم و حَرب
مسلمان نمیتواند نسبت به جریانهای حق و باطل، بیتفاوت باشد. جهاد با دشمنان حق و مبارزه با باطل، و همبستگی و نصرت حق و حامیان خاندان ائمه و ولایت، حکم تکلیف است و بیتفاوتی، نوعی ترک تکلیف به شمار میرود (سلِمٌ لِمنَ سدالَمكَمُ وَ رَُبٌ لِمنَ اُربَكَمُ).
نکات قابل بحث:
- به جای تعبیر «مسالم» و «محارب»، کلمه «سِلم» و «حَرب» آمده است که نشاندهنده عمقِ این مواضع است و تأکید بیشتری را میرساند.
- تکلیفمداری و موضعداشتن در برابر جریانهای حق و باطل یعنی نفی بیطرفی
- شاهدبودن اهلبیت و صاحبان ولایت برای این دوستی و دشمنی (سالَمكَمُ وَاُربَكَمُ)
- زشتناپذیری حق و باطل تا قیام قیامت (إلي يَومِ القِيامَة)، و مقطعی نبودن این موضعگیری
- روایاتی که در مورد حب و بغض یا تولّا و تبرّا است (هدَلِ الددّينُ إلَّدا الحدَُُّ وَ البُغض).
۷. جبهه متحد دشمنان اسلام
دشمنشناسی، از نکات محوری این زیارت است. دشمنی دودمان اموی، آل زبیر و آل مروان با خاندان اسلام و اهلبیت ، از زمان پیامبر بوده و تا کربلا و بعد از آن هم ادامه داشته است. برای اینکه شبههای باقی نماند و هم چهرهها شناخته شوند، اشاره به این دودمانهای عنادپیشه (آل امیه، آل زبیر و آل مروان)، به برخی هم که چهرههای اصلی بودهاند، ترسیم شده است، مانند: ابنمرجانه، عمرسعد و شمر. این بحث، بصیرتافزایی دارد و فهم دشمنشناسانه را افزایش میدهد.
نکات قابل بحث:
- سابقه دشمنی بنیامیه، آل زبیر و آل مروان با پیامبر و مسلمانان و حضور مستمر آنان در حرکتهای ضد اهلبیت
- نقش منافقان گروههای حاشیهنشین بر ضد مسلمانان و اهلبیت و نفوذ در مراکز حساس قدرت
- شناساندن چهره ابن زبیر (ابن مرجانه)، عمرسعد و شمر و دیگر جنایتکاران صحنه عاشورا، مثل: خولی، سنان، شبث، حرمله، محمد بن اشعث و مروان حکم[۶].
- نقش مرداقشناسی در جریانهای مبارزات و اکتفا نکردن به کلیگویی
- شناخت شمرها، ابن زبیرها، حرملهها و مروانهای زمان حاضر و دنیای معاصر (تدوام خوی حق و باطل).
۸. فرهنگ فدا و خونخواهی
در زیارت عاشورا و برخی زیارتهای دیگر، تعبیراتی همچون: «بأَِِبي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي وَ مالي وَ أُسرَتي» دیده میشود.
تکلیف مؤمن و شیعه واقعی، این است که در راه دینش از همه چیز بگذرد و خدا و دین برای او، از همه چیز، حتی از مال و جان خودش و پدر و مادرش هم مهمتر باشد. این مضمون، در قرآن کریم نیز مطرح است: «قُلْ إِنْ كاَنَ آباَؤُكُمْ وَ أَبْنَداؤُكُمْ وَ إخوْاَنُكُمْ…»[۷].
نکات قابل بحث:
- مذهب، تنها به ادعا نیست بلکه در عمل باید ثابت شود (پیوند ایمان و عمل)
- مرِید اهلبیت ، باید در عمل ثابت کند که همه چیزش را در این راه فدا میکند (عشق و پایبندی به لوازم آن).
- خونخواهی اهلبیت (اَنْ يَرْزُقَنى)، حک ارزش و توفیق است که باید از خدا خواست.
- حرکت در مسیر خونخواهی شهدای کربلا، حرکت در مسیر امام زمان است چون او منتقم خون شهدای کربلا است: «أَيْنَ الاَّّلَُِ بِدَمِ الْمقَتْوُلِ بِكَرْبَلاءَ» (دعای ندبه).
- با وجود نهضت توابین و قیام مختار، هنوز تقاص خون امام حسین گرفته نشده و این خونخواهی ادامه دارد، چون خونخواهی واقعی، وقتی است که خوی احیا و حاکم شود و دین خدا در جهان نافذ و راه اهلبیت باشد: «أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتجَدْيدِ الفْرَائِضِ واَل نَُّْنِ» (دعای ندبه).
- شعار حضرت امام زمان نیز همین خونخواهی است: «يا لِثاراتِ الحُيَْن». پیوند عاشورا و انتظار، عاشوراییان و منتظران.
- در دعاها و زیارتنامههای دیگر نیز درخواست و آرزوی خونخواهی مطرح است: «جَعَلَناَ وَإِياَّكُمْ مِنَ الاََّّلبِيِنَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإْمِاَمِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ» (مدعای امام زمان).
- ارزش قیام خونخواهانه در رکاب امام حق از اهلبیت: «مَنصدُورٍ مِن أهلِ بَيتِ مُحَمَّدٍ».
- قیامهای خونخواهانه پس از حادثه عاشورا، قیام مردان مدینه، توابین و مهمتر از همه قیام مختار.
۹. تقرب به خدا و اهلبیت
راه تقرب به خدا و رسول و اهلبیت ، برائتجستن از دشمنان آنان است. تنها نمازخواندن و حجرفتن، عامل قرب نیست. وسیله تقرب، در خب صحیح بود است: «أَتَقَرَّبُ الِي الله… بمِوُالاتِكَ وَبِالبرَائَةِ».
نکات قابل بحث:
- لزوم و اهمیت تقرب به خدا
- ضرورت تقرب به پیامبر و ائمه معصومین
- چه چیزهایی عامل قرب است؟ (عوامل قربزور)
- اساس تقرب، با ولایت و برائت است: «بِمُوالاتِكَ ذلِكَ».
- در برائت از باطل، باید به بنیانگذاران، رهبران، پیروان و همهمسوهای با باطل توجه داشت: «أسَّسَ، بَني، جرَي، أشياعِهِم، أتباعِهِم».
در این فراز، باز هم موالات و معادات، تولّا و تبرّا، سلم و حرب، ولی و عدو، مطرح شده است که همین مسأله را میرساند. نکته جدید در این فراز، ناصبیها است: «ألنّاصِبينَ لَكُمُ الحَربَ» که دنبالههای آنان، امروز هم در گوشه و کنار وجود دارند.
۱۰. سبک زندگی اهلبیتی
در فراز دیگر: «الَلّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ محَيْا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمدَّدٍ»، درخواست حیات طیبه و نوع عالی زندگی و مرگ، همچون حیات و موت دودمان پیامبر خواسته شده است که بیانگر نوع و سبک زندگی اسلامی هم میباشد. خاندان پیامبر ، برای ما الگو هستند؛ هم برای نوع زندگی و هم از نظر نوع مرگ. زندگی و مرگ برای خدا و در راه خدا و طبق دین خدا.
زندگی ما، هم بعد فکری و اعتقادی دارد، هم بعد اخلاقی و رفتاری و هم بعد احکام و قوانین و حلال و حرام. حیات مسلمان باید از بدو تولد تا واپسین دم حیات، بر مدار دین و بر محور هدایت و ولایت معصومان باشد.
نکات قابل بحث:
- فرق بین «حیات و موت» و «محیا و ممات» (اشاره به سبک و شیوه)
- محمد و آل محمد، اسوه و الگوی ما در حیات و ممات
- زندگیِ عقیدهمحور، تکلیفمحور، دینمحور و عزتمحور، سبک زندگی محمد و آل محمد است.
- هویت مکتبی، استقلال فرهنگی و الگوگیری از اسوههای مکتبی و دینی
- مراعات آداب و سنن اسلامی در همه عرصهها، همچون: ولایت، تربیت، شغل و درآمد، معاشرت، خورد و نوشید و پوشید، روابط با دیگران (دوست و دشمن).
- ضرورت شناخت سیره معصومین جهت الگوگیری از آنان و تنظیم شکل زندگی بر اساس «مَحيْا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
- جهاد و شهادت، یکی از شاخصههای زندگی و مرگ بر اساس الگوهای اهلبیت.
- مراجعه به زیارت جامعه در تبیین شیوه و خُلق آل محمد: «فِعْلُكدُمُ اليََْدْرُ وَ عاَدَتُكُمُ الإْاَُِْْنُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ».
۱۱. تأکید بر دشمنشناسی و برائت
در فرازهای پایانی زیارت عاشورا، مکرراً به ترسیم خطوط دشمنی آل امیّه و حزبها و ابوسفیانهای تاریخ میپردازد و عمق کینه آنان را نسبت به اهلبیت نشان میدهد.
نکات قابل بحث:
- جشن و شادی امویان بر حادثه عاشورا و مبارکدانستن روز شهادت امام حسین : «اِنَّ هذا يَوْمٌ تبَرَّكَتْ بِهِ».
- شناخت چهره شجره خبیثه و ملعونه امویان و مروانیان: «آكِلَةِ الَْأكبادِ اللعَّينُ ابدْنُ اللَّعينِ علَى لاِْنِكَ وَ لاِْنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وآَلِهِ فى كُلِّ مَوْطِنٍ».
- شجره ملعونه در قرآن، بنیامیهاند (اسراء، آیه ۶۰).
- احکام شرعی روز عاشورا، مانند: پرهیز از شادی، کراهت روزهگرفتن، لزوم سوگواری و اظهار حزن، تعظیم شعائر.
- لعنت دوباره ظالمان و درخواست عذاب الهی برای آنان: «فَضاعِفْ عَلدَيْهِمُ اللَّعدْنَ مِنْكَ وَ العْذَاب».
- طرح دوباره تقرب به خدا به وسیله برائت از دشمنان و موالات با اهلبیت: «الَلّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ».
- طرح دوباره اولین ظالمان به خاندان پیامبر و دنبالهروان و حامیان ظالمان و پیشروان آن: «وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ».
۱۲. سلام بر شهیدان
نکوداشت و یاد شهیدان و نابردن از آنان و طرح فداکاری آنان، احیای فرهنگ جهاد و شهادت است. در فقرات پایانی، از فداکاران و جانباختگان در رکاب امام یاد میشود و بر چهرههای شاخص شهدای اهلبیت (امام حسین، علی اکبر و اولاد امام و اصحاب امام) سلام و درود فرستاده میشود. پس از آن، بار دیگر بر سران ظلم و بنیانگذاران ستم بر اهلبیت و نیز بر حزبها، ابن زیاد، شمر، عمرسعد، آل ابوسفیان، آل زبیر و آل مروان که همه جزو ملت واحد کفرند، لعن میفرستیم و از آنان برائت میجوییم: «الكفر ملةّ وادُة».
نکات قابل بحث:
- وفاداریهای اصحاب با وفای امام حسین و الگوگیری از آنان
- معرفی خاندانهای ضد اهلبیت و پیشینه کفر و نفاق آنان و نقش این بصیرت در عمل مسلمان.
- تأکید بر صد سلام و صد لعن، و نقش موضوع تکرار در خاتمه اظهار ولایت یا برائت از دشمنان اهلبیت در تعمیق باورها و ثبات عقیده.
- درخواست اینکه این زیارت آخرین زیارت نباشد و توفیق استمرار در این راه نورانی و الگوبودن این برنامه برای همعصران و طول عمر.
منابع دیگر برای مطالعه
با توجه به مباحث این زیارتنامه و پیامهای آن، برای مطالعه بیشتر میتوان به کتابهایی که درباره موضوعاتی از قبیل: قیام امام حسین ، شرح زیارت عاشورا، زیارت و آداب و آثار آن، حوادث و وقایع عاشورا، و نیز دشمنان اهلبیت پرداختهاند، مراجعه کرد. به عنوان نمونه، چند کتاب قابل ذکر است:
- پورامینی، محمدباقر، چهرهها در حماسه کربلا، قم: بوستان کتاب.
- محدثی، جواد، درسهایی از زیارت عاشورا، قم: بوستان کتاب.
- محمدی ریشهری، محمد، شهادتنامه امام حسین ، قم: دار الحدیث.
- محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، تهران: نشر مشعر.
- ناظمزاده، اصغر، اصحاب امام حسین ، قم: بوستان کتاب.
- زاکتهرانی، مرتضی، قیام شیدایان حسین بن علی، قم: نشر ولاء منتظر.
- حسینی میلانی، سید علی، ناگفتههایی از حقایق عاشورا، قم: مرکز حقایق اسلامی.
- محدثی، جواد، پیام عاشورا، قم: مؤسسه هدایت.
- جوادی آملی، عبدالله، فلسفه زیارت و زیارتگاهها، قم: اسراء.
- رکنی، محمدمهدی، شوق دیدار، مشهد: آستان قدس رضوی.
- عندلیب همدانی، حسین، ثارالله خون حسین در رگههای اسلام، قم: انتشارات خیمه.
- قادری، سید محمدتقی، بر کدامین مریبت باید گریست؟، قم: انتشارات نرگس.
- صالحینیا، حیاتی، الوتر الموتور، تهران: مرکز رسیدگی به امور مساجد.
- جمعی از نویسندگان، نینوا و انتظار تأملی نو، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی.
- پورسیدآقایی، مسعود، عاشورا و انتظار، قم: انتشارات حضور.
- هراتیان، علی، عاشورا مقدمه انتظار، قم: نشر سبب النبی.
پینوشتها
۱. از جمله: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین، قم: دار الحدیث، ج ۲۱، ص ۷۷ ـ ۱۲۲.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج ۷۷، ص ۲۲۱.
۳. همان، ج ۷۲، ص ۲۴۱.
۴. شیخ صدوق، من لايحضره الفقیه، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج ۱، ص ۱۷۷.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۷۲، ص ۱۲۷.
۶. برای شناخت چهرههای مخالف، ر.ک: پورامینی، محمدباقر، چهرهها در حماسه کربلا، قم: بوستان کتاب، فصل پنجم.
۷. توبه، آیه ۲۴.