پرسش :
آیا درست است که محمد بن زکریای رازی دانشمند، مرتد و مخالف نبوت بود؟
پاسخ :
کسانی که مدعی هستند که زکریا رازی ملحد بوده است به دو کتاب و یک مطلب استناد می کنند. در برخی از کتاب های تاریخی، دو کتاب «فى نقض الادیان»(1) و «مخاریق الانبیاء» (2) در رد ادیان به او نسبت داده شده است که بسیاری از مورخین نسبت این دو کتاب را به زکریای رازی مردود دانسته اند و گفته شده کتاب «اعلام النبوه» اثر ابوحاتم رازى در برابر او در صدد دفاع از اصل نبوت برآمده است.(3)
اما آنچه که بین مورخین اختلافی در آن نیست؛ انتساب کتب متعدد دیگری به زکریای رازی است که وقتی این کتاب ها را می بینیم، به مطالبی بر می خوریم که زکریای رازی تصریح کرده است که دین اسلام بر حق است و به وجود خدا و پیامبر و معجزات آنها اقرار کرده است. که نمونه این کتاب ها کتاب مهم “الحاوی ” اثر بی تردید زکریای رازی است.(4)
به نظر دلیل اصلی این گونه تهمتها به زکریای رازی شهرت او و ورود او به دربار و سلاطین زمان خود بوده است؛ که بدخواهان راحت ترین راه برای تخریب او را تهمت الحاد می دانستند.
از این گذشته، متفکران و اندیشمندان اسلامی قائل هستند که زکریای رازی نه تنها مسلمان بوده بلکه شیعه نیز بوده است و از همین جهت مورد اتهام الحاد و خروج از اسلام!! به او زده شده است.
در قدیمی‌ترین منابع کتابشناسی؛ مانند فهرست ابن ندیم، که تنها یک سده بعد از او می‌زیسته، کتاب‌هایی به رازی نسبت داده شده که مؤیّد اعتقاد او به وحدانیت خدا، نبوت پیامبران، معاد و حتی مکتب تشیع می‌باشد: «کتاب الحاصل فی العلم الإلهی»، «کتاب فیما یرد به اظهار ما یدعی من عیوب الأنبیاء»، «کتاب علی سهیل البلخی فی تثبیت المعاد» و «فی آثار الامام الفاضل المعصوم».(5)
ابن طاووس، رساله‌ای از رازی نقل می‌کند به نام «برء الساعه» که ابتدای آن، به روش علمای شیعه می‌باشد؛ در ابتدای این رساله چنین آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم‏ الحمدلله کما هو اهله و مستحقه و صلواته علی خیر خلقه محمد و آله و عترته و سلم تسلیما کثیراً. (6)
تهمت کفر و الحاد از سوی ابوحاتم رازی که اسماعیلی مذهب است به محمد بن زکریا نسبت داده شده است. از طرفی چون محمد بن زکریای رازی در کتاب «فی الرد علی الکیال فی الامامه» بر اسماعیلیه حمله کرده است. (7) بسیار موجه است که گفته شود؛ اسماعیلیه اتهام الحاد را به انتقام تألیف آن کتاب به او نسبت داده‌اند. (8)

پی نوشت ها:
1- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعى ایران، ج ‏10، ص 133 – 134.
2- همان، ص 135 – 136.
3- فرمانیان، مهدی، آشنایی با فرق شیعه، ص 123-124.
4- محقق، مهدى، فیلسوف رى، محمد بن زکریاى رازى‏، ص 3.
5- ابن ندیم، محمد بن اسحاق،‏ الفهرست، ص 419.
6- ابن طاووس، على بن موسى‏، الامان من أخطار الأسفار و الأزمان، ص 152.
7- عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، ج ‏1، ص 67.
8- نعمه، عبدالله‏، فلاسفه الشیعه، مترجم: غضبان، جعفر، ص 320.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=39110

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب