پرسش:
دلیل اینکه باید برای نماز قضا یا روزه‌ی میت، پول به کسی داد، یا کسی دیگر را اجیر کرد تا برای آنها به جای آورد چیست و در کجای قران اشاره شده وادله‌تان چیست؟

پاسخ:

پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): گزاره‌ی «باید نماز و روزه‌ی قضا شده‌ی پدر و حتی مادر را پس از وفات‌شان، قضا نمود»، فرق دارد با «باید برای نماز و روزه‌ی میّت پول داد و اجیر گرفت»! نباید پرسش را عمداً انحرافی و یا برای القای فهمی غلط به اذهان، طرح نمود! بله، اگر میت وصیت کرده باشد که با ثلث مالش چنین و چنان کنند، وراث باید انجام دهند؛ چرا ثلث ماتَرک، متعلق به آنان نمی‌باشد.

در مورد احکام هیچ گاه شعاری برخورد ننمایید؛ وقتی می‌پرسید: «ادله‌ی شما چیست»؟ یعنی وارد یک مقوله‌ی فقهی شده‌اید و می‌خواهید یک حکم را از آیات، احادیث و سایر منابعش استنباط و استخراج نمایید، یعنی همان کاری که یک طلبه‌ی سطح پنج و شش ظرف چند سال می‌نماید. پس انتظار نداشته باشید که کسی در یک صفحه به شما پاسخ دهد که ادله‌ی یک حکم یا مسئله فقهی چیست؟ برای همین گفته شده که یا نزدیک به دو دهه تحصیل فقه و اصول بنمایید و خودتان مجتهد شوید و یا در احکام از مجتهد تقلید نمایید؛ چنان که یا باید پزشک و مهندس و حقوقدان بود و یا باید به آنها رجوع نمود.

اگر از مهندس ساختمانی بپرسید که «برای بنای این ساختمان، چند متر باید گودبرداری نمود؟»، می‌گوید: «سه متر، یا چهار متر»، اما اگر بپرسید: «چرا، دلیلش چیست؟»، می‌گوید: «لطفا بروید در رشته مهندسی ساختمان تحصیل نمایید تا بدانید که چرا و دلیلش چیست».

حالا چه شده که به اسلام و حقوق (احکام) در اسلام که می‌رسد، همه می خواهند در همین فضای مجازی، و با استناد به چند آیه، حدیث یا خواندن چند خط مجتهد شوند؟!

در کجای قرآن مجید آمده؟

جمله‌ی معترضه‌ی «در کجای قرآن آمده» یعنی چه؟! دوستی در موردی مشابه پرسید: «در کجای قرآن آمده؟»، گفتم در همانجا که آمده نماز صبح دو رکعت، ظهر چهار رکعت و طواف کعبه هفت شوط است! حتی رکعات و ارکان نماز نیز در قرآن کریم نیامده است. در کجا فرموده که حتماً باید سوره حمد را بخوانید و خواندن یک سوره‌ی کوتاه یا بلند دیگر، اختیاری است؟! در کجای قرآن آمده که نجاست با یک بار آب کُر پاک می شود، اما اگر آب قلیل بود، باید سه مرتبه ریخته شود؟ هزاران مسئله فقهی دیگر، در کجای قرآن کریم آمده است؟! پس علم فقه برای چیست؟ آیا هر کسی (مثل وهابی‌ها) یکبار قرآن را از رو بخواند و سپس اجتهاد کند! پس دروس فقهی امامان، از جمله امام باقر و امام صادق علیهم السلام، برای چه بوده است، مگر مردم قرآن در اختیار نداشتند؟! اما در قرآن مجید، به دفعات تصریح شده که از رسول الله صلوات الله علیه و آله، فرا گیرید، اطاعت و تبعیت کنید و البته علمش نیز بیان شده، برای کسی که بخواهد در این زمینه مطالعات علمی بنماید.

به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، عرض کردند: «خداوند در کلام وحی فرمود که نماز اقامه کنید، چشم، ولی چگونه؟» فرمودند: «همین گونه که من اقامه می‌کنم» – پرسیدند: «خداوند در قرآن مجید فرموده که صلوات بفرستید، اما چگونه؟»، فرمودند: «همین گونه که من می‌فرستم، بگویید: «اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد».

نماز قضای پدر:

ادای نماز قضای پدر (و حتی مادر)، بسیار در فضای مجازی مورد هجمه قرار گرفته است، حتی از سوی کسانی که اصلاً خودشان نماز واجب‌شان را نمی‌خوانند! اما ما نباید شعاری برخورد نماییم و منعفل شویم، بلکه باید احکام را بیاموزیم.

●- در مورد نماز قضای پدر، گفته نشده که حتماً اجیر بگیرید یا حتماً پول هم بدهید. بلکه بیان شده که قضای نمازها، بر پسر بزرگ‌تر واجب است؛ پسری که وجودش از پدر است و تمامی فیوضات الهی در نظام خلقت، از طریق پدرش [اگر چه وفات یافته باشد] می‌رسد، وظیفه دارد که این نمازهای واجب را قضا نماید.

احسان به پدر و مادر، عین دستور خداوند متعال است و واجب است:

«وَقَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً – و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد / الإسراء، ۲۳»

و خداوند متعال نیز می‌پذیرد؛ البته مشروط بر این است که پدر نمازهایش را به عمد و از روی بی‌مبالاتی قضا نکرده باشد – مثل این که مثلاً یک هفته بیمار بوده، بستری بوده، به هوش نبوده … و در همین حال از دنیا رفته و نتوانسته نماز و روزه‌اش را قضا نماید – وگرنه به رغم ادای قضای آن، باز هم در آخرت مؤاخذه خواهد شد.

