زمینه و هدف: حق بر اشتغال یکی از حقوق اساسی بشری میباشد که در ادبیات نویسندگان حقوقی تحت عنوان حق بر کار کردن نیز مورد شناسایی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مبانی فقهی حق بر اشتغال با توجه به تحولات و جایگاه آن در فضای حقوق بشر بین المللی است.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان میدهد که علیرغم اهمیت بسیار زیاد حق بر اشتغال که مبنای اصلی رفاه محسوب میشود، حق بر اشتغال در سلسله مراتب هنجاری حقوق بین الملل، یک حق غیر بنیادین محسوب میگردد.
نتیجه: مبانی فقهی حق بر اشتغال در فقه امامیه اعم از قاعدة تسلیط، قاعده لاضرر و اصل مداخله حکومت اسلامی در روابط کارگر وکارفرما است. این مبانی با مصادیق حق بر اشتغال در فضای حقوق بشر منطبق می باشند و تعارضی مشاهده نمیگردد.
کلیدواژهها
حق بر اشتغال، حقوق بشر، مبانی فقه امامیه، حق بر رفاه

















