پرسش:
در قرآن برتری مرد به زن دادن نفقه است و مردی که نفقه نمیدهد حقوق و امتیازاتش را از دست نمیدهد؟
پاسخ:
یکی از اسباب اکتسابی و عارضی در اعطای قیمومیت و سرپرستی از سوی پروردگار حکیم، به مردان در اداره امور زندگی، قرار دادن مسئولیتهای مالی از قبیل نفقه، مهریه و برخی از امور مالی متعارف زنان بر عهده مردان است که در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ»،[۱] با جمله «بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» به آن تصریح شده است.[۲] البته دیگر شئون زندگی بشری نیز بر همین منوال است و یک امر طبیعی میباشد که اگر شخصی مسئولیتهای مالی و تدبیر امور یک مؤسسه یا ادارهای را عهدهدار شود، به عنوان رییس و سرپرست آنجا محسوب میگردد و دیگر کارکنان آنجا موظف به پذیرش ریاست و اطاعت از او میباشند.
بنابراین حکم اولیه این است که تمام زنان باید این ریاست و سرپرستی مردان را در اداره امور زندگی که منطبق با عدالت و عقل است پذیرا باشند، هر چند در مرحله ثانوی ممکن است محدوده اختیارات مرد کم شود و از برخورداری نسبت به برخی از امتیازات محروم شود.
حال اگر مردی نسبت به پرداخت نفقه که بخشی از مسئولیت مالی او است کوتاهی نماید، برخی از اختیاراتش نسبت به زن و امور زندگی محدود و کم رنگ خواهد شد، در نتیجه به همان اندازه از امتیازات مرد کاسته میشود و در برخی موارد نیز علاوه بر سلب اختیار و امتیاز، توبیخ و تنبیه نیز میشود. برای نمونه به برخی از آنها از دیدگاه فقه و قانون اشاره میکنیم.
1. در شرع مقدس، حق طلاق به مرد واگذار شده است، اما اگر مردی در پرداخت نفقه، مهریه و انجام دیگر اموری که اسباب اکتسابی ریاست مردان بر زنان میباشند کوتاهی نماید و یا از قدرت جسمانی و ذاتی که خداوند به او عنایت کرده و یکی از اسباب برتری شمرده میشود، سوء استفاده کند و علیه حیات زن سوء قصد یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود، از سوی شرع مقدس[۳] و قانون مدنی در ماده ۱۱۱۹ به زن اجازه داده شده با شرط ضمن عقد این امتیاز را از مرد سلب نماید و با مراجعه به دادگاه پس از اثبات شرط، حق مطلقه نمودن خود را شخصاً یا با وکالت به دیگری داشته باشد. [۴]
2. اگر مردی با دارا بودن توانایی مالی، ترک انفاق کند به استناد ماده ۵۳ قانون حمایت از خانواده مجرم شناخته شده و به حبس تعزیری درجه شش محکوم میشود.
3. با اینکه از نظر فقه شیعی، و به تبع آن در ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی، تعیین مسکن از جمله حقوق شوهر شمرده شده است، ولی در صورتی که مرد از قدرت جسمانی خود علیه زن سوء استفاده کند و او را اذیت و آزار نماید به گونهای که بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، از نظر شرع و به تبع آن ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، زن میتواند از زندگی با شوهر در آن منزل خود داری نماید و مسکن جداگانهای اختیار کند و دادگاه نیز در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، حکم بازگشت به منزل شوهر را نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور باشد علاوه بر سلب امتیاز تعیین مسکن از شوهر، نفقه زن نیز بر عهده شوهر خواهد بود، هر چند این جدایی و دوری از منزل شوهر سبب از بین رفتن یا سخت شدن کامجویی مرد از زن گردد.[۵]
4. اگر مهر زن حال باشد و شوهر آنرا نپردازد به استناد ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی، زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از انجام وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
پینوشتها:
[۱]. «مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به جهت برتریهایى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است، و به دلیل انفاقهایى که از اموالشان (در مورد زنان) میکنند». نساء، ۳۴.
[۲]. فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، محقق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۴۴۸، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ۲، ص ۳۱۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق؛ حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین، تفسیر اثنا عشرى، ج ۲، ص ۴۲۰، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش؛ نجفى خمینى، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ۳، ص ۲۱۹، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
[۳]. مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، محقق، مصحح، حامدی، محمد رضا، مکارم، مسعود، ج ۱، ص ۱۱۵، قم، مدرسه امام امیر المؤمنین، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
[۴]. تفسیر الکاشف، ج ۲، ص ۳۱۶.
[۵]. محقق داماد، سید مصطفى، بررسى فقهى حقوق خانواده- نکاح و انحلال آن، ص ۳۱۰ – ۳۱۳، قم، چاپ اول، بیتا.

