●- حالا اجازه داده شده که کس دیگری نیز به نیابت از طرف پسر، نمازهای قضا را بخواند، اما پول گرفتن برای نماز درست نیست؛ و اگر کسی وجهی مطالبه می‌کند، برای زمانی است که می‌گذارد و نه برای نماز.

●- ممکن است پدر، کم یا زیاد، مالی داشته باشد و ارث بگذارد، اما در ثلث آن می‌تواند تعیین و تکلیف نماید، پس اگر وصیت کند که از ثلث مالش براى قضاى نماز او اجیر بگیرند، خواندن اجیر، قضاى نماز از عهده پسر بزرگ ساقط مى‏شود.

●- خلاصه آن که احکام بسیاری دارد، اما پرسش و سخن از “حکمت احکام” و یا “ادله‌ی احکام”، مقوله‌ی دیگری است. احکام وضو، نماز و …، در چند مسئله بیان می‌شود، اما دانشمندان، فقها، حکما و عرفا، کتاب‌ها در مورد هر یک از احکام نماز نوشته‌اند، مانند: «اسرار الصلاة از میرزا جواد ملکی تبریزی و یا “سر الصلاة یا معراج السالکین و صلاة العارفین” از امام خمینی رحمة الله علیه».

یک حکمت:

نماز (صلاة)، از ریشه‌ی “صلّ”، به معنای “وصل شدن” است، چنان که صلوات و صله ارحام نیز چنین است. مؤمن، با نمازش به معراج می‌رود و به بیکران رحمت و فضل الهی وصل می‌شود؛ و ترک یا قضا شدن نماز، قطع این اتصال می‌باشد.

فرزندان نیز به پدر و مادر “وصل” هستند، چرا که به واسطه‌ی آنها به دنیا آمده‌اند و این اتصال نیز پس مرگ هیچ کدام منقطع نمی‌گردد. تمامی افاضات الهی نیز از طریق پدر به فرزند می‌رسد، چنان که لطف وجود نیز از همین طریق به او رسیده است.و البته پسر بزرگتر، پس از پدر، مسئول و جایگزین می‌باشد.

بنابراین، اگر وصل پدر به دلایلی منقطع شد، پسر با اقامه‌ی نمازهای قضا و یا سایر واجبات قضا شده، این اتصال را هم چنان برقرار می‌نماید و البته خودش بیشتر فیض می‌برد.

از جمله اتصالات که سبب رشد و کمال آدمی می‌گردد، محبت، مودت، عاطفه، ذکر (به یاد بودن) و رفع نیاز یک دیگر می‌باشد. پس این قضاها، دوام عاطفه و اتصال را نیز محقق می‌گرداند. اتصالی که از پسر به پدر و از او به رحمت الهی متصل می‌گردد.

ادله‌ی فقهی:

ادله فقهی در سنت و حدیث (که پس از قرآن مجید، اصلی‌ترین منبع استنباط و استخراج احکام می‌باشد) نیز بسیار است که عرض شد مستلزم تحصیل تخصصی در “فقه و اصول” می‌باشد. اما برای نمونه، به ذکر دو حدیث بسنده می‌شود:

●- امام صادق علیه السلام: «اَلصلاةُ التی دَخَلَ (حَصَلَ) وَقتُها قَبلَ اَن یَمُوتَ المَیتُ یَقضی عَنهُ اَولَی النّاسِ». (وسائل الشیعه:ج۵،ص۳۶۸)

ترجمه: قبل از آن که انسان بمیرد اگر وقت نماز رسید (و آن شخص وفات یافت و نمازش قضا شد)، آن نماز را سزاوارترین و نزدیک‌ترین فرد به میت قضا می‌کند.

●- امام صادق علیه السلام: «مَا يَمْنَعُ اَلرَّجُلَ مِنْكُمْ أَنْ يَبَرَّ وَالِدَيْهِ حَيَّيْنِ وَ مَيِّتَيْنِ يُصَلِّيَ عَنْهُمَا وَ يَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ يَحُجَّ عَنْهُمَا وَ يَصُومَ عَنْهُمَا فَيَكُونَ اَلَّذِي صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ فَيَزِيدَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَيْراً كَثِيراً» (الکافي , جلد ۲ , صفحه ۱۵۹)

ترجمه: چه مانعى است براى مردى از شما كه به پدر و مادرش احسان كند،زنده باشند يا مرده كه از طرف آنها نماز بخواند و از طرف آنها صدقه بدهد و از طرف آنها حج كند و از طرف آنها روزه بدارد تا ثواب آنچه را كه كرده است از آن آنها باشد و مانند آنها هم به خود او بدهند و خداى عزّ و جلّ بر احسان و صله او خير فراوانى بيفزايد. (البته تشخیص این که چه اعمال و عباداتی را می‌توان در زمان حیات به نیابت انجام داد، با فقیه است).

●- در روایتی امام حسن عسکری علیه السلام، در پاسخ راوی که می‌پرسد: «میتی که ده روز از ماه رمضان روزه‌هایش را نگرفته است و دو “ولیّ” دارد، آیا این دو با هم باید این روزه‌ها را بگیرند؟» می‌فرمایند: «ولیّ بزرگ‌تر باید هر ده روز را بگیرد.»

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=71494

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب